خون‌خواهان کَفَرقاسم
خون‌خواهان کَفَرقاسم
امروز هم نامعادله خاورمیانه به یک بزنگاه تاریخی رسیده است و اسراییل تصور می‌کند با قتل و خونریزی موفق خواهد شد امنیت خود را تضمین کند اما تاریخ نشان داد هنوز خون‌خواهان «کَفَرقاسم» زنده‌اند و فلسطین نیز مانند ققنوس از میانه زبانه‌های آتش زنده بیرون خواهد آمد.

سرویس سیاسی جمله – یکی از مسیحیان ساکن اراضی فلسطینی روز گذشته به یک رسانه محلی گفته بود اتفاقات تلخ و سطح بالای خشونتی که طی دو روز اخیر با چشم خود مشاهده کرده است، شباهت بسیاری دارد به آنچه که وی از مادربزرگ خود شنیده بود که در هفته‌ها و ماه‌های اولیه اشغال فلسطین توسط نظامیان صهیونیسم قریب به ۸۰ سال قبل شاهد وقوع آن بود، روزهایی که نه دوربینی برای عکس و فیلم‌برداری در دسترس همه بود و نه شبکه‌های اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن این محتواهای غم‌بار.
اسراییل وضعیت جنگی اعلام و هجوم همه‌جانبه به سمت غزه را آغاز کرد و برخی گروه‌های افراطی در این کشور وعده دادند که باریکه غزه را تا نابودی همه مجاهدان فلسطینی و کوچ همه ساکنان غیرنظامی، هدف قرار می‌دهند و حتی از ساکنان این منطقه خواستند به کشورهای اسلامی دیگر کوچ کنند.
با ۸ دهه اشغال و دزدی سرزمین کاری نداریم، اما اسراییل که برابر معاهده سازمان ملل متحد، موظّف شده بود به استقرار دولت فلسطینی کمک کند، با همه تأخیرها و حذف و خیانت‌ها، امروز به جایی رسید که عزم خود را جزم کرده است تا زیر این طرح بزند و آن را برای همیشه مُلغی اعلام کند و طرف فلسطینی هم خسته از وضعیتی که نه کشور دارد و نه ندارد، نه زندگی دارد و نه ندارد هر از گاهی از سر ناچاری، دست به حملاتی می‌زند و تلاش می‌کند به جهان ثابت کند همچنان نبض‌ش می‌زند و این همان «نامعادله خاورمیانه» است، اما چه راه حلی برای حل این نامعادله وجود دارد ؟
برای این سوال سه پاسخ وجود دارد که در ادامه به هر کدام می‌پردازیم.
نخست این‌که برخی گفته‌اند باید فلسطین را برای همیشه فراموش کرد و با واقعیت کنار آمد، حتی برخی فلسطینی‌ها هم از سال‌ها قبل وطن و سرزمین مادری خود را ترک کرده‌اند و در دیگر کشورهای عربی و غربی ساکن شده‌اند و فرزندان و نوه‌های آنان خود را شهروند کشوری که در آن متولد شدند، می‌دانند، نه فلسطین.
موسسان اسراییل و پدران اشغالگر که با حمایت همه‌جانبه غرب از حدود ۸۰ سال قبل به قیمت جنگ و خونریزی، قتل غیرنظامیان و کودکان، بنیان کشور خود را گذاشتند، از طرفداران جدی این نگاه بودند و باور داشتند مردم فلسطین، کشورهای عرب منطقه و جهان اسلام، پس از چند سال مبارزه مانند سرخپوستان آمریکا در قرن هجدهم، رفته‌رفته با این حقیقت کنار می‌آیند و در جامعه اسراییل، جذب و حل خواهند شد.
