محمدباقر محقق / گابریل هامبرتو کالدرون یک چهره شاخص، معتبر و محترم در فوتبال آرژانتین است. مردی که سابقه حضور در دو فینال جام جهانی در کارنامه اش میدرخشد. و البته کارنامه دوران بازیاش نیز قابل توجهی دارد؛ ۹ سال حضور در تیم ملی آرژانتین و سابقه بازی در باشگاههای رسینگ […]
محمدباقر محقق /
گابریل هامبرتو کالدرون یک چهره شاخص، معتبر و محترم در فوتبال آرژانتین است. مردی که سابقه حضور در دو فینال جام جهانی در کارنامه اش میدرخشد. و البته کارنامه دوران بازیاش نیز قابل توجهی دارد؛ ۹ سال حضور در تیم ملی آرژانتین و سابقه بازی در باشگاههای رسینگ کلاب، ایندیپندینته، رئال بتیس، پاریسنژرمن، سیون فرانسه و لوزان سوئیس نشان از تجربه و توانمندی او دارد.
کالدرون در عرصه مربیگری هم رزومه چشمگیری دارد، سابقه هدایت تیمهای رئال بتیس، لوزان سوئیس، تیم ملی عربستان، تیم ملی عمان، تیم ملی بحرین، باشگاههای الهلال عربستان، الاتحاد عربستان، القطر قطر، الوصل امارات، بن یاس نشان از تجربه بالای او دارد. پیرمرد آرژانتینی توانسته بود تیم ملی عربستان به جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان برساند، با الاتحاد عربستان با فینال لیگ قهرمانان آسیا برسد و با الهلال دو مقام قهرمانی بدست بیاورد.
او در تیرماه ۹۸ هدایت پرسپولیس را بعهده گرفت و جانشین برانکو ایوانکوویچ شد. به گفته خودش این مسئولیت را پذیرفت چون این توانمندی را در خود میدید که یک چالش بزرگ ورزشی را تجربه کند و هدایت تیمی را به عهده بگیرد که توانسته بود با هدایت پروفسور کروات افتخارات بزرگی را کسب کرده و طی سه سال هفت جام قهرمانی را به کلکسیون افتخارات پرطرفدارترین باشگاه آسیا اضافه کند.
کالدرون اذعان کرد رقم قراردادش با پرسپولیس به مراتب کمتر از تمام قراردادهای قبلیاش بوده و بدلیل شناختی که از عظمت باشگاه پرسپولیس داشته این مسئولیت را قبول کرده است. پس از جدایی دراماتیک برانکو از پرسپولیس غم و یاس عجیبی بر هواداران ارتش سرخ حاکم شده بود. بسیاری رفتن برانکو را پایان قدرت نمایی بلامنازع پرسپولیس و مساوی با خداحافظی این تیم با صدرنشینی و قهرمانیهای متوالی میدانستند.
شوک عجیبی حاکم شده بود و مدیران باشگاه پرسپولیس متشکل از ایرج عرب، نبی و رغبتی برای مذاکره با گزینههای جانشینی برانکو به استانبول ترکیه سفر کردند. پس از مذاکرات متعدد و فشرده نهایتا نام گابریل کالدرون بعنوان سرمربی جدید پرسپولیس اعلام شد. مدیران وقت باشگاه موفق شدند علاوه بر حفظ استخوانبندی و ستارههای گرانقیمت تیم، بازیکنان سرشناس دیگری منجمله وحید امیری و فرشاد احمدزاده را جذب کنند.
کالدرون کار خود با پرسپولیس را با برپایی اردویی در ترکیه آغاز کرد. لیگ برتر فوتبال ایران آغاز شد و پرسپولیس هرچند توانست از نظر نتیجه گیری عملکرد مطلوبی کسب کند اما با فوتبال شناور و تماشاگر پسند زمان برانکو فاصله داشت. کالدرون در پاسخ به این انتقادات گفت برای اینکه تفکر تاکتیکی خود را در پرسپولیس نهادینه کند نیاز به فرصت دارد. تز او منطقی و قابل پذیرش بود چون پرسپولیس کالدرون رفته رفته و بازی به بازی بهتر میشد.
دربی حساس پایتخت که اولین چالش بزرگ کالدرون بود با برد پرسپولیس همراه شد و او توانست در میان علاقهمندان به پرسپولیس صاحب جایگاه و پایگاهی شود. عملکرد آماری تیم او به لحاظ تاکتیکی فوقالعاده بود و توانست رکوردهای جالبی را جابجا کند! کسب بیشترین امتیاز خارج از خانه، قهرمانی مقتدرانه نیم فصل، آمار حیرت انگیز دوندگی بازیکنان، تعداد پاسکاری شفگت انگیز در هر بازی، کمترین گل خورده و … از جمله دستاوردهای ۶ ماهه اول مربی آرژانتینی بود.
