جای تاسف است که برخی مدیران دولت سیزدهم و همچنین برخی سیاسیون اصولگرا در تنظیم نگاه خود به اقتصاد، سیاست و برخی مسائل فرهنگی و اجتماعی آشکارا بهگونهای عمل میکنند که گویا نظر و ذائقه مردم و دغدغههای افکار عمومی برایشان هیچ ارزش و اعتباری ندارد در شرایطی که بر همه روشن است این روشهای […]
جای تاسف است که برخی مدیران دولت سیزدهم و همچنین برخی سیاسیون اصولگرا در تنظیم نگاه خود به اقتصاد، سیاست و برخی مسائل فرهنگی و اجتماعی آشکارا بهگونهای عمل میکنند که گویا نظر و ذائقه مردم و دغدغههای افکار عمومی برایشان هیچ ارزش و اعتباری ندارد در شرایطی که بر همه روشن است این روشهای آزموده شده، هر روز کلاف سر در گم اقتصاد ملی و معیشت مردم را پیچیدهتر و موقعیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان را نیز متزلزل کرد به شکلی که برابر برخی شواهد، کشور چین که از نظر مقامات تهران یکی از شرکای استراتژیک و طرف قرارداد ۲۵ ساله است، قیدِ سرمایهگذاری را زده و تنها به تجارت و تهاتر با ما اکتفا کرده است.
این شیوه حکمرانی که میتوان آن را حکمرانیِ بدون مردم یا حتی حکمرانیِ پشت به مردم نام نهاد در شرایطی است که هم در فقه سیاسیِ شیعه و هم در سلوکِ سیاسی و اجتماعی امامان شیعه، مردم نقش مهم و محوری داشتند و نمیتوان تمنیات و نیازهای جامعه را نادیده انگاشت اما در حکمرانی موفق بود و افزون بر آن، دولت سیزدهم هم نام خود را دولتِ مردمی گذاشت.
نوع نگرش دولت سیزدهم و حمایت رجال و شخصیتهای تاثیرگذار جریان اصولگرا و نتایجی که از عملکرد سید ابراهیم رئیسی و تیم اقتصادی وی بر اقتصاد و معیشت مردم وارد شد در شرایطی است که برخی مراجع نامدار و بزرگ، نظر دیگری دارند به عنوان نمونه روز گذشته آیت الله عبدالله جوادی آملی در دیدار با امام جمعه و جمعی از روحانیون آمل گفت: مردم باید اداره کشور را بر عهده خود بدانند و هر جا نیاز به راهنمایی مسئولین بود وارد شوند و هر جا خلاف و اختلاسی دیدند، با مدرک گزارش نمایند تا مشکلات کشور حل شود.
این مرجع تقلید همچنین گفت: با سر و صدا و اغتشاش نه تنها عقلاً کاری جلو نمیرود که تجربه نیز نشان داده مشکلی حل نخواهد شد اما اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیافتد دیگر خبری از دین نخواهد بود. نان یعنی اقتصاد مملکت، اگر اقتصاد صحیح نباشد خبری از دین نخواهد بود!
به نظر میآید گوش دولت به نصیحتِ دلسوزان نیز بسته شده و قصدی برای شنیدن ندارند و همچنان بدون توجه به درد و رنج مردم و کمرهایی که در زیر تورم شکننده، خُرد میشود راه خود را میرود گویا هیچ طرح روشن و برنامه خردمندانه ای برای تدبیر مشکلات ندارد.
دوز گذشته حسین کنعانیمقدم فعال سیاسی اصولگرا و دبیرکل حزب سبز ایران نیز این موضوع را تایید کرد و در نقد سیاستهای اقتصادی دولت ابراهیم رئیسی گفت: تصمیمهای اقتصادی دولت شلخته است؛ یک روز دلارپاشی میکنند، روز دیگر میگوید همه میتوانند با کارت ملی ۵ هزار دلار بگیرند، یک روز درباره قیمت خودرو تصمیمهای عجیب میگیرند و … این تصمیمهای شلخته ارزش پول ملی را کم میکند و در نتیجه مردم در کنار گرانی شدید، پساندازهایشان را هم از دست میدهند. در واقع گرانی یک مشکل است و از دست رفتن سرمایهها و داراییهای مردم مشکل بزرگتری است.
