دستاوردهای منطقه‌ای بهبود روابط ایران و عربستان
دستاوردهای منطقه‌ای بهبود روابط ایران و عربستان

  پارسا جعفری ایران و عربستان باید به این درک مشترک برسند که امنیت و رفاه خاورمیانه در گرو روابط دوستانه و مدیریت بحران تنازعات بین دو کشور است. چنانچه ریاض و تهران بر بهبود روابط خود تمرکز کنند، کشورهای همسایه به ‌سرعت از این الگو پیروی خواهند کرد. ایران و عربستان به عنوان دو […]

  پارسا جعفری
ایران و عربستان باید به این درک مشترک برسند که امنیت و رفاه خاورمیانه در گرو روابط دوستانه و مدیریت بحران تنازعات بین دو کشور است. چنانچه ریاض و تهران بر بهبود روابط خود تمرکز کنند، کشورهای همسایه به ‌سرعت از این الگو پیروی خواهند کرد.
ایران و عربستان به عنوان دو کشور همسایه در خلیج فارس و دو قدرت مهم رقیب و اثرگذار در منطقه غرب آسیا، در بسیاری از دوره‌های تاریخی، سیاست و راهبردی علیه یکدیگر داشته و فضای تقابل و دشمنی، بر روش‌های تعامل سازنده در روابط بین آنها غلبه داشته است.
چنانچه در دهه‌های اخیر این دو بازیگر مهم منطقه‌ای نتوانسته‌اند اقداماتی ریشه‌ای و اساسی برای ایجاد مدیریت تنش و روابط عادی و پایدار بین خود انجام دهند. در چنین فضایی، میزان تقابل و فضای تبلیغاتی منفی در روابط دو کشور نیز به حدی بوده است که احتمال درگیری و حتی برخورد نظامی محدود، نیز خارج از تصور تحلیل‌گران عرصه روابط بین‌الملل نبوده است.
از نگاه راهبردی و با توجه به نفوذ قدرتمند جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقه، دولت سعودی، حضور ایران در منطقه را خطر درازمدت و پایداری برای حکومت پادشاهی خود در عرصه داخلی و خارجی می‌داند. از این جهت بر این باور است که چشم‌انداز ماندگاری و پایایی تفاوت‌ها، رقابت‌ها و ضدیت‌ها میان ریاض و تهران، ریشه‌دار و حل نشدنی است. عربستان در این راستا و در طول سال‌های اخیر به جد تلاش کرده است تا همسو با سیاست‌های ضد ایرانی آمریکا و اسرائیل و در جهت فشار و منزوی کردن ایران، روابط خود با تهران را قفل کرده و به سیاستمداران دوراندیش در راستای حل اختلافات مسالمت‌آمیز با تهران اجازه تحرک ندهد.
از طرف دیگر، ایران اگرچه عربستان را رقیب منطقه‌ای خود می‌داند ولی آن را یک تهدید مستقل به شمار نمی‌آورد و بر این اساس علیرغم دشمنی‌های آشکار سعودی‌ها، همواره با آغوش باز به دنبال کاهش دشمنی با عربستان و پیشتاز نرمش در حوزه روابط سیاسی با این کشور بوده است.با وجود چنین سیاست دوستانه از طرف جمهوری اسلامی، در سال‌های اخیر تمام تلاش‌های مقام‌های عربستان از رایزنی‌های سیاسی به ویژه با آمریکا و همچنین دیپلماسی دیدار و سفر به کشورهای مختلف گرفته تا ائتلاف‌سازی در عرصه منطقه‌ای و جهانی به گونه‌ای هدفمند در راستای مقابله و عناد با جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است.
