
جمله ـ گروه جامعه: با آغاز فصل سرما و احتمال بازگشت موج جدید کرونا بحث کاتن خوابی و کارگران خیابانی مجددا جدی شده است. مباحثی فصلی که به طور موقت به سر خط خبرها می رسند اما در باقی ماه های سال به فراموشی سپرده می شوند. درحالی که دههها از شروع مبحثی تحت عنوان […]
جمله ـ گروه جامعه: با آغاز فصل سرما و احتمال بازگشت موج جدید کرونا بحث کاتن خوابی و کارگران خیابانی مجددا جدی شده است.
مباحثی فصلی که به طور موقت به سر خط خبرها می رسند اما در باقی ماه های سال به فراموشی سپرده می شوند.
درحالی که دههها از شروع مبحثی تحت عنوان کودکان کار و خیابان می گذرد نه تنها هیچ علاج درستی پیدا نشده بلکه برعکس سازمان بهزیستی و دولت به نوعی این بچه ها و شغلشان را به
رسمیت شناخته اند.
عین اتفاقی که برای کولبرها افتاد و به جای اینکه با رونق صنعت کشاورزی و خدمات آبرومندانه جلوی این کار پرخطر را بگیرند، به آن رسمیت بخشیدند و برخی هم صاحب کارت شدند.
هرچند که آمار دقیقی از تعداد کودکان کار و خیابان در کشور وجود ندارد، اما در سال ۱۳۹۹ معاون وقت امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره آمار کودکان کار با اشاره به مطالعاتی که با دانشگاه علوم بهزیستی انجام شد، اعلام کرد که حدوداً ۷۰ هزار کودک خیابانی در کشور داریم.
از سوی دیگر نیز چندی پیش سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی از شناسایی ۷۰۰۰ کودک کار و خیابانی در کشور خبر داد و گفت که بر اساس برآوردها ۱۴ هزار کودک کار و خیابانی در کشور وجود دارد.
اما از آنجایی که کشورهای دیگر نیز از این آسیب اجتماعی مصون نماندهاند، هر یک از کشورها به نوعی براساس سیاستهای اجتماعی خود ساماندهی این کودکان را در دستور کار قرار دادهاند.
ایران نیز مطابق قوانین و مقررات مصوب در خصوص کودکان کار و خیابان و تکالیفی که برعهده دستگاهها و نهادهای مختلف گذاشته شده، طرحهای ساماندهی مختلفی همچون طرح تجهیز و راهاندازی مراکز جمعآوری، شناسایی و هدایت متکدیان و کودکان خیابانی، طرح مراکز شناسایی، تشخیص و جایگزینی کودکان خیابانی، «خانه سبز» و «خانه ریحانه»، مهمانسرای (پناهگاه) سلامت کودکان خیابانی و طرح ساماندهی ۲۰ هزار کودک خیابانی، طرح حمایت از کودکان کار، طرح ساماندهی کودکان خیابانی، طرح تاسیس مراکز حمایتی و آموزشی کودک و خانواده و طرح حمایتهای اجتماعی از کودکان کار و خیابان را اجرا کرده است.
هرچند که این طرحها از سال ۱۳۷۸ تاکنون در کشور اجرا شده و همچنین اگرچه عدم وجود آمارهای مشخص درخصوص کودکان کار و خیابان امکان ارزیابی دقیق طرحهای اجرا شده را دشوار میکند
مطابق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، از آنجایی که طرحهای مداخله پیشین دارای چالشهای بسیاری بودهاند و تاکنون نتوانستهاند آنچنان که باید پدیده کودکان کار و خیابان را ساماندهی کنند، هرگونه تصویب قانون و آئیننامهای در باب ساماندهی کودکان کار و خیابان دارای الزاماتی است که بدون التفات به آن امکان حل این مسئله میسر نیست.
چالشهای ذکر شده درخصوص طرحهای مداخله صورت گرفته پیش از این بیانگر این است که هرگونه طرح جدید نیازمند «مفهومشناسی دقیق گونههای کودکان کار و خیابان»، «شناسایی ساز و کار و بسترهای موجود هر یک از این انواع» و همچنین «ارائه آمار و اطلاعات دقیق از این کودکان» است.
به گزارش جمله؛ تعاریف زیادی با اختلاف های کم درباره کودکان کار وجود دارد اما یکی از رایج ترین آنها این است که می گوید: کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربۀ دوران کودکی بیبهره میسازد و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند.
کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
کار کودکان بسیار معمول است و میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد. ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی از کودکان و تنفروشی
کودکان است.
