صنعت گردشگری در عصر حاضر، در زمره مهمترین بخشهای اقتصادی هر کشور قرار دارد و ازآنجاکه پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ تعداد گردشگران جهان به یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر برسد، موجب شده دولتها و دستاندرکاران امر به زیرساختها، اولویتها، استانداردها و مسائل مربوط به این حوزه توجه شایانی کنند.
با توجه به نقش صنعت گردشگری در جوامع و با توجه به اینکه ایران در این حوزه پتانسیلهای فراوانی دارد، چندسالی است که مسئولان و دستاندرکاران مربوط به این حوزه در کشورمان بر بازدهی این صنعت سرمایهگذاری کردهاند.
توجه به این نکته ضروری است که گردشگری بهراحتی میتواند در ایران بهعنوان یک صنعت مطرح شود. چراکه این حوزه از ظرفیتهای بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است.
بهگونهای که بر اساس گزارش سازمان جهانی جهانگردی، گردشگری ایران رتبه دهم جاذبههای باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی را در جهان دارا است و تا قبل از اتفاقات اخیری که با آن مواجه شدیم، در زمره یکی از امنترین کشورهای منطقه و جهان به شمار میرفت.
مشکلات صنعت گردشگری ایران آنقدر زیاد است که توضیح مشروح آن در یک يادداشت ممکن نیست، اما به صورت تیترها میتوان گفت که مشکلات فرودگاهی، کمبود واحدهای اقامتی مناسب، مشکلات صنعت حملونقل، نیروی انسانی غیرمتخصص، وضعیت نامطلوب سرویسهای بهداشتی، عدم ارائه منوهای غذايي متنوع، نبود تبلیغات کافی و مناسب و مشکلات تحریمی به واسطه مخدوش کردن چهره کشور در عرصه بینالمللی از اصلیترین موانع رشد گردشگری ایران است. گرچه ترسیم یک خط دقیق برای جدایی مسائل اجتماعی از فرهنگی امری مشکل به نظر میرسد، امّا علاوه بر تنگناهای فرهنگی، امروزه با تعدادی شرایط ساختاری و اجتماعی در زمینه مسائل گردشگری در کشور مواجه هستیم که برخی دارای خصلت جمعی و اجتماعی هستند و برخی نیز از خصوصیات، ویژگیهای فردی و روانشناختی افراد جامعه ناشی میشود.
اگر قرار است زمینه توسعه صنعت گردشگری در کشور گسترش پیدا کند، ابتدا لازم است گردشگری را با ایرانگردی آغاز کنیم. ابتدا باید مردمان کشور خود را نسبت به امکانات و تواناییهای بالقوه و بالفعل گردشگری و مناطق دیدنی، مناظر و جاذبههای تاریخی، طبیعی و فرهنگی ایران آشنا کرد تا در پرتو این شناخت و آشنایی بیشتر بتوان برنامهریزی بهینهای را در زمینه گسترش امر گردشگری و ورود گردشگران به کشور انجام داد.
نبود امکانات شهری و بین راهی مناسب یکی از مهمترین این عوامل است. یک نکته ساده این است که اگر شما طی چند سال از یک مسیر مشخص در کشور گذر کنید متوجه میشوید که حتی در طول این مسیر یک سرویس بهداشتی مناسب نیز وجود ندارد و اگر هم وجود دارد وضعیت بسیار نامناسبی دارد که گاها صفهای طولانی گردشگران داخلی وخارجی برای استفاده از آن را مشاهده میکنید که بسیار خجالت آور است!
از سوی دیگر استفاده از مديران غير متخصص نه تنها مشكل صنعت گردشگري ايران، بلكه مشكلي عمده اما معمول در تمامي بخشهاي مديريتي در ايران است. فقط كافي است نگاهي به نمونههايي چند بپردازيم: ماجراي آسفالت كردن سي و سه پل و پل خواجو اصفهان، پر كردن حفره هاي نقش رستم با سيمان كه منجر به پوسیدگي حجم عظيمي از آن شده است، آب گرفتگي آثار تاريخي محوطه سيوند بر اثر ايجاد سد سيوند و احتمال آسيب ديدگي مقبره كوروش به همين دليل، زير آب رفتن تپه ملا علي براثر احداث سد ملاصدرا، تخريب محوطه هاي باستاني بر اثر احداث جاده قزوين-رشت و… كه همگي نشان از مديريتي دارد كه از جزئيترين روشهاي حفظ آثار باستاني اطلاع نداشته و بارها باعث شده است مهمترين توانهاي جذب گردشگر ما در معرض نابودي قرار بگيرد.
- نویسنده : ملیحه منوری ـ سردبیر