هدا زابلی نژاد، کارشناس طراحی چاپ پارچه و لباس از دانشگاه هنر تهران و فارغ التحصیل کارشناس ارشد در رشته پژوهش هنر از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران با رتبه عالی میباشد، مصاحبه ای هم از او در فضای مجازی موجود است که در سال ۱۳۸۸ به دعوت برنامه بوم سپید شبکه جام […]
هدا زابلی نژاد، کارشناس طراحی چاپ پارچه و لباس از دانشگاه هنر تهران و فارغ التحصیل کارشناس ارشد در رشته پژوهش هنر از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران با رتبه عالی میباشد، مصاحبه ای هم از او در فضای مجازی موجود است که در سال ۱۳۸۸ به دعوت برنامه بوم سپید شبکه جام جم صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان دانشجوی موفق هنر صورت گرفته است. وی یک سال بعد از این مصاحبه برای ادامه تحصیل به کشور فرانسه عزیمت و در رشته های معماری داخلی و هنر های تجسمی در مقطع کارشناسی ارشد، و هنرهای تجسمی در مقطع دکترا در دانشگاه استراسبورگ تحصیل و فعالیت می کند تا با کوله باری از دانش و تجربه به کشور باز گردد. او هم اکنون مشغول گذراندن دوره پست دکترای خود در داخل کشور است. هدا زابلی نژاد در قامت یک نخبه ایدهها و فعالیتهای خوبی را در کشور در حوزه هنرهای تجسمی آغاز کرده است. گفت وگویی با وی ترتیب داده ایم که از نگاهتان میگذرد:
سوالم را اینگونه آغاز کنم خانم هدا زابلی نژاد در قامت یک نخبه و نابغه که برای ادامه تحصیل به کشور فرانسه رفته است، شرایط خوبی برای ماندن در کشور بیگانه را داشته است و مسئولین مربوطه در دانشگاه ها و مراکز علمی و هنری مختلف اصرار بر ماندن و کار کردن او در این مراکز را داشته اند، اما تصمیم میگیرد که به کشورش بازگردد و فعالیتش را در وطن خودش شروع کند. چرا؟
اجازه بدید به سوال شما واضح و شفاف تر پاسخ بدهم. از روزی که به کشورم بازگشتم همه گفتند چرا برگشتی و کسی نبود به من بگوید خوش آمدی و یک خانم مسئول که در ایران با وی مراوده داشتم به من گفتند هیچ وقت کلمه خوش آمدی را در اینجا نمیشنوی.
انتظارات شما فرش قرمز که نبود؟
نه طبیعی است. من توقع فرش قرمز را نداشتم اما یکسری اتفاقات و سختیها را نیز پیش بینی نمیکردم.
اذیتتان کردند؟
بهتر است در ابتدای مصاحبه کمی سکوت کنم و در لابه لای مصاحبه به آنها حتما اشاره خواهم کرد.
چرا برگشتید ایران؟
خب طبیعی است که من نرفته بودم که به کشورم برنگردم و چون فردی برنامه ریز هستم از همان ابتدا تصمیم بر این بود که برای ادامه تحصیل به کشور فرانسه بروم و با سطح دانش و تجربه به کشورم خدمت کنم. از طرفی هم احساس خلاء میکردم و خیلی دوست داشتم تمام ایدههایم را در کشورم به اجرا بگذارم.
مثلا؟
من واقعا علاقه مند به فعالیت و کار هستم و کسی که کار هنری میکند نیازمند این است که تغذیه بشود و معتقدم خیلی کارهای بزرگی میشود برای وطن کرد.من خودم را به آن صورت نخبه نمیدانم اما این توانمندی و استعداد را در خودم دارم که بتوانم دست به فعالیتهای خلاقانه ای در فضای آکادمیک و هنری کشورم بزنم.
