امیر کریمی / پسا برانکو با کالدرون شروع شد اما خیلی زود با او تمام شد. خوبیهای او دراین زمان اندک نیم فصل شاید قابل پرداختن نباشد چه بسا برای بررسی باید زمان بیشتری رادر این فوتبال بود. اما باید باور داشت که کالدرون ازابتدای ورود به پرسپولیس میراث برانکو را به ارث برده […]
امیر کریمی /
پسا برانکو با کالدرون شروع شد اما خیلی زود با او تمام شد. خوبیهای او دراین زمان اندک نیم فصل شاید قابل پرداختن نباشد چه بسا برای بررسی باید زمان بیشتری رادر این فوتبال بود.
اما باید باور داشت که کالدرون ازابتدای ورود به پرسپولیس میراث برانکو را به ارث برده و سایه سنگین نام او برسر خود می دید،با این حال وبا شرایطی که این تیم با برانکو داشت دل شیر میخواست قبول کردن مسئولیت فنی این تیم اما کالدرون توانست با تمام پستی بلندی های موجود حداقل برای یک نیم فصل خود را به این تیم و فوتبال دیکته کرده و هنر خود را در پایان نیم فصل به رخ این فوتبال بکشد.
خوب
مثل زمانی که او خودش هم تمرین می کرد پا به پای جوانترهای تیم و چه بساآماده تر از آنها. انگیزه او در تمرینات دیدنی بود! خوب مثل زمانی که بارها عکس و ویدئو های او درحال تی کشیدن زمین تمرین در فضای مجازی دیده می شد،که همه را به تعجب وا می داشت،خوب مثل زمانی که هیچ وقت از این مشکلات نق نزد وپای کار ایستاد،خوب مثل زمانیکه به نظر بسیار مردمی تر و خاکی تر از مربیان خارجی دیگر می رسید،خوب مثل زمانیکه او بارها اعلام کرد که شرایط باشگاه را در مورد پرداختی ها درک میکند، و حتی در برنامه ای تفاوت خود با سرمربی استقلال را درنحوه تربیت خانوادگی می دانست؟!
بد
بدمثل زمانی که کالدرون جونیور را خریداری کرد و بعد ازاینکه جواب ندادهوار زد که دیاباته گزینه اول او بوده و باشگاه پول نداشته وخرید جونیور به او ارتباطی ندارد،بد مثل زمانیکه مشخص نشد امید عالیشاه به کدامین گناه محاکمه نشده عملا یه نیم فصل بیرون ماند وعذر او برای نیم فصل دوم خواسته شد او کاپیتان دوم تیم بود،بد مثل زمانیکه هنوز نیامده و مهر ورودش خشک نشده بود تهدید به خروج ازین فوتبال کرد، مصاحبه او این بود که اگر نتایج از بیرون از زمین رقم بخورد می رود،و به همین دلیل او محروم شد،بد مثل زمانیکه اعلام کرد هر بازیکنی خریداری شود باید از ورودی مدیر برنامه های اوباشد،ظاهرا او خیلی ارام ارام ولی زود با شرایط فوتبال ما و زیر بم آن اشنا شده بود.
زشت
اما کالدرون و تعطیلات زمستانی، قبل از رفتن شرط شروطی برای باشگاه گذاشت که این نکته خود جای تامل دارد،که کجای دنیا سرمربی های تیم از نحوه پرداخت مالی و چینش ساختار باشگاه از مدیرعامل تا سرپرست تیم دخالت می کنند؟!
زشت مثل زمانیکه خواستار برکناری سرپرست تیم،مدیر روابط عمومی،و حسین خبیری دست راست مدیرعامل شده بود،لابد مقصر اصلی باختهای ابتدای فصل آنها بودن یا بردهای کاملا اقتصادی که به مذاق هوادارن خوش نمیامد،زشت مثل زمانیکه قسط اول او پرداخت شد و قسط دوم نیز درحال پرداخته شدن بودن او درخواست پاداش برای برد هر بازی،برای خود و کادر همراهش درهربازی شده بود،زشت اینکه تا روز آخر نقل انتقلات دست پرسپولیس را در پوست گردو قرار دادتا شرایط برای این تیم در یارگیری نیم فصل بسیار بغرنج شود.
اما زشت تر ازهمه اینکه او از شرایط حال حاصر تیم نهایت سو استفاده را کرد،پرداخت قسط دوم و نیامدن به ایران و از دست دادن زمان طلایی بین دو نیم فصل.
اما پربیراه نیست که به ضعف فاحش مدیران عامل واکثرا غیر فوتبالی در نحوه بستن قراردادهانیز اشاره شودکه چگونه با پرداخت دو قسط مالی،به این مربیان خارجی بازهم آنها توقع پاداش و شرایط بهتر و تبصره در قرارداد های خود رادارند.