کالدرون رابطه خوبی با بازیکنان، مدیران باشگاه، هواداران، کریم باقری و محسن خلیلی داشت. در میانه نیم فصل بود که محمدحسن انصاری فرد از سوی وزارت ورزش بعنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس منصوب و جانشین ایرج عرب شد. انصاریفرد اعلام کرد کالدرون مورد حمایت او بوده و برای تحقق خواستههای سرمربی اقدام خواهد کرد. محمدحسن پس از مدتی اقدام به اعمال تغییرات گسترده در کادر مدیریتی باشگاه نمود. محسن خلیلی سرپرست تیم عزل و افشین پیروانی جایگزین او شد. همچنین مدیران، معاونان و مشاوران جدیدی در را در باشگاه منصوب کرد.
اولین خواسته های کالدرون مطرح شد: جذب یک مهاجم کارامد و پرداخت حقوق بازیکنان و کادر فنی مهمترین درخواست گابی بود. انصاریفرد مکرر وعده میداد که در تلاش برای تحقق خواستههای سرمربی است ولی رفته رفته شکل رابطه مدیرعامل و سرمربی رنگ و بوی تقابل بخود گرفت و کار به متهم کردن یکدیگر در رسانهها انجامید. کالدرون صراحتا گفت بعضی از مدیران باشگاه دروغ میگویند و هدفشان برکناری او از پرسپولیس است، همچنین کالدرون در نشست خبری با عصبانیت خطاب به مدیران باشگاه گفت: مرا احمق فرض نکنید!
مطالبات کالدرون تا نیم فصل پرداخت نشد تا قرارداد او اتوماتیک وار ملغی و باطل شده و تشریفات لازم برای انعقاد قرارداد جدید انجام شود. کالدرون از بی صداقتی مدیران باشگاه انتقاد و شروط جدید خود را برای ادامه همکاری با پرسپولیس اعلام کرد. اختلاف عمیق کالدرون با انصاریفرد و افشین پیروانی علنی شده و کالدرون برکناری ایشان را یکی از شروط اصلیاش برای ادامه همکاری اعلام کرد. نهایتا طرفین به توافق نرسیده و رسما قطع همکاری اعلام شد.
همانطور که قابل پیش بینی بود پس از کش و قوس های فراوان یحیی گل محمدی به سرمربیگری پرسپولیس منصوب و معرفی شد. هنوز زمان زیادی از شروع بهکار یحیی در پرسپولیس نگذشته و صرف انجام چهار بازی نمیتوان عملکرد او را ارزیابی کرد اما میتوان گفت کار یحیی به مراتب سختتر از کالدرون است. کالدرون توانسته بود اعتماد هواداران و اهالی فوتبال را جلب کند. او بسیار سختکوش و متواضعانه کار میکرد. از هفت صبح و سه ساعت قبل از شروع تمرین در ورزشگاه شهید کاظمی حاضر شده و کار آنالیز رقبا و تیم خود را انجام میداد. خودش پا به پای بازیکنان تمرین میکرد و لبریز از انگیزه و برنامه بود.
هواداران پرسپولیس دیگر داشتند با جدایی برانکو کنار میآمدند و خیالشان از ادامه یکهتازی پرسپولیس راحت میشد ولی باز هم این دلخوشی تداوم نداشت و کالدرون هم جدا شد. حالا کالدرون شده خط کش هواداران پرسپولیس برای اندازه گیری عملکرد یحیی! دوندگی بازیکنان کاهش پیدا کرد، تعداد پاس و شوت در هر بازی افت کرد، دیگر خبری از مهدی ترابی سه امتیازی نبود، بازیکنان احساسی و بی برنامه بازی کرده و تیم بجای اینکه پیشرفت کند رفته رفته دچار افول شد تا صدای منتقدان برکناری کالدرون شنیده شود.