جایگاه هنر را در حال حاضر در کشور چطور میبینید؟
به هر حال یکسری سیاست گذاریهای غلط در رابطه با هنر تدوین شد که بهتر میشد در این حوزه کار درست کرد. به اعتقاد من حوزه هنر در کشور ما کمرنگ است و مردم بیشتر از اینها نیازمند یک تلطیف روحی در حوزه هنر هستند. شفاف بگویم که بعد از جنگ به مقوله هنر به عنوان یک کالای لوکس نگاه شد که انگاری مختص یک قشر مرفه یا خاص است در حالیکه اینگونه نیست و مقوله هنر ارتباط مستقیمی با بطن و آحاد افراد جامعه دارد و این در حالی است که هنر در بسیاری از کشورها جایگاه ویژه و خاص خود را در میان آحاد جامعه دارد. هنر باید در فضای عمومی جامعه نهادینه شود و از فضای اختصاصی خارج شود تا بتوان با روحیه و حتی کسب و کار افراد ارتباط مستقیمی پیدا کرد. متاسفانه نگاه به هنر در کشور ما بیشتر وارداتی است و به نوعی از حالت خلاقانه و تولیدکنندگی بیرون آمده ایم در حالیکه در ایران پتانسیل و زیرساخت های خوبی در این حوزه از سالهای دور ایجاد شده و وجود دارد، اما کمتر نگاه سیاست گذاریها اصولی و در حمایت ازتولید در هنر و حتی مسئله ارتباطات بین الملل از این طریق بوده است.
شما در حوزه هنرهای تجسمی فعالیت دارید. بیشتر از این هنر برای ما بگویید؟
ویژگی شاخص هنرهای تجسمی این است که بینا رشته ای است و تجمیعی از هنرها در آن وجود دارد که میتوان به همه آن زمینه های هنری پرداخت و از آن در مسیر درست استفاده بهینه کرد. خاصیت ذهنیت انسان معاصر این است که جمعی فکر کند و خود را محدود به یک رشته خاص نبیند. البته که اگر هم نخواهد در زمینههای مختلف فعالیت داشته باشد اما قدرت چشم و ذهن به گونه ای تربیت شده است که به طور معمول افرادی که در هنرهای تجسمی تحصیلات دارند خیلی علاقه مند هستند که فعالیتهای بینا رشته ای و گسترده ای را شروع کنند و این خاصیت ذاتی هنرهای تجسمی است.
وضعیت نخبگان به صورت در حوزه هنر در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
دربهای تمامی دنیا به روی نخبگان ایرانی باز است و به میزان خیلی کمتر در کشور خودمان. در ایران کمتر توجه به ایدهها و فعالیتهای مستمر و اثرگذار یک جوان نخبه میشود و متاسفانه بین دوستانم هر کسی را که میبینم یا رفته اند یا در حال عزیمت هستند. جوانان ما بسیار دارای استعداد و سرشار از ایده هستند و قطعا اگر به ذهنیت ما جوانان توجه شود و حمایت از آن صورت بگیرد شاهد یک جامعه پویای آرمانی و ایده آل خواهیم بود. تمام حرف من به مسئولین عزیز این است که اگر نخبه را حمایت نمیکنید لااقل اذیت هم نکنید، مانع تراشیها در یکسری از فعالیتها، گیر و دار کارهای اداری و بعضی قوانین مبهم وغیر کارأمد برای مثال در ارزش یابی مدارک تحصیلی و غیره علی رغم صدور از معتبرترین دانشگاه ها و ارگانیزیشن های علمی دنیا، واقعا کار ما را در کشور سخت کرده است.
مهمترین دغدغه شما؟
من چند سال به کشوری پیشرفته رفته ام که با کسب دانش و ارتقای سطح علمی و هنری خودم به کشورم باز گردم اما در مرحله اول مدت زیادی درگیر معادل سازی مدارک و بوروکراسی خسته کننده و نفس گیر کارهای اداری بوده و هستم و همین باعث شود بیشتر فکر و وقت من صرف حل شدن این گونه مسائل باشد در حالیکه من آمده ام تا به کشورم در این شرایط تحریمهای نابخردانه و سختیهای عمومی ناشی از آن خدمت کنم این مسائل بزرگترین دغدغه من در کشور است.