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: مردم منتظر پاسخ هستند و طبیعتاً مجلس باید با توسل به ابزار نظارتی به بحث ورود کند، بلکه مشکلات تا حدی رفع شوند. به هر حال نمایندهها در سال منتهی به انتخابات مجلس تحرک بیشتری از خود نشان میدهند. نمایندگان چه بخواهند و چه نخواهند چند وقت دیگر دوباره در معرض راًی مردم قرار میگیرند و به همین دلیل لازم است برای کاهش دردهای جامعه کارهای لازم را
انجام بدهند.
کنعانی گفت: متاًسفانه تعدادی از مجلسیها که کم هم نیستند، به جای پرداختن به مشکلات مردم و مسائل با اهمیت، اظهارنظرهای بیمورد انجام میدهند تا مثلاً وفاداری خود را ثابت کنند، بلکه شورای نگهبان سال آینده صلاحیتشان را تاًیید کند. این رفتار غلط در حالی است که مردم ایران به بلوغ سیاسی رسیده و از سره را از ناسره تشخیص میدهند. پس نمایندهای که نسبت به درد مردم بیتفاوت است، حتماً شانسی برای بودنِ دوباره در مجلس نخواهد داشت زیرا مجلس باید جای افرادی باشد که با درد مردم درد بکشند و در هنگام لازم به وقایع ورود کنند.
موسس حزب سبز ایران میگوید: تیم اقتصادی دولت به طور ملموسی ضعف تخصص و تجربه دارد و به همین دلیل باید مجلس برای استیضاحشان اقدامهای لازم را انجام بدهند. چون احتمالاً رئیسی یا برای آنها جایگزین بهتر ندارد یا در رودربایستی نمیتواند تصمیم به جابجایی بگیرد، به همین دلیل است که ترمیم کابینه انجام نمیشود؛ این در حالی است که به هرحال آقای رئیسی مسئولیت دارد و باید پاسخگو باشد.
این نقدها روز گذشته در رسانههای داخلی نیز استمرار داشت و روزنامه “جمهوری اسلامی” نوشت: دلسوزان نظام معتقدند تا دیر نشده و راه جبران وجود دارد، رئیسجمهور باید در تیم اقتصادی و در ترکیب تیم دیپلماسی خارجی خود تجدید نظر نموده و در سیاستها تغییر جدی ایجاد کند.
آنچه در این مدت برای مردم روشن شده است، این است که شعارهای دولت با واقعیت سازگار نبوده و مردم اثرات هیچ یک از وعدهها و گفتههای دولت را در سفره خود نمیبینند اما فضایی برای اعتراض هم برای مردم وجود ندارد و دولت نیز برنامهای برای شنیدن نظر مردم ندارد.
به گفته برخی کارشناسان، علیرغم آنکه رئیسجمهور شعار میدهد «ما مثل دولت قبل مسائل اقتصادی را به برجام گره نخواهیم زد»، واقعیتها نشان داده که در عمل، بند ناف دولت نهتنها به برجام بلکه به دلار نیز متصل است و باید هرچه سریعتر راهحلی برای آن پیدا شود.
نکته پایانی این است که بیش از یکسال و نیم از آغاز به کار دولت سیزدهم و حاکمیت یکدست اصولگرایان سپری شد و رئیسجمهور هر روز خبر از سرعت قطار پیشرفت ایران میدهد اما چیزی که مردم نمیبینند ثبات در اقتصاد و بهبود در شرایط زندگی آنان است و دولتمردان تلاش دارند این بخش را نادیده بنگارند به عبارت روشن، مردم را نادیده و افکار عمومی را ناچیز فرض کنند و اگر یک رسانه مستقل در خصوص افزایش نرخ گوشت قرمز، تحلیلی نوشت و هشداری داد، اقدام به لغو مجوز آن کنند به این دلیل که سیاهنمایی کرده و یاس به جامعه تزریق کرده، همان یاس و سیاهی که شهروندان هر روز در زندگی خود از بام تا شام آن را با گوشت و پوست خود لمس میکنند و اگر دولت سیزدهم بخواهد گامی عملی بردارد هم باید به نگاه و نظر مردم توجه کند و هم با جامعه جهانی از درِ توافق و مذاکره وارد شود در غیر اینصورت دیر نیست اگر دلار به صد هزار تومان برسد و طرخ و تکرار شعارهای مبهم و ایدهآلی توسط رئیس دولت یا برخی اصولگرایان همسو با دولت، تاثیری بر واقعیت
نخواهد داشت.