این در حالی است که ایران و عربستان به رغم اختلافات و مشکلات موجود و صرف‌نظر از عواملی که باعث واگرایی و سردی روابط دو کشور می‌شوند، منافع و حوزه‌های همکاری مشترک زیادی نیز دارند که در صورت وجود اراده سیاسی کافی و بر پایه اشتراک منافعی که دارند می‌توانند همکاری‌های سازنده‌ای با هم داشته باشند. همانطور که در این زمینه تجربه‌های خوبی را در دوران ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و پادشاهی ملک عبدالله از اواخر سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۴ داشته‌اند؛ به صورتی که در نتیجه این روابط دوستانه سران دو کشور به نحو مطلوبی توانستند به تنش‌زدایی و ایجاد فضایی اعتمادساز در روابط ایران و عربستان روی آورند.
در حال حاضر تقابل عربستان با ایران موجب افزایش شدید هزینه‌های دو کشور شده است؛ به گونه‌ای که با افزایش تقابلات ریاض – تهران، و در نتیجه هزینه‌های سرسام‌آور جنگ و درگیری در مناطق و حوزه‌های نفوذ یکدیگر، وضعیت به شکلی است که ترک مخاصمه بدون شک به سود هر دو کشور است. اگرچه از حدود پنج سال پیش تاکنون، با وجود اعلام آمادگی ایران برای گفت‌وگو درباره مسائل دوجانبه، عربستان هیچ گونه واکنش مثبتی نشان نداده است، اما با توجه به شیوه مدارا و با نرمش بیشتری که جمهوری اسلامی در برابر همسایگان اتخاذ کرده است، می‌توان گفت در صورت اراده سیاسی لازم از طرف سعودی‌ها، امکان به کارگیری دیپلماسی و رفتن به سوی تنش‌زدایی و انجام مصالحه سیاسی برای برقراری روابط حداقلی وجود دارد.
در حقیقت ایران و عربستان دو راه کار را در پیش دارند؛ یا با یکدیگر تعامل سازنده داشته باشند و به جای تکیه بر اختلافات بر ظرفیت‌های مشترک‌شان تکیه کرده و یا اینکه به سوی رقابت منفی و افزایش دشمنی حرکت کنند که ممکن است سبب درگیری و حتی جنگ شود. از دیدگاه راهبردی واضح است که آنها نباید شکاف‌های عمده ژئواستراتژیکی بین خود را به تنگناهایی که موجب بروز جنگ بین طرفین می‌شود، تبدیل کنند.
به هر حال رسیدن به یک صلح پایدار در گرو خروج از الگوی موازنه تهدید و تلاش برای رسیدن به الگوی همکاری جمعی و تکیه بر گفت‌وگوهای منطقه‌ای مبتنی بر مفاد قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و طرح صلح هرمز در خلیج فارس است. با ایجاد چنین الگویی و با بهبود مناسبات دو کشور، با تکیه بر اشتراکات و منافع مشترک به جای اصرار بر افزایش دامنه اختلافات، تعارضات بین دو کشور مرتفع شده و می‌توان یک نظام امنیت دسته‌جمعی در خلیج فارس و با محوریت ایران و عربستان و همچنین امکان تعامل سازنده بین کشورهای پیرامون به منظور بهره‌گیری هرچه بیشتر از ظرفیت‌های منطقه را شاهد بود.
ایران و عربستان باید به این درک مشترک برسند که امنیت و رفاه خاورمیانه در گرو روابط دوستانه و مدیریت بحران تنازعات بین دو کشور است. در واقع چنانچه ریاض و تهران بر بهبود روابط خود تمرکز کنند، کشورهای همسایه به ‌سرعت از این الگو پیروی خواهند کرد. این امر قطعاً به خاموش شدن شعله‌های آتش در منطقه و پیرامون آن کمک کرده و نه‌ تنها برای خاورمیانه، بلکه برای شمال و شرق آفریقا منافع به خصوصی در سایه رفع بحران‌ها به همراه خواهد داشت. به گونه‌ای که به کشورهای مسلمان این امکان را می‌دهد فارغ از جنگ و درگیری، بر کاهش فقر و تعصبات مذهبی، تروریسم و ایجاد اصلاحات دموکراتیک تمرکز بیشتری داشته باشند.