برگردیم به دوران قدیم. بچه درس خوانی در مدرسه بودید؟
جالب است بدانید من دوران مدرسه معمولا شب امتحانی بودم و زیاد درس خوان نبودم اما در دوران کنکور و دانشگاه به علت علاقه وافر به مباحث نظری و عملی در هنر بیشتر تمرکز کردم و این در حالی است که رتبه سی در کنکور کارشناسی و یک کارشناسی ارشد شدم.
چرا هنر؟
ذهنیت من فعال و رها در حوزه هنر است و محدود یک نقطه، جا و مکان خاص نمیشود و خیلی دوست داشتم از همان ابتدا، دنیایی که در آن سیر می کنم را با دیگران به اشتراک بگذارم.
سر زنگ انشاء، دوست داشتید در آینده چه کاره شوید؟
دوست داشتم رئیس جمهور بشوم.
چقدر کمال گرا؟
به هر حال خواستن توانستن است.
در حال حاضر میخواهید در حوزه هنر چه فعالیتهایی داشته باشید؟
من با یکسری از دانشگاه ها و ارگانیزیشن ها و انجمنهای علمی و هنری در داخل و خارج از کشور ارتباطات خوبی گرفتم که مبحث ارتباطات بین المللی از طریق هنر را در کشورم ارتقاء بدهد. به اعتقاد من مردم به سمت بازدید و خرید آثار هنری روی آورده اند اما آثار هنری خوب و شاخص کمتر به مردم معرفی میشود. آموزش ضعیف قطعا تولید آثار خوب هم نمیکند. ما باید خلاء آموزش هنر در مقاطع ابتدایی تا پیش از دانشگاه را رفع کنیم تا افراد جامعه با دید درست و منطقی به مقوله هنر و آثارهنری روی بیاورند و شاهد خروجی آن در طیف های گسترده جامعه خود باشیم.
وجود استارت آپها چقدر میتواند در حوزه هنر کمک رسان باشد؟
باید به سمت و سویی برویم که در حوزه هنر جدای از مباحث نظری به سمت کارآفرینی و کسب و کار اقتصادی حرکت کنیم و در این راستا وجود استارت آپها در مبحث هنر میتواند به علاقه مندان این حوزه کمک شایانی بکند. خوشبختانه در این چند ساله اخیر فعالیت استارت آپها در ایران در رشته های گوناگون علمی ارتقاء پیدا کرده است و جوانان نخبه با تکیه بر دانش و تلاش خود، سرآغاز کارهای بزرگی بوده اند. ماهیت استارت آپها این است که فعالیت مجازی، ارتباطات بین المللی، خودآگاهی و مشارکت اجتماعی به حداکثر میرسد که در پیشرفت جامعه بسیار مهم است.
در پایان رمز موفقیت خود را در چه میدانید و در این مسیر چه کسانی از شما حمایت کردند؟
من زمانی خودم را موفق میدانم که به همه برنامههایی که در ذهن دارم جامعه عمل بپوشانم. به نوعی ما اسوه مقاومت هستیم و مجبوریم در برابر ناملایمات زندگی مقاومت کنیم تا با تلاش بیشتر به نقطه هدف برسیم. جا دارد در پایان مصاحبه ابتدا از خانواده ام تشکر کنم و از همین جا دستانشان را با عشق بوسه میزنم.
و همچنین جا دارد در ادامه از جناب آقای دکتر منصور غلامی وزیر محترم علوم، تحقیقات و فنآوری، جناب آقای دکتر مجتبی صدیقی، معاونت محترم وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و ریاست سازمان امور دانشجویان کل کشور، جناب آقای دکتر عبدالحمید انگجی مدیر کل اداره امور فارغ التحصیلان خارج از کشور، جناب آقای دکتر شاهین حیدری یکی از بهترین و نخبه ترین معماران کشور و ریاست پردیس هنر های زیبای دانشگاه تهران، جناب آقای دکتر یداالله اردوخانی معاونت پژوهشی دانشگاه الزهرا، سرکار خانم دکتر فاطمه کاتب ریاست دانشکده هنر دانشگاه الزهرا، سر کار خانم دکتر پریسا شاد قزوینی دانشیار گروه نقاشی دانشگاه الزهرا و سایر اساتید و دوستان تشکر ویژه به عمل أورم.