کتاب «سفرنامه همسر عمادالملک به مکه» نشان میدهد که در دوره قاجار با جامعهای مردسالار مواجه هستیم و زنان در این جامعه از اهمیت و منزلتی برخوردار نیستند. مردان این جامعه حرف اول و آخر را در روابط اجتماعی میان زن و مرد میزدند و جالب اینجاست که این مساله برای زنان امری عادی است. […]
کتاب «سفرنامه همسر عمادالملک به مکه» نشان میدهد که در دوره قاجار با جامعهای مردسالار مواجه هستیم و زنان در این جامعه از اهمیت و منزلتی برخوردار نیستند. مردان این جامعه حرف اول و آخر را در روابط اجتماعی میان زن و مرد میزدند و جالب اینجاست که این مساله برای زنان امری عادی است.
کتاب «سفرنامه همسر عمادالملک به مکه» با عنوان فرعی «روزنامه سفر خیریت اثر سرکار نوابه علیه عالیه حاجیه شاهزاده خانم به مکه مکرمه» تصویرگر شاهزاده خانم قاجاری است که سفر خود را از چهارشنبه بیست و یکم شعبانالمعظم سال ۱۳۰۳ق شروع میکند و در یازدهم ذیحجه سال ۱۳۰۴ ق به طبس برمیگردد. این کتاب حاشیههایی دارد که سیزده سال بعد از سفر، از سوی ابوالقاسم عمادالممالک فرزند عمادالملک، نوشته شده است. این سفرنامه متعلق به دهه پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار است و نویسنده آن پرورش یافته اواخر دوره محمدشاه اوایل دوره ناصری است.
همسر عمادالملک اگرچه از خطرات راه آگاه است، نه تنها به این مسافرت میرود بلکه به عنوان سرپرست کاروان چند زن دیگر از جمله مادر، حاجیهآقا، بی بی فاطمه، دولت و فیروزه را نیز به همراه خود میبرد. این زن علاوه بر این که یک شاهزاده قاجاری و آشنا به وضعیت خطرناک راه-ها، دزدی و راهزنی وغیره است، به گفته خودش سه سال نامزد ناصرالدین شاه بوده و هجده سال در دستگاه حکومت عمادالملک بوده است. همه این موارد برای آگاهی از شرایط سخت مسافرت کافی بود. عمادالملک نیز همین مسائل را به او میگوید. در چنین اوضاعی او سفر خود را از حاشیه کویر شروع و با گذر از مناطق کوهستانی غرب ایران به عتبات عالیات میرود و از آنجا نیز با کشتی عازم مکه میشود. بررسی کلی مسیر، نشان از سختی چنین مسافرتی برای یک خانم است. او نه تنها به این مسافرت میرود بلکه گزارشی دقیق از وقایع روزانه مسافرت خود میانگارد که در ایران آن دوره در میان زنان رایج نبود.
متنی که این شاهدخت قاجاری به دست میدهد، بسیار خواندنی و شیرین است. او بسیاری از احادیث و روایات دینی را میداند. از ضربالمثلها و اشعار به درستی و با دقت استفاده میکند. آنچه از متن میتوان فهمید در طول این مسافرت روزانه به نگارش سفرنامه خود میپرداخت و متنی که ارائه میدهد مربوط به روزهای گذشته نیست. همه این موارد نشان میدهد با یک شاهزاده خانم با فضل و کمالات مواجه هستیم اما این نکته نیز حائز اهمیت است که کاملا از جامعه عصر خود فاصله نگرفته
همسر عمادالملک اگرچه از خطرات راه آگاه است، نه تنها به این مسافرت میرود بلکه به عنوان سرپرست کاروان چند زن دیگر از جمله مادر، حاجیهآقا، بی بی فاطمه، دولت و فیروزه را نیز به همراه خود میبرد. این زن علاوه بر این که یک شاهزاده قاجاری و آشنا به وضعیت خطرناک راه-ها، دزدی و راهزنی وغیره است، به گفته خودش سه سال نامزد ناصرالدین شاه بوده و هجده سال در دستگاه حکومت عمادالملک بوده است
است. او اگرچه به معرفی پدر و مادر خود میپردازد و سعی میکند آنها را تا فتحعلیشاه و نادرشاه معرفی کند اما بنا بر رسم جامعه عصر قاجاری اسمی از خود ذکر نمیکند.
