ما و هر انسان دیگری چاره ای نداریم که در زندگی سبکی را برگزینیم و برنامه را و مدیریتی را پیش بگیریم که نشان از هویت و شعار ما باشد. اگر بخواهیم این زندگی برپا باشد و به قوام برسد و سرمایهها و امکانات کم را نشو و نمو دهد و به ثمر بنشاند، باید […]
ما و هر انسان دیگری چاره ای نداریم که در زندگی سبکی را برگزینیم و برنامه را و مدیریتی را پیش بگیریم که نشان از هویت و شعار ما باشد. اگر بخواهیم این زندگی برپا باشد و به قوام برسد و سرمایهها و امکانات کم را نشو و نمو دهد و به ثمر بنشاند، باید به اقتصاد و حسن مدیریت روی بیاوریم و اقتصادی زندگی کنیم؛ چرا که از یک طرف راه طولانی و تا بی نهایت، گستردگی نیازها را در پی دارد و از طرف دیگر امکانات، محدود و موجودی بسیار کم است.
قدم اول: شناسایی منابع استرس در زندگی
مدیریت استرس با شناسایی منابع استرس در زندگی شروع میشود. این منابع همیشه آشکار و واضح نیستند اما با تمرکز بر افکار، احساسات و رفتارها میتوان آنها را شناخت. برای شناسایی منابع واقعی استرس میتوان اول از همه نگاهی به عادات و نگرش خود در زندگی کرد:
– در مواقع استرس از لحاظ جسمی و روحی چه طور هستید؟
– در لحظات استرس چگونه واکنش نشان میدهید؟
– چه کارهایی در لحظات استرسزا میکنید تا حالتان بهتر شود و احساس بهتری پیدا کنید؟
– در حال حاضر چگونه با استرس مقابله میکنید؟
قدم دوم: راههای نادرست برای مقابله با استرس را بشناسید
راهکارهای زیر ممکن است به طور مقطعی باعث کاهش استرس شما شود اما آسیب آنها در دراز مدت بیشتر و خطرناکتر است:
– کشیدن سیگار
– نوشیدن بیش از حد مشروب
– نشستن به مدت زیاد جلوی تلویزیون یا کامپیوتر
– ترک کردن دوستان، خانواده و فعالیت در انزوا
– استفاده از قرص و مواد مخدر برای رسیدن به آرامش فکری
قدم سوم: راههای درست مدیریت استرس را به کار ببندید
راههای زیادی برای مدیریت استرس وجود دارد؛ میتوانید وضعیت موجود یا واکنشهای خودتان را تغییر دهید. هر فرد واکنش خاص خود را در مقابله با استرس دارد، بنابراین یک راه حل جامع برای همه وجود ندارد. بنا بر این، برای اینکه دریابیم کدام تکنیک باعث احساس آرامش و کنترل میشود، تجربه روشهای مختلف لازم است.
۱-دور شدن از استرسهای کاذب
خیلی از استرسها را میتوانید از زندگی خود حذف کنید:
– «نه گفتن» را یاد بگیرید و محدودیتهایتان را بشناسید؛
– از کسانی که به شما استرس وارد میکنند دوری کنید.
– از بحث کردن درباره موضوعات داغ و حساس اجتناب کنید.
– مسئولیتها و وظایف روزانهتان را بنویسید.
۲-تغییر دادن شرایط استرس زا
– اگر نمیتوانید از موقعیت استرسزا دوری کنید، سعی کنید آن را تغییر دهید که اغلب شامل تغییر در روش ارتباط برقرار کردن با دیگران در زندگی روزمره میشود.
– به جای جنگیدن با احساساتتان آن را بیان کنید.
– اگر از کسی میخواهید که رفتارش را تغییر دهد، خودتان نیز همان کار را انجام دهید.
– وقت خود را بهتر مدیریت کنید.
۳ -سازگاری با عوامل استرس زا
میتوانید با موقعیت استرسزا منطبق شوید و با تغییر فکر و انتظارات خود کنترل اوضاع را بدست بیاورید.
– به مشکلات از دیدگاه واقعی نگاه کنید. مثلا هنگامی که در ترافیک طولانی گیرکردهاید، به آن به عنوان فرصتی برای مکث و گوش دادن به آهنگ یا ایستگاه رادیویی مورد علاقهتان و یا لذت بردن از تنهاییتان، بنگرید.
– از استرس خودتان یک چشم انداز بسازید و دورنمای آن را بنگرید. از خودتان بپرسید استرس من در دراز مدت چقدر مهم خواهد بود؟ آیا این استرس در یک ماه مهم است؟ در یک سال چطور؟ آیا واقعا ارزش این همه ناراحت شدن را دارد؟ اگر جواب منفی بود، انرژی و وقت خود را برای کارهای مهمتر بگذارید.
– از کمال گرایی بپرهیزید چون منبعی برای ایجاد استرس است.
– نگرش خود را عوض کنید. اینکه چگونه فکر میکنید میتواند تاثیر عمیقی در سلامت روحی و جسمی شما داشته باشد. هر بار که در مورد یک فکر منفی میکنید، بدن واکنش نشان میدهد و برای مقابله با آن واکنش میدهد. کلماتی مانند «هرگز»، «همیشه»، «باید» و «نباید» را از فکرتان حذف کنید این واژگان باعث بوجود آمدن افکار ناامید کننده میشوند.
۴ -پذیرفتن عوامل استرسزایی که نمیتوانیم تغییرشان دهیم
برخی از منابع استرس اجتنابناپذیرند. مثلا شما نمیتوانید از مرگ عزیزان، بیماری، یا مشکلات اقتصادی جلوگیری کنید. بهترین راه برای مقابله با استرس در این شرایط پذیرفتن وقایع است، همان طور که هست. ممکن است این کارسخت باشد اما گذشت زمان آن را آسانتر میکند.