عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا با انتقاد از وعده های تبلیغاتی برخی از نامزدها در رقابت های انتخاباتی گفت: رسم غلط این است که در زمان تبلیغات انتخاباتی وعدههای بزرگی مبنی بر تزریق آرامش اقتصادی داده میشود و به همین دلیل در جامعه امیدی واهی شکل می گیرد. با عدم تحقق این وعده ها مردم دچار سرخوردگی می شوند. البته ویژگی مسعود پزشکیان این بود که نه تنها وعدهای نداد، بلکه با صراحت گفت، وعده رشد ۸ درصدی کاندیدای دیگر را، چون شرایط سیاسی_ اقتصادی کشور اجازه نمیدهد، عملا نمیتواند انجام دهد. پس با دولتی روبرو هستیم که تنها قولش به مردم «رویکرد کارشناسی» است تا این امید در بین مردم به وجود بیاید که اگر قیمتها کم نشوند، حداقل مثل چند سال گذشته گرانیهای سرسام آور نخواهیم داشت.
او تصریح کرد: رویکرد مهمی که میتواند در ترمیم فضای موجود در بخشهای مختلف تاثیرگذار باشد، این است که ترکیب وزیران بر اساس صلاحیت و نگاه کارشناسی مشخص شود و اینطور نباشد که افراد بر اساس تعلق به جریان خاص سیاسی یا رابطه با برخی از چهره ها در کابینه حضور یابند. در این بحث هم وقتی پزشکیان برای چینش وزرای دولت اقدام به تشکیل کارگروه کرد و برای هر وزرات خانه گروهی مشخص فعالیت کرد، میتوان این امید را داشت که دولت با حضور چهرههایی تصمیم سازی خواهد کرد و دنبال اجرای برنامهها خواهد رفت که با تهدید و فرصتهای حوزه مسئولیتی خود آشنایی کافی دارند که این در نهایت منجر به کارآمدی خواهد شد.
این کارشناس حوزه اقتصاد توضیح میدهد: بازکردن گرههای اقتصادی مستلزم تغییر رویکرد در سیاست خارجی است و به همین دلیل تا زمانی که دستگاه سیاست خارجی دولت نتواند فضا را برای تعامل با دنیا فراهم کند، تیمِ اقتصادی برای اصلاح وضع موجود کار سختی در پیش دارد.
بنابراین نه تنها فقط دولت، بلکه باید نظام سیاسی به این تشخیص برسد که نگاه خود را تغییر دهد. مثلا اینکه در دولت سیزدهم رایزنیهای دیپلماتیک در کنار چین و روسیه، به کشورهایی نظیر ونزوئلا و پاکستان ختم میشد، واضح است که نمیتوانست در راستای شکوفایی اقتصادی موثر باشد.
راغفر خاطرنشان در پایان گفت: اگر فرض را بر تداوم تحریمها ببینیم که البته احتمالی محتمل است، ایران به قدری پتانسیل و دارایی دارد که بتوانیم در شرایط مواجهه با تحریم ها، حتی المقدور امورات خود را حل کنیم. یکی از راه حلها این است که تولید «فراوردههای نفتی» را جدی بگیریم تا از طریق صدور محصولات تولیدی به کشورهای همسایه ارز به دست آمده از این طریق را در کنار جبران بخشی از کسری بودجه، به بخش تولید تزریق کنیم.
+++++++
گزارش جمله از افزایش چشمگیر مهاجرت از فلات مرکزی به شمال ایران؛
فرار دستهجمعی از خشکسالی و فرونشست
بر اساس آمارهای غیررسمی و نظر یک اقتصاددان در اصفهان، در چند سال اخیر حدود ۵ میلیون نفر از مناطق مرکزی کشور به مناطق شمالی مهاجرت کردهاند و این باعث افزایش متوسط قیمت مسکن در شمال کشور شده است.
اخیراً معاون سازمان حفاظت از محیط زیست گفته که براساس آمارها در دو سال گذشته حدود ۸۰۰ هزار نفر مهاجرت اقلیمی در کشور داشتهایم، که مقصد آنها بیشتر استانهای شمالی کشور و شهرهای نزدیک تهران است.
گلعلیزاده با بیان اینکه یکی از تبعات خشکسالی مهاجرت اقلیمی است، ادامه میدهد: «این مهاجرتها از فلات مرکزی ایران بهعلت کاهش کیفیت شاخصهای زیستی به مناطق شمال کشور بسیار زیاد شده است، شاخصهایی مانند افزایش گرد و غبار، کمبود آب سبب این مهاجرتها شده. برخی از مهاجرتهای اقلیمی برای کسب شغل است چراکه با افزایش تغییرات اقلیمی مانند سیل و گرد و غبار معیشت مردم تحت تأثیر قرار میگیرد. یکی از پیامدهای تغییر اقلیم تهدید امنیت غذایی است، تولید بیش از ۹۰ درصد غذای دنیا وابسته به خاک است اما با جاری شدن سیل سلامت این خاک به خطر میافتد و سبب فرسایش آن میشود.»
