خیانت شِبهِ‌علم به اقلیم!
خیانت شِبهِ‌علم به اقلیم!
بحران کم‌آبی و بی‌آبی اختصاص به استان سیستان بلوچستان و کرمان و کشور افغانستان و عراق و سوریه ندارد بلکه تقریباً همه خشکی‌های کره زمین با آن دست به گریبان هستند و برخی هشدار جنگ آب در جهان را می‌دهند.

سرویس سیاسی جمله – نوشتن این حقیقت کمی تلخ است اما باید بنویسیم که از یک منظر مدیران ما به دو دسته نامساوی تقسیم می‌شوند دسته نخست مدیرانی هستند که وجود کاستی‌ها را در حوزه تحت مدیریت خود می‌پذیرند و گاه صادقانه اعتراف می‌کنند که کاری نمی‌توانند انجام دهند و حتی از مردم عذرخواهی می‌کنند مانند علی سلاجقه که روز گذشته، ضمن پذیرش آلودگی هوا در بسیاری از مناطق کشور، محترمانه گفت که کاری از دست وی ساخته نیست. دسته دوم مدیرانی هستند که اساساً وجود مشکل را در حوزه خود منکر می‌شوند و به اصطلاح ژورنالیستی، مشروعیتی برای مشکلات مردم قائل نیستند و در وضعیت انکار قرار می‌گیرند و حتی به
« Pseudoscience» یا «شِبهِ‌علم» پناه می‌برند تا خود را صاحب‌نظر و مطلع نشان دهند و به افکار عمومی ثابت کنند که دچار خطای ادراکی شده است و به چشم و گوش و تجربه خود اعتماد نکند و کرکره عقل خود را پایین بکشد و چشم بر گزارش‌های نادرستی همین مدیر در گذشته داده است ببندد و آنچه که وی گفته را باور کند و لاغیر !
اظهارات «عباسعلی نوبخت» رییس سازمان منابع طبیعی و آب‌خیزداری نشان می‌دهد وی از مدیران گروه دوم است.
درحالی‌که موضوع «تغییر اقلیم» و «گرمایش جهانی» حدود سه دهه است که توجه همه دنیا را به خود جلب کرده و در حالی‌که جمهوری اسلامی ایران نیز در دولت قبل، توافق‌نامه تغییرات آب و هوایی پاریس را امضا کرد و متعهد شد بندهای آن را اجرا کند، عباسعلی نوبخت مدعی شد بحران کم‌آبی، القای دشمن است و ایران هرگز دچار بحران آبی نخواهد شد. رییس سازمان منابع طبیعی و آب‌خیزداری کشور با اشاره به کشت یک میلیارد درخت گفت: طرح ورشکستگی آبی ایران یک حرف دروغ است و ما با داشتن منابع جنگلی، هیچ‌گاه بی‌آبی نخواهیم داشت.
نوبخت گفت: دشمن دنبال این القای است که مثلاً ۴۰ سال آینده ایران آب ندارد که حرف غلطی است و ما با داشتن منابع جنگلی هیچ‌گاه بی‌آبی نخواهیم داشت.
عباسعلی نوبخت که در همایش زراعت چوب در دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان گفت: جنگل‌ها نقش مهمی در ذخیره منابع آبی دارند. جنگل‌های بلوط زاگرس نقش مهمی در تأمین منابع آبی کشور برعهده دارند. هر هکتار بلوط سالانه هزار مترمکعب آب را ذخیره می‌کند یعنی جنگل‌های زاگرس سالانه ۶ میلیارد مترمکعب آب تولید می‌کند و ۴۰ درصد آب کشور را زاگرس تأمین می‌کند.
رییس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور گفت: جنگل‌های شمال کشور سالانه ۶میلیارد مترمکعب آب تولید می‌کنند.
درخصوص این سخنان رییس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور که البته مسبوق به سابقه است چند نکته را نه برای تنویر ذهن ایشان که برای سایر مدیران ارشد دولت سیزدهم و همچنین نمایندگان که سیاست‌سازان و قانون‌گذاران کشور هستند لازم به طرح می‌دانیم:
نکته نخست این‌که فلات مرکزی ایران از دیرباز جزو مناطق خشک و کم‌آب جهان بود و به‌جز جلگه شمال و جلگه خوزستان و برخی استان‌های شمال غربی، سایر استان‌ها همواره با خشک‌سالی و کم‌آبی مواجه بودند و وجود قنات‌ها و کاریزهایی به قدمت چهارهزار سال در برخی استان‌ها تأییدی بر این حقیقت است و اساساً این موضوع ربطی به دشمن ندارد.
دعای داریوش بزرگ بر یکی از کتیبه‌های تخت جمشید که «اهورامزدا این کشور را از دشمن، از خشکسالی و از دروغ دور بدارد» نیز تأییدی بر این حقیقت است که کم‌آبی یکی از معضلات مبتلابه حکمرانان ایران در درازنای تاریخ بوده است و ارتباطی به آمریکای جهان‌خوار و انگلیس خبیث ندارد آن‌گونه که نوبخت با خود فکر می‌کند.