تاریخ هشتاد سال اخیر نشان داد اگرچه برخی کشورهای عرب مسلمان و حتی لایه‌هایی از مردم فلسطین تسلیم شدند و وطن را رها کردند، اما هنوز طیف‌های وسیعی در این کشور نمی‌توانند «مامِ وطن» را فراموش کنند و حاضرند به مرگ فجیعی، کشته شوند اما فلسطین را ترک نکنند.
آنچه که دو روز گذشته در منطقه رخ داد ناشی از همین نگاه مقدس‌ به خاک وطن است، صاحبان این نگاه باور دارند که اگر در راه مبارزه برای آزادی فلسطین، شرح‌شرحه شوند بهتر از آن است که این ننگ را بر خود بپذیرند که وطن زیر کفش‌های اشغالگری بماند.
دومین گروه بر این باور هستند که باید به طرحی که مورد تأیید سازمان ملل قرار گرفته و قاطبه دموکرات‌های آمریکا و بخشی از جمهوری‌خواهان هم از آن حمایت می‌کنند، با عنوان «دو کشور – دو ملت»، رضایت بدهند و کشور فلسطین را اگرچه در جغرافیایی تنگ‌تر و در قطعاتی پراکنده بپذیرند تا مبادا روزی برسد که از همین مقدار فلسطین هم چیزی نماند.
این راه حل هم در میان گروه‌های میانه‌روتر اسراییل و همچنین بسیاری از کشورهای منطقه طرفدار دارد و طیف «محمود عباس» و برخی مردم فلسطین نیز -قطعاً از سرِ ناچاری- بر این راه حل تمایل دارند اما تا امروز جهت‌گیری رخدادها نشان داد که درمجموع اسراییل به‌ویژه طیف‌های دستِ راستی و تندرو از مخالفان جدی این راه حل هستند و به بهانه‌های مختلف جلوی تحقق کامل آن را گرفتند و طی سال‌های اخیر ثابت کردند تحت هیچ شرایطی به تحقق این ایده رضایت نخواهند داد و یکی از دلایل اختلاف نظر «جو بایدن» رییس‌جمهوری دموکرات ایالات متحده با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسراییل همین موضوع است.
هم جو بایدن، هم دبیرکل سازمان ملل و هم بسیاری از کشورهای عرب و مسلمان منطقه در این سال‌ها و از نحوه برخورد تل‌آویو با طرح «دو کشور- دو ملت» به این جمع‌بندی رسیدند که اسراییل تمایلی ندارد کشوری به نام فلسطین در مرزهای خود داشته باشد هرچند برخی گرایش‌های سیاسی داخل اسراییل ازجمله یهودیان سکولار، حامی این طرح هستند.
راه حل سوم، راه حل مقاومت در برابر حتی یک وجب اشغال است، راه حلی که در میان رهبران کشورهای عرب و مسلمان منطقه، طرفداران چندانی ندارد اما بررسی‌ها نشان می‌دهد این باور در میان قاطبه مردم فلسطین، طرفداران بسیاری دارد و نسل به نسل که جلوتر رفت، طرفداران «مقاومت و مبارزه تا آزادی کامل فلسطین» بیشتر شد.
بازوی اصلی اجرایی این طرح هم جوانان فلسطینی هستند که از دهه‌های قبل با قیام با سنگ یا «انتفاضه»، خود را به گنبد آهنین می‌زدند و امروز با موشک.
تا امروز به‌نظر می‌رسد این شیوه جهاد و مبارزه، اهداف بیشتری را برای احتمال احیای فلسطین کسب کرده است هرچند مجاهدان و زنان و مردان بسیاری در این مسیر به شهادت رسیدند.
امروز هم نامعادله خاورمیانه به یک بزنگاه تاریخی رسیده است و اسراییل تصور می‌کند با قتل و خونریزی موفق خواهد شد امنیت خود را تضمین کند اما تاریخ نشان داد هنوز خون‌خواهان «کَفَرقاسم» زنده‌اند و فلسطین نیز مانند ققنوس از میانه زبانه‌های آتش زنده بیرون خواهد آمد.