از سوی دیگر محمد ربیعی کارگری اهل مازندران به خبرنگار مهر میگوید که شش ماه است که بیکار است و قبلاً در یک شرکت تولیدی کار میکرد.
ربیعی ادامه میدهد: یکی از مهمترین مشکلاتی که این روزها کارگران مازندرانی با آن دست و پنجه نرم میکنند استفاده از نیروهای غیربومی است. در فصل زراعی کارگران فصلی غیربومی به مازندران مهاجرت میکنند و این موضوع سبب میشود نان آنها آجر شود!
ربیعی با تاکید براینکه باید در عمل از تولید داخلی حمایت کرد تا کارگران بیکار نمانند، یکی از دلایل اصلی بیکاری خود و تعداد دیگری از کارگران را نداشتن بازار مناسب برای تولید داخلی میداند.
متأسفانه در اثر این مهاجرتها به شمال که بخشی از آن ناشی از تنش آبی است علاوه بر مشکلات اقتصادی برای کارگران بومی هماکنون بسیاری از عرصههای جنگلی، مزارع کشاورزی و باغهای استان با تغییر کاربری به منازل مسکونی کوچک و بزرگ مبدل شدهاند و در این شرایط مسؤولان کشور و مازندران هیچ طرح راهبردی برای مواجهه با «بحران مهاجرت ناشی از تغییرات اقلیمی» ندارند.
همچنین رضا علیزاده جامعه شناس و هیات علمی دانشگاه گیلان، درباره دلایل افزایش مهاجرت به استانهای شمالی به «انتخاب» گفت: باید دلایل جذب و دفع را نگاه کرد. اول باید دید که چه فاکتورهایی در شمال کشور وجود دارد که یزدیها و اصفهانیها و بوشهریها و نقاط دیگر به اینجا میآیند. دلیل عمده و اصلی اینکه گیلانیها زمین هایشان را میفروشند مشکلات اقتصادی است. از آن طرف برای کسانیکه به شمال میآیند انگیزههای محیط زیستی وجود دارد. شما در خوزستان مشکل هوا دارید، یا در اصفهان مشکل آب دارید. از سوی دیگر زمینهای گیلان نسبت به استان مازندران خیلی ارزانتر است. از آستارا تا آخر گلستان را شمال میگویند، اما شمال را هم باید دسته بندی کرد. مثلا اصفهانیها خیلی علاقهمند هستند که در گیلان زمین بخرند و گاها یک نفر زمینهای متعددی را میخرد و بین دوستان اش تقسیم میکند. در دورههایی کاهش ارزش پول ایران باعث میشد افراد به سمت خرید طلا و دلار بروند، اما الان زمین به دلیل کمیابی و طبیعت گیلان، امکان خرید زمین را برای غیرگیلانیها فراهم کرده است.
تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به مسکونی و ساخت ویلا هم مهم است که تخلفات ادارای زیادی در آنها نهفته است. فرهنگ روستاهای شمال در حال تغییر است و فرهنگ شهری وارد بافت روستایی میشود. مثلا یک خانواده صد سال در یک روستا زندگی کرده و یک خانه روستایی کوچک دارد، اما به یکباره ویلایی لوکس کنار خانه کوچک اش ساخته میشود که خانواده اش دچار چالش جدی میشود. در این فضای مقایسه یا باید زمین خود را بفروشند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارند یا درگیر شهر شوند. یکی از نکاتی که بسیار پررنگ است، بحث این است که روستاییها میگویند ما وقتی زمین را بفروشیم ما رعیت میشویم و تهرانیها صاحب زمین!
مهمترین عامل دفعکننده افراد از شهرشان به سوی شمال، محیط زیست است. بیش از ۹۵درصد مهاجرین چالش کمآبی و سپس نامطلوب بودن شرایط جوی و آلودگی هوا را نام بردهاند. در نتیجه کمآبی، شرایط جوی و آلودگی هوا خیلی بر مهاجرت مؤثر بوده است. البته برخی دلایل شخصی و فرهنگی هم وجود دارد. شرایط تسهیلکننده جذب هم محیط زیست است؛ یعنی مسائل زیست محیطی عامل جذب و دفع شده است.