دفاع، هنوز مقدس است
دفاع، هنوز مقدس است
روز گذشته -جمعه- همزمان بود با سالروز حمله همه‌جانبه ارتش عراق به کشوری که یک سال و چند ماه بود که از آوار یک نظام سیاسی که به شیوه انقلاب، آن را کنار زده بود خود را بیرون می‌کشید.

سرویس سیاسی جمله- روز گذشته -جمعه- همزمان بود با سالروز حمله همه‌جانبه ارتش عراق به کشوری که یک سال و چند ماه بود که از آوار یک نظام سیاسی که به شیوه انقلاب، آن را کنار زده بود خود را بیرون می‌کشید و هنوز دولت جدید استقرار نیافته بود و هنوز ارتش و نیروهای نظامی و امنیتی نتوانسته بودند نظم و نسق کاملی به خود بدهند و احتمالاً رییس حزب بعث عراق به همین خاطر از پیروزی خود در این جنگ، اطمینان داشت و با خود فکر می‌کرد ظرف چند روز به تهران خواهد رسید و نیروهایش در شهرها و مناطق مختلف ایران، مشغول جشن و سورچرانی خواهند شد، آن‌گونه که یک سال پس از امضای قطعنامه صلح با ایران در سال ۱۳۶۹ و پس از هشت سال جنگ، به کویت حمله کرد و موفق به فتح این کشور کوچک عربی شد.
شاید برای صدام معدوم و بسیاری از آنان‌که از این حمله حمایت آشکار و پنهان داشتند، تا سال‌ها سوال بود که دلیل این‌که نظام سیاسی نوپای جمهوری اسلامی -که خود آن را به‌تحقیر حکومت ملاها می‌خواندند- و در داخل با مشکلات عدیده‌ای مواجه بود، چگونه توانست در برابر ارتش مجهز و قدرتمند عراق که از ناحیه برخی کشورهای عربی و غربی از نظر مالی و تسلیحاتی و حتی نیروی نظامی حمایت می‌شد چه بود ؟
برای این سوال البته یک پاسخ تک‌کلمه‌ای وجود ندارد و چندین پاسخ دارد که همه تاحدی درست هستند اما یک نکته یا یک پاسخ کلیدی برای این سوال وجود دارد و آن این‌که صدام وارد نبرد با ملتی شد که «دفاع» را «مقدس» می‌داند.
در نیمه دوم سال ۱۳۵۹ارتش عراق وارد برخی استان‌های جنوبی و غربی شد و بسیاری از مردم و ساکنان ایران در استان‌های مرکزی، شمالی و شرق کشور از این حمله در امان بودند و در شرایطی که شهرهایی چون اهواز، آبادان، خرمشهر، بستان، هویزه، نفت‌شهر و قصرشیرین در دو استان خوزستان و کردمانشاه، از ۵۰ تا صد درصد تخر یب شد، بسیاری از شهرها در مناطق شمال و شرق و مرکز کشور حتی صفیر یک گلوله را هم نشنید اما آیا مردم خراسان و گیلان و مازندران، گفتند این جنگ ما نیست و به جبهه‌ها نرفتند ؟ دیدیم و دیدید که مرد و زن، پیر و جوان از هر نقطه کشور، برای رفتن به میدان جنگ از هم سبقت می‌گرفتند و امروز در هر نقطه‌ای از کشور شمعی روشن و عکسی برپا است که نشان از شهید جنگ دارد.
آنچه که در تاریخ چندصد ساله اخیر مستند است این است که ایران در قالب یک ملت به کشوری تجاوز نکرد هرچند ممکن است برخی پادشاهان و امرای خودکامه، با تکیه بر توان نظامی خود دست به چنین اقدامی زده باشند اما باور مشترک مردم ایران، به همان اندازه که از تجاوز به یک سرزمین و نادیده گرفتن خواست و اراده مردمش، سر باز می‌زده است، دفاع از خاک را مانند دفاع از دین و ناموس، مقدس می‌داند و در مقاطع تاریخی مختلف به شیوه‌های متفاوت این دفاع را اعمال کرد و به نتیجه مطلوب رسید.
زمانی که رژیم حاکم بر عراق به مرزهای کشور حمله کرد، همچنین مصادف شده بود با رشد و تکامل مفهوم وطن و وطن‌دوستی که از مشروطه به این سو در ادبیات عامه مردم، در کتب شعر و داستان وارد شده بود و یکی از ریشه‌های مقدس شمردن دفاع، مفهوم وطن در قالب و فرم جدید بود که مانند دیواری نامرئی در برابر صدام معدوم و هر کسی که چنین نیتی داشته باشد، کشیده شده بود اما صدام بی‌تدبیرتر از آن بود که این دیوار بلند را ببیند.
صدام جنگ با ایران را آغاز کرد اما به‌قول یکی از تحلیل‌گران رسانه‌های عربی کمتر از دو سال زمان برد تا متوجه شود وارد میدانی بزرگ شد و لقمه‌ای برداشت که درنهایت، وی را خفه خواهد کرد و از همه کشورهای غربی و عربی کمک گرفت تا به صلح تن بدهد که با مخالفت با کم‌میلی مقامات وقت جمهوری اسلامی مواجه شد و در نهایت این جنگ که به تصور صدام، باید طی یک هفته با ورود وی به تهران، پایان می‌یافت، هشت سال ادامه پیدا کرد و به قیمت نابودی عراق تمام شد.
یک‌سال بعد هم در حمله‌ای که ناشی از درد و رنج روحی شکستِ مفتضحانه در برابر بسیج مردمی ایران بود، تلاش کرد با فتح کویت، موقعیت متزلزل خود را ترمیم کند اما غرب که به بیماری روانی وی پی برده بود در یک حمله سنگین، درحقیقت عراق را ویلچرنشین کرد و تقریباً همه آن تأسیساتی که از حمله و تخریب هوانیروز جمهوری اسلامی در دوران جنگ مصون مانده بود را به شکلی تخریب کرد که تا سال‌ها بعد، حتی بغداد، برق نداشت و از سر ناچاری تنها در ساعاتی از شب، موتور برق را روشن می‌کردند آن هم در شرایطی که در ایران، با پایان جنگ، دوره‌ای با عنوان سازندگی شروع شد که بسیاری از زیرساخت‌های حیاتی کشور احیا شد و گسترش یافت و احتمالاً صدام هم از این حقایق آگاه بود و زمانی که توسط نیروهای آمریکایی در حمله دوم در سال ۱۳۸۲سرنگون و متعاقباً در یک سیاه‌چاله دستگیر و پس از دادگاه، محکوم به اعدام شد، در لحظه اعدام فریاد مرگ بر ایران سر می‌داد.
امروز هم این ملت دفاع را مقدس می‌شمارد و یکی از دلایل ریشه‌ای این موضوع که پس از جنگ تحمیلی هشت ساله، به‌رغم مشکلات بنیادین سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با آمریکا، غرب، اسراییل و در مواردی برخی کشورهای منطقه، هیچ کشوری جرأت نکرد به مرزهای ایران حمله کند به همین موضوع برمی‌گردد که اینجا، دفاع مقدس است.

  • نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی