درگذشت اُلیویا دی‌هاویلند در ۱۰۴ سالگی غروب آخرین ستاره عصر طلایی هالیوود
درگذشت اُلیویا دی‌هاویلند در ۱۰۴ سالگی غروب آخرین ستاره عصر طلایی هالیوود

    او آخرین ستاره‌ای بود که از دوران عصر طلایی هالیوود هنوز زنده مانده بود؛ همه ستارگان بزرگ پیش از او رفته بودند، از بتی دیویس و ویوین لی تا خواهرش جون فونتین. اولیویا دی هاویلند در ۱۰۴ سالگی در پاریس درگذشت. اولیویا دی هاویلند که یکشنبه گذشته در پاریس درگذشت، از برجسته‌ترین ستارگان […]

 

 

او آخرین ستاره‌ای بود که از دوران عصر طلایی هالیوود هنوز زنده مانده بود؛ همه ستارگان بزرگ پیش از او رفته بودند، از بتی دیویس و ویوین لی تا خواهرش جون فونتین. اولیویا دی هاویلند در ۱۰۴ سالگی در پاریس درگذشت.
اولیویا دی هاویلند که یکشنبه گذشته در پاریس درگذشت، از برجسته‌ترین ستارگان هالیوود بود، از نیمه دهه ۱۹۳۰ تا نیمه ۱۹۵۰، سال‌هایی که شهر جادویی سینما در اوج شکوه و جلال بود. اولیویا دی هاویلند در ژوئیه ۱۹۱۶ در خانواده‌ای بریتانیایی در توکیو به دنیا آمد. هنوز کودک بود که خانواده‌اش به کالیفرنیا کوچ کرد.
ماکس راینهارت، سینماگر اتریشی بود که نخست او را در ۱۹۳۵ که تنها ۱۹ سال داشت کشف کرد و در فیلم شکسپیری «رؤیای شب نیمه تابستان» در برابر دوربین قرار داد.
اولیویا دی هاویلند از همان اولین فیلم‌هایش در کنار ستارگانی بزرگ قرار گرفت که راه او را به سوی شهرت و محبوبیت هموار کردند؛ مثلا در کنار ارول فلین در فیلم «ماجراهای رابین هود” ۱۹۳۸.
با این که به شهرت کافی رسیده بود، در فیلم معروف «بر باد رفته» (۱۹۳۹) نقش ملانی، پرستار مهربان و خوش‌قلب را ایفا کرد که به هرحال در برابر اسکارلت، زن اصلی داستان (ویوین لی) نقش دوم محسوب می‌شد.
هاویلند بیش‌تر برای بازی در نقش ملانی در فیلم «بربادرفته» (ویکتور فلمینگ، ۱۹۳۹) در خاطره‌ها است، درامی درباره جنگ‌های داخلی آمریکا که از نگاه «جنوب» یا ایالت‌های حامی برده‌داری روایت شده است. در این فیلم که معمولاً از آن به عنوان اوج سینمایی سیستم استودیویی هالیوود یاد می‌شود، شخصیت او نقطه مقابل شخصیت اصلی فیلم یعنی اسکارلت است؛ زنی متین، فداکار، ناتوان از تظاهر یا اغوای مردان، ویژگی‌هایی که تا پایان فعالیت حرفه‌ای‌اش کمابیش از نقش‌های او انتظار می‌رفت. اما این آخرین بازمانده ستارگان بزرگ دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ بر خلاف بیش‌تر نقش‌های سینمایی‌اش در پشت دوربین زنی قوی، مستقل بود که با شرم و خجالت میانه‌ای نداشت.
سال ۱۹۴۱ برایش یک فاجعه کامل بود؛ نه تنها اسکار را برنده نشد، بلکه جایزه بزرگ به خواهرش رسید که تنها یک سال از او جوان‌تر بود: جون فونتین که در سراسر زندگی رقیب اصلی او بود!
اولیویا دی هاویلند باید برای دریافت جایزه طلایی هالیوود چند سالی صبر می‌کرد؛ جایزه اسکار بهترین ستاره زن را در ۱۹۴۷ برای نقش‌آفرینی در فیلم «هرکس برای خودش» از آن خود کرد و در سال ۱۹۵۰ برای فیلم «وارثه”.
در دهه ۱۹۵۰ نقش‌هایی که هاویلند پذیرفت کمک چندانی به کارنامه‌اش نکردند، اما ناگهان در سال ۱۹۶۴ بازگشتی دوباره و غیرمنتظره با فیلم «هیس هیس شارلوت عزیز» (رابرت آلدریچ، ۱۹۶۴) داشت. تأثیرگذاری فیلم در این است که هاویلند این‌بار کاملاً بر خلاف چهره آشنایش، در نقشی تاریک بازی می‌کند. این فیلم پایان کارنامه هاویلند نبود و بعد از آن او در نقش‌های نه چندان مهم یا نقش‌های افتخاری متعدد ظاهر شد، هم از رئیس‌جمهور آمریکا مدال افتخار گرفت هم بالاترین نشان افتخار بریتانیا را از ملکه این کشور. او بقیه عمر را چنان به سلامت زیست که شاهد زنده بیش از یک قرن باشد.

رقابت تلخ خواهران
رقابت دشمنانه اولیویا دی هاویلند و جون فونتین، دو ستاره عصر طلایی، از ماجراهای معروف و غم‌انگیز عالم سینماست. با این که دو خواهر، هر دو موفق بودند و هر دو اسکار بردند و هر دو به اوج شهرت و ثروت رسیدند، اما در طول زندگی در رقابتی خصمانه و عجیب به هم دشمنی ورزیدند. سالیان دراز با هم قهر بودند و از موفقیت هم نه تنها خوشحال نمی‌شدند، بلکه هرگاه یکی نقشی برجسته می‌گرفت یا جایزه‌ای مهم برنده می‌شد، دیگری از حسادت به حالت مرگ می‌افتاد! جون فونتین، که در سال ۲۰۱۵ درگذشت، در سال ۱۹۷۸ در مصاحبه‌ای گفت: «من بودم که اول ازدواج کردم، اول اسکار را برنده شدم و حالا اگر بمیرم مطمئن هستم که عصبانی می‌شود چون باز از او جلو زده‌ام.»

در قلب پاریس، شهر محبوب
اولیویا دی هاویلند در سال ۱۹۵۵ از کالیفرنیا به فرانسه کوچ کرد و در پاریس اقامت گزید. با یکی از همکاران مجله «پاری ماچ» ازدواج کرد و دختری به نام ژیزل به دنیا آورد. او در سال ۱۹۵۵ ریاست هیئت ژوری جشنواره سینمایی کن را به عهده گرفت.
او که در زندگی تازه‌اش در فرانسه به عزلت و انزوا پناه برده بود، هرازگاهی برای بازی در سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی به آمریکا می‌رفت و باز موفقیت‌های بیشتری کسب کرد.
نزدیکان او گفته‌اند که این ستاره بزرگ سال‌های طلایی در زندگی هیچ کم نداشت جز دوستان خوب؛ و همین بود که کمتر شاد و پرنشاط دیده می‌شد. با وجود ناخرسندی از زندگی، اولیویا دی هاویلند عمری طولانی داشت و هنگام مرگ ۱۰۴ ساله بود.