خون به خون شستن محال آمد محال
خون به خون شستن محال آمد محال

از جمعه خونین زاهدان، حدود شش هفته سپری شد و در هر هفته، نمازگزاران در این شهر و برخی دیگر از شهرهای استان سیستان و بلوچستان، اقدام به راهپیمایی‌های اعتراضی کردند که با سوء‌استفاده برخی و اشتباهات برخی دیگر، در حال تبدیل شدن به یک کلاف سردرگم است که امنیت شرق کشور را تهدید می‌کند. […]

از جمعه خونین زاهدان، حدود شش هفته سپری شد و در هر هفته، نمازگزاران در این شهر و برخی دیگر از شهرهای استان سیستان و بلوچستان، اقدام به راهپیمایی‌های اعتراضی کردند که با سوء‌استفاده برخی و اشتباهات برخی دیگر، در حال تبدیل شدن به یک کلاف سردرگم است که امنیت شرق کشور
را تهدید می‌کند.
ما در این مقال، قصد نبّاشی نداریم و نمی‌خواهیم نمک بر زخم هموطنی بپاشیم و از بازخوانی آنچه که موجب تجمع هموطنان بلوچ پس از نماز جمعه زاهدان در هشتم مهرماه شد و اتفاقات تلخ پس از آن، صرف‌نظر می‌کنیم و این را مسئولیت اخلاقی دولت‌مردان می‌دانیم که همان‌گونه که فرمانده انتظامی زاهدان و فرمانده کلانتری ۱۶ این شهرستان را عزل کردند و قول پیگیری موضوع دادند، همین مسیر را ادامه دهند و به شهروندان بلوچ و کسانی که در این ماجرای تلخ، آسیب دیدند، اطلاع و اطمینان دهند که حقی از کسی ضایع نخواهد شد.
آنچه که این مقال بر آن تآکید دارد اتفاقی است که روز گذشته در دفتر «مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی» امام جمعه اهل سنت زاهدان و از روحانیون خوشنام و بانفوذ در بین اهل تسنن و ساکنان منطقه سیستان و بلوچستان رقم خورد و نماینده رهبر معظم انقلاب، برای دل‌جویی و گفت‌وگو و ابلاغ پیام رهبری به زاهدان رفت و در دیداری که جمعی از علمای شاخص اهل سنت این استان در آن حضور داشتند، با آنان و شخص عبدالحمید به گفت‌وگو پرداخت.
روابط عمومی دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت سیستان و بلوچستان خبر داد «حجت‌الاسلام محمدجواد حاج علی اکبری رییس هیأت اعزامی از سوی مقام معظم رهبری، مهدوی مهر دبیر شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب و چند تن دیگر
در این دیدار حضور داشتند.
این اتفاق در شرایطی رقم خورد که درپی آنچه که طی چهل و چهار روز گذشته، در زاهدان، خاش، ایران‌شهر، سراوان، سرباز و راسک رخ داد، اوضاع از نظر امنیتی عادی نبود و به‌ویژه در روزهای جمعه، همه رسانه‌های خارج از کشور، با اخبار لحظه‌ای تلاش داشتند سطح خشونت و هیجانات ناشی از درگیری‌های احتمالی بین شهروندان بلوچ و نیروهای انتظامی را افزایش دهند و حتی با بزرگ‌نمایی و دروغ
از این نمد کلاهی برای خود بدوزند.جای تأسف است که بگوییم برخی رسانه‌های اصول‌گرا نیز در سرمقاله‌های خود با طرح اتهاماتی چون «جاسوس بودن» به برخی رجال چون «مولوی عبدالحمید»، به جای آن‌که آب بر آتش این اختلافات باشند، بر آن بنزین می‌پاشیدند و به این شکل یک بار دیگر ثابت کردند که مکانیسم‌های اجرایی آنان برای تحقق وحدت اقوام و ادیان در کشور با آنچه رهبری مدنظر دارند،
تفاوتی وحشتناک دارد.
نماینده رهبر معظم انقلاب به زاهدان رفت و با شورای علمای اهل سنت سیستان و مولوی عبدالحمید دیدار کرد و همه اظهارات و سخنان آنان را درخصوص ماجرای «دختر بلوچ»، جمعه سیاه زاهدان و حوادث خاش گوش کرد و نقل آنان را که در برخی موارد دقیقاً در تعارض با نقل رسمی بود، شنید و پیام رهبر معظم انقلاب را به آنان رساند.
این اتفاق یک پیام روشن به همه آحاد کشور به‌ویژه افراد صاحب رسانه و اهل قلم، سیاسیون بزرگ و رجال مذهبی از هر دو گروه شیعه و سنی و از هر قومیتی است که «خون به خون شستن، محال آمد محال» و حتی در بین بزرگترین تنش‌ها و سوءتفاهمات نیز باید این هنر را داشته باشیم که مصلحت بزرگ‌تری چون مردم ایران و امنیت را ببینیم و از دامن‌زدن به تنش، خودداری کنیم و راهی از دلِ آتش به گفت‌وگو باز نماییم.
قومیت‌ها و مذاهب کشور پهناور ایران جدا از همه تکثری که دارند درواقع در یک قالب «ملت» تعریف می‌شوند و در نهایت ما باید به این بلوغ سیاسی و فکری برسیم که با وجود این‌که بلوچ و کرد و لر و ترک یا شیعه و سنی و زردشتی و مسیحی و کلیمی هستیم، یک «ملت» هستیم که در سایه یک «دولت» نشسته‌ایم و هم دولت در قبال ملت خود، تکالیف و وظایفی دارد و هم ملت باید عامل به وظایف خود باشد و هرگاه بین «ملت و دولت»، تنش و تعارضی ایجاد شد، خردمندانه‌ترین مسیر برای حل آن، «گفت‌وگو» است.
آنچه که در چابهار رخ داد و آنچه در زاهدان و خاش و دیگر مناطق استان سیستان و بلوچستان از شهادت شهروندان غیرنظامی و عوامل نیروی انتظامی و سپاه تلخ بود اما دمیدن در این اتفاقات تلخ، می‌تواند در بطن خود تلخی‌های بیشتری را آبستن شود و امنیت منطقه شرق کشور را به مخاطره بیندازد و بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب، نماینده ویژه‌ای فرستاد که هم حامل سلام و تسلیت رهبری باشد، هم حرف‌های تند و نقدهای گزنده مولوی عبدالحمید و دیگر بزرگان اهل تسنن را بشنود و دست‌شان را به گرمی بفشارد و سخنان نرم بگوید و باب گفت‌وگو را باز کند تا مسأله از این که هست
غامض‌تر نشود.
این رویکرد در خصوص حوادث اخیر باید تکثیر شود و لازم است دولت‌مردان نیز با این نگرش، به موضوع بنگرند و فراموش نکنند که ارزش «مصالح ملی»، از تحلیل‌های رادیکال برخی رسانه‌های اصولگرا و همسو با آنان به‌مراتب بیشتر است و لازم است به آنچه که در شرق کشور با تدبیر رهبری در جریان است، نگاهی عمیق‌تر داشته باشد.