نکته مهم بعدی تنش‌های آب و هوایی است که احتمالاً جناب نوبخت نیز آن را دیده و تجربه کرده است. وقوع یک دوره کم‌بارشی نسبتاً طولانی حتی در جلگه خزر که خسارت‌های بسیاری را سبب می‌شود و با باران سیلابی پایان می‌یابد که آن نیز خسارت‌های بسیاری هم بر درختان مثمر دارد و هم بر فرسایش خاک، همه از آثار و تبعات تغییرات اقلیم و گرمایش
جهانی است.
نکته مهم بعدی وضعیت فرونشست در ایران است که چندین برابر میانگین جهانی است. برابر نظر کارشناسان، دلیل فرونشست این است که در حالت تعادل طبیعی، فشار هیدرولیکی آب زیرزمینی، در منافذ آب‌خوان، مقداری از وزن زمین را تحمل می‌کند. هنگامی که آب‌های زیرزمینی توسط انسان بیش از حد برداشته شود، فشارهای منافذ در آب‌خوان افت می‌کند و فشرده‌سازی و تراکم آب‌خوان رخ می‌دهد.
نرخ بالای فرونشست‌ها در ایران نیز حکایت از مصرف بیش از حد آب‌های زیرزمینی است و خوش‌بینی و خوش‌خیالی جناب نوبخت، این حقیقت تلخ را تغییر نمی‌دهد.
نکته مهم دیگر کاهش نزولات آسمانی در بسیاری از استان‌ها و خالی شدن مخازن سدها حتی در استان‌های پرباران مانند مازندران، گیلان و گلستان و کاهش حجم یا خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌های مختلف مانند هامون و ارومیه و گاوخونی و بختگان و هورالعظیم و آخرین آن خزر است که زنگ‌های خطر را برای همه مردم به صدا درآورده است جز جناب نوبخت که گویا همه این‌ها را دسیسه دشمن می‌داند.
نکته مهم دیگر به راه افتادن ریزگردها در شمال و جنوب کشور است که بنا بر اظهارنظر کارشناسان، ریشه ریزگردهای گلستان و مازندران، بخشی کشور ترکمنستان و بخشی نیز کاهش نزولات و خشک شدن خلیج گرگان است و ریشه ریزگردهای جنوب هم در خشک شدن تالاب‌های جنوب و همچنین بیابان‌های عراق است که همه این پدیده‌ها حاصل گرمایش جهانی و کم‌آبی هستند و ارتباطی با خواست و اراده دشمن ندارند.
اگر به این موارد بتوانیم دلیل دیگری اضافه کنیم همین نگاه غلط امثال جناب نوبخت است که مبنا و ملاک تصمیم‌سازی شده و به جای این‌که بر مدیریت مصرف منابع آبی، تمرکز کنند و جلوگیری از هدررفت آب در کشاورزی را در دستور کار خود قرار دهند، اقدام به استفاده حداکثری از منابع ممکن زیرزمینی کردند و با تلاش برای انتقال آب از یک استان به استانی دیگر، حلقه را کامل کردند و کشور را به ورشکستگی کامل آبی رساندند تا جایی‌که کارشناسان رسمی کشور و مدیران گفتند حجم آبی که در کشور تولید می‌شود با مصرف آن هماهنگ نیست و مانند برق و گاز در این بخش هم
ناترازی داریم.
نکته بعدی این است که بحران کم‌آبی و بی‌آبی اختصاص به استان سیستان بلوچستان و کرمان و کشور افغانستان و عراق و سوریه ندارد بلکه تقریباً همه خشکی‌های کره زمین با آن دست به گریبان هستند و برخی هشدار جنگ آب در جهان را می‌دهند چون نه فقط ایران که تقریباً همه کشورها در معرض این خطر هستند و اگر جناب نوبخت بی‌آبی ایران را القای دشمن می‌داند، درخصوص خشک‌سالی و بی‌آبی در سایر کشورهای جهان از افغانستان تا آفریقا چه توجیهی دارد ؟
رییس سازمان منابع طبیعی و آب‌خیزداری کشور همچنین در سخنان خود گفت دشمن درصدد القای این توطئه است که ایران تا چهل سال آینده به بی‌آبی مبتلا خواهد شد و ادعا کرد این هشدار جدی نیست. در پاسخ به این بخش سخن وی لازم است یادآور شویم در مدارس به ما گفتند «گذشته چراغ راه آینده است» و کافی است عباسعلی نوبخت به وضعیت جنگل‌های کشور و وضعیت رودخانه‌ها و آب‌خوان‌ها، چاه‌ها و قنوات کشور در ۴۰ سال قبل نظری بیندازد و برابر آمار، ببیند چه اندازه از منابع آبی و جنگلی ما در این چهار دهه نابود شد و سپس این اندازه ساده‌لوحانه درخصوص ۴۰ سال بعد نظر بدهد و هشدارهای کارشناسان را القای دشمن توصیف کند.
نگارنده این متن، دشمنی که جناب نوبخت به آن اشاره دارد نیست اما از سر دلسوزی و درد باور دارد آنچه که ما به آن رسیدیم کمی جدی‌تر و خطرناک‌تر از ورشکستگی آبی است و افزون بر گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم، تصمیمات غلط مدیریتی و شعارگونه مانند آنچه نوبخت گفت هم در این وضعیت اثرگذار بوده است.