  چرا عربستان در اندیشه بهبود روابط با ایران است؟
پس از اذعان دولت جو بایدن به شکست رویکرد فشارحداکثری علیه ایران و ضرورت بازنگری در سیاست‌های دولت پیشین واشنگتن، حالا عربستان سعودی هم به عنوان یکی از متحدان و دنباله‌روهای کاخ سفید به این نتیجه رسیده که راهی جز بازگشت به روابط عادی با ایران ندارد.
اواخر ماه گذشته، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی چراغ سبز آغاز گفت‌وگو و پایان دشمنی ها را به تهران نشان داد. این حاکم بالقوه عربستان در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «ایران همسایه ماست و ما در پی “روابط خوب” با ایران هستیم».
وی افزود: «نمی خواهیم ایران در شرایط سختی قرار داشته باشد، بلکه می خواهیم ایران کشوری شکوفا باشد و توسعه یابد، ما در ایران و آنها در عربستان منافع دارند و [این خواسته] ما برای آن است تا منطقه و جهان به سوی رشد و شکوفایی حرکت کند»؛ سخنانی که در کمترین حالت نشانگر عقب نشینی سعودی ها از لفاظی علیه تهران است. این در حالی است که عربستان سعودی در زمان ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» از جمله طرفداران علنی جنگ اقتصادی برضد ایران بود.
اما اکنون جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا به صراحت و همان ابتدا اعلام کرد که به عربستانی ها چک سفید امضا نمی دهد. وی همزمان در پی راهی برای بازگشت دوباره به توافق هسته ای است که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد و ریاض از جمله استقبال کنندگان خروج واشنگتن بود.
بنابراین شاید یکی از دلایل تلاش سعودی ها برای نزدیک شدن به ایران این باشد که متحدان منطقه ای آمریکا با یک سیاست خارجی نو در حال تطبیق با رئیس جمهوری جدید هستند.
«دیوید شنکر» (David Schenker) یکی از اعضای ارشد “موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک” که به عنوان دستیار وزیر امور خارجه در دولت ترامپ حضور داشت، در این مورد گفت: «سعودی ها آینده را می بیند،  آنها نمی خواهند تنها و بدون حمایت آمریکا باقی بمانند».
با این حال این توضیحات فقط وضعیت کنونی را توجیه می کند و در مورد تکاپوهای گذشته ریاض توجیهی ندارد. گزارش ها نشان می دهد سعودی ها در اواخر سال ۲۰۱۹ و پس از حمله موشکی ویرانگر به زیرساخت های نفتیشان در ماه سپتامبر (شهریور ۹۸)، ارتباط بی سر و صدای خود را با ایران آغاز کردند.
در آن زمان ولیعهد عربستان ابتدا از ترامپ خواست تا در واکنش به این حملات که به ادعای ریاض اقدامی از سوی تهران بود، حملاتی انجام دهد، اما ترامپ قبول نکرد. در نتیجه، مذاکرات سطح پایین تری میان سعودی ها و ایرانی ها آغاز شد. از ان زمان تاکنون گفت و گوهای میان دو طرف همچنان ادامه دارد با این تفاوت که در آمریکا دولتی جدید با دیپلماسی تازه بر سر کار آمده و شاهزاده عربستان هم این دیپلماسی را به طور عمومی تصدیق کرده است.
درواقع با آمدن بایدن، واشنگتن به مشوق روابط نزدیک ریاض و تهران بدل شده است و سیاست رئیس جمهوری ایالات متحده بر روابط متحدان عرب تاثیر گذاشته است. موضوع دیگری که شرایط را متفاوت تر از گذشته کرده، این است که متحدان عرب آمریکا در حال آماده شدن برای خاورمیانه ای هستند که دیگر قدرتمندترین دوستشان [ترامپ] در آنجا نیست.
لذا چنانچه دولت بایدن به وعده خود در خصوص بیرون کشیدن آمریکا از خاورمیانه عمل کند، کشورهای عرب تا حد امکان به دوستان بیشتر و دشمنان کمتری نیاز خواهند داشت.