کسانی که از یحیی حمایت میکنند و او را قبول دارند ولی هیچوقت دلیل برکناری کالدرون را متوجه نشدند. چرا کالدرونی که توانست تیم را قهرمان نیم فصل کند باید برکنار شود؟ چرا انصاری فرد با کالدرون، هواداران و اصحاب رسانه صادق نبود و وقتی از برنامه اش برای حفظ کالدرون میگفت در تلاش برای جذب یحیی گل محمدی از تیم شهرخودرو بود؟
بهر حال قصه برانکو و کالدرون تمام شد و هواداران پرسپولیس راهی جز حمایت از یحیی نمیبینند ولی این حمایت از یحیی منوط به نتیجهگیری و تداوم موفقیتهای برانکو و کالدرون است و اگر این چنین نباشد چه بسا سرنوشت یحیی هم در صف خواسته هواداران پرسپولیس در قبال پروین، استیلی و دایی یا دیگر بزرگان این باشگاه قرار بگیرد، وقتی تراکتور از دنیزلی به ساکت الهامی، استقلال از استراماچونی به فرهاد مجیدی و تیم ملی از کارلوس کیروش و ویلموتس به اسکوچیچ رسید قاعدتا یحیی این شانس و البته پتانسیل را دارد که فرگوسن پرسپولیس شود!
شاید عمده ترین اشکالی که بتوان از تیم یحیی گرفت این باشد که شاگردانش احساسی بازی میکنند. بیرانوند زیر توپ میزند، بازیکنان خط دفاع، هافبک و حمله بدون برنامه و تمرکز بازی را به جریان میاندازند و هر چه به دقایق پایانی بازی نزدیکتر میشوند احساسیتر بازی میکنند. یحیی سابقه ۱۰ سال مربیگری را دارد و در عین جوانی بیتجربه نیست.
فاکتور مثبت دیگری که گلمحمدی دارد این است که در زمان که فوتبال بازی میکرد زیر نظر مربیان بزرگی کار کرده، استانکو پوبلهکوویچ، والدیر ویرا، یورگن گده، میروسلاو بلاژویچ، تومیسلاو ایویچ، راینر زوبل و برانکو ایوانکوویچ از جمله مربیان خارجی بودهاند که یحیی در مقاطع مختلفی شاگرد آنها بوده است.
قطعا کار کردن زیر نظر این مربیان برای شاگردان دانش افزایی و نکات علمی و تاکتیکی آموزندهای داشته است. آشنایی با متدهای بدنسازی، طرح و برنامه ریزی تاکتیکی و تفهیم خواستههای مربی از بازیکن در چارچوب روشهای نوین و استاندارد آنالیز از جمله دستاوردهای قابل یادگیری از مربیان خارجی است.
چالش بزرگ دیگری که گریبانگیر مربیان ایرانی است عدم موفقیت چشمگیر در بازیهایی آسیایی میباشد که یحیی نیز از این قاعده مستثنی نیست. پرسپولیس در مقابل الدحیل قطر هم به لحاظ تاکتیکی، هم به لحاظ روحی و روانی نمایش امیدوار کننده ای نداشت و متحمل شکست شد.
اگر بخواهیم واقع بین باشیم هر قدر که نسبت توانمندی و احتمال پوکر قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر با یحیی گل محمدی امیدواری وجود دارد نسبت به موفقیت او در آسیا تردیدهای غیرقابل انکاری وجود دارد.
یحیی گل محمدی باید بداند اگر میخواهد بعنوان یک سرمربی مطرح و موفق آوازهای برای خود دست و پا کند باید بسان برانکو و کالدرون یکسری اصول اساسی و مهم خود در مربیگری را ترسیم کرده و از آنها عقب نشینی نکند!
او باید استقلال کامل و مطلق در تصمیم گیری داشته باشد، عدم توصیه پذیری، عدم اجازه دخالت دیگران در امور فنی، اختیار تام در مورد بازیکنان و تقویت کادر فنی و دستیارانش نیز از دیگر نکات بدیهی است که سرلوحه کار تمام مربیان موفق است.
یحیی گل محمدی سالها در پرسپولیس هم بازی و هم مربیگری، او با جو و فضای این تیم غریبه نیست. میداند که چه مسئولیت بزرگ و دشواری را قبول کرده و هرگونه سستی و کاهلی در کارش میتواند به سوختن خود او و از کف رفتن قهرمانی برای پرسپولیس تمام شود.
هنوز برای قضاوت در مورد یحیی زود است و البته هواداران، پیشکسوتان و مدیران باشگاه میدانند که گلمحمدی کار خود را تازه شروع کرده و این حق را برای او قائل هستند که برای پیاده سازی تفکرات تاکتیکی خود نیاز به زمان دارد.
هرچند انتقاد گاه و بیگاه، تحلیل و ارزیابی عملکرد یحیی حق مسلم و طبیعی علاقهمندان به پرسپولیس و کارشناسان اهل فن بوده و منافاتی با حمایت و پشتیانی از او ندارد. همه پرسپولیسیها به یحیی خوشبین و امیدوار بوده و بیصبرانه منتظر دیدن بازیهای درخشان، چشم نواز و ارائه فوتبالی شناور، زیبا و پر گل از پرسپولیس یحیی هستند.