این به نوع تربیت دوره قاجار برمیگردد که حتی زنانشان را به اسم بچههایشان یا با اصوات صدا میزنند. این مساله در همسر عمادالملک نیز به خوبی دیده میشود. او حتی از آوردن نام اصلی مادر خود امتناع میکند و او را با نام شاهباجی میآورد و در معرفی او میگوید که صبیه محمدکاظم میرزاست. در مورد دیگران نیز همین امر صادق است. وقتی حاجیهآقا را معرفی میکند، هیچگاه نام او را ذکر نمیکند و تنها به این اشاره میکند که صبیه امیر محمدولیخان و زن محمدحسینخان است. شاید اگر میتوانست از بیبی فاطمه، دولت و فیروزه که خدمه و نوکرهایش بودند، اسم نمیبرد.
بررسی متن سفرنامه نشان میدهد که مخاطب با روایتهای صحیحی سروکار دارد. آنجا که زنی در میان کشتی مشغول بزک کردن شده، به حاجیها طعنه میزند که آنها را به معصیت انداخته است اما از خودش نیز غافل نمیشود و میگوید من هم مشغول تماشا شدهام و میخندم. سپس از خداوند به دلیل غیبت کردن، طلب بخشش میکند. او حتی از ذکر وسوسههای شیطانی نیز غافل نمیشود و حالت شک و تردیدش نسبت به دینی که به گفته خودش از پدر و مادر به او رسیده را ذکر میکند و بیان میکند که بعد از مریضی طولانی و مرگ برادر، خیالاتی بر او چیره شد از جمله آن خیالات این سوال بود آیا دین شیعه که از پدر و مادر به او رسیده است، صحیح است یا اینکه کورکورانه و بدون تحقیق بدان پیوسته است؟
حتی سفر مکه را با این حالت شروع میکند و به گفته خودش اسباب خیالش، امر بر وی مشکل کرده بود. این مسائل درواقع در اواخر سفر بیان میشود. حکایتی که بعد در ادامه ارائه میدهد، نشان از حالت روحی او در تمام طول سفر بود. او در این حکایت، خوابهای خود را تعریف میکند و میگوید در زیارتهای قبلی حتی در خانه خدا نیز این خیالات بر من مسلط بود که نهایتاً در نجف اشرف به آرامش و یقین میرسد.
رقابت «زنگ تفریح» در جشنواره بینالمللی «استی» ایتالیا
«زنگ تفریح» ساخته «نوید نیکخواه آزاد» به بخش مسابقه بینالملل یازدهمین جشنواره بینالمللی «استی» ایتالیا (Asti Film Festival) راه یافت. فیلم کوتاه زنگ تفریح ساخته نوید نیکخواه آزاد در هفتادمین حضور جهانی در بخش مسابقه بینالملل جشنواره بینالمللی استی (Asti International Film Festival) رقابت میکند. این جشنواره ۲۷-۲۳ آذر (۱۸-۱۴ دسامبر میلادی) در استی (ایتالیا) برگزار میشود. زنگ تفریح به تازگی برنده جایزه بهترین فیلم چهادهمین جشنواره جرزی شور آمریکا، بهترین فیلم داستانی پنجمین جشنواره عکس و فیلم کوتاه IPSMF اندونزی شده و تقدیر ویژه هیات داوران یازدهمین جشنواره سارنو ایتالیا را دریافت کرده است. جشنواره بینالمللی استی رویدادی سینمایی است که هر سال در آذرماه (دسامبر میلادی) در استی ایتالیا برگزار میشود. این جشنواره از سه بخش اصلی فیلم کوتاه، فیلم مستند، و فیلم بلند اول (ویژه فیلمسازان ایتالیایی) تشکیل شده است. فیلم کوتاه زنگ تفریح با نام بینالمللی The Recess هفتاد حضور جهانی را پشت سر گذاشته و ۱۰ جایزه جهانی کسب کرده است. موژان کردی در نقش سحر، ریحانه نبییان در نقش طهورا، نیلوفر شکوهینیا در نقش آیدا، غزل خلیلی در نقش سارا بازیگران این فیلم کوتاه هستند. «زنگ تفریح» به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی نوید نیکخواه آزاد ساخته شده و محصول شمید فیلم است.