موارد کمتر جنجالی و معمولاً قانونی (با بعضی محدودیتها) شامل کار کشاورزی در ایام تعطیلی مدرسه (کار فصلی)، کسب و کار خارج از ساعات مدرسه و همچنین بازیگری یا آوازخوانی
کودکان میباشد.
کار کودک در درجات مختلف در طول تاریخ وجود داشت اما با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان مورد نقد و بحث عمومی
قرار گرفت.
کار کودکان همچنان در جاهایی که سن ترک مدرسه پایین است شیوع دارد. بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند.
طبق این آمار ۱۲۰ میلیوننفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند.
۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲درصد در آفریقا و ۷ درصد درآمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به
بازار است.
به جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان
قاچاق است.
موضوع کودکان کار موضوع نسبتا پیچیده ای است و عوامل گوناگونی در آن اثر گذار هستند.
از جمله :ساختار خانواده ، فقر ، تغییرات اقتصادی ناگهانی ناشی از جنگ و … ( که منجر به مهاجرت به کشورهای همسایه برای کار با دستمزد بیشتر می شود) و هزینۀ تحصیل و نظام آموزشی نادرست کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر می برند.
این کودکان می توانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه ای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانه های فسادو…
قرار گیرند.
و همچنین عدم بهره گیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر جه بیشتر از این کودکان
سلب می کند.
کودکان زبالهگرد نیز به افرادی گفته میشود که زیر ۱۸ سال سن دارند و مواد قابل استفاده مجدد یا قابل بازیافت را که توسط دیگران دور انداخته میشود جمعآوری و تفکیک میکنند.
این کار ممکن است در سطح شهر یا گودهای زبالهگردی در حومه شهرها و روستاها رخ دهد. براساس آنچه مشاهدات تجربی و میدانی نشان میدهد با سه نوع کودکان کار و خیابان مواجه هستیم؛ «کودکان خیابان و کودک کار و در خیابان»، «کودکان زباله گرد» و «کودکان کار در کارگاهها». مسیر یا ساز و کار شکلگیری هر یک از این انواع به شکلی تقریبا متفاوت است. در بحث کودکان کار در خیابان و کودک خیابان، «فقر» بیشترین
تاثیر را دارد.
فقرِ خانواده آنها را به سمت جریان پولیِ کف خیابان (فروش برخی از کالاها و خدمات به شهروندان در خیابان، استمداد از اعانههای مردمی در خیابان و جمعآوری زباله) سوق میدهد.
در مورد کار کودک در خیابان (به جز زبالهگردی در سطح شهر)، کمتر میتوان از مافیا یا سیستم سازماندهی شده منظم، بحثی به میان آورد و عمدتا کودکان برای امرار معاش خانواده به جریان پولی کف خیابان هدایت میشوند، البته در موارد معدودی نیز فقر منجر به این میشود که کودکان به عنوان نیروی کار ارزان در اختیار برخی از افراد سودجو قرار گیرند و در خیابان به کار
گرفته شوند.
برخلاف کودکان کار در خیابان که عمدتا به صورت انفرادی یا به وسیله سرپرست فقیر به کار واداشته میشوند، درخصوص کودکان زبالهگرد و کودکان مشغول به کار در کارگاهها مسئله به گونهای دیگر است و جریان اصلی از وجود اتباع پرشمار غیرمجاز (که بعضا نیز به صورت قاچاق توسط سوداگران به کشور وارد میشوند) و همچنین خانوادههای فقیر که تامینکننده نیروی کار ارزان هستند، میگذرد.
وجود این تعداد نیروی کار ارزان، پیمانکاران و کارفرمایان سودجو را در خلا نظارتهای دقیق در بهرهکشی از کودکان آزاد گذاشته است.
گرچه در بند «ح» ماده ۸۰ قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ۹۶-۱۴۰۰ مقرر شد «با اقدام سازمان بهزیستی و همکاری سایر دستگاهها تا پایان اجرای قانون برنامه ساماندهی کودکان کار به نحوی صورت گیرد که جمعیت کودکان کار حداقل ۲۵ درصد کاهش یابد» اما عدم وجود آمارهای دقیق در این زمینه امکان ارزیابی فعالیتهای انجام شده در این قانون برای نهادهای نظارتی میسر نیست و بررسی ها نیز نشان می دهد این آمار نه تنها کم شده بلکه با افزایش فقر و فشارهای اجتماعی در ایران روبه افزایش است.