از مرحوم دکتر «پرویز ناتل خانلری» که زبانشناس و از نویسندگان و شاعران آشنا با تاریخ و متون کهن ایران بود هرگاه میپرسیدند چند سال دارید در کمال جدیت و با باور و اعتقاد میگفت من سه هزار سال عمر دارم و اشاره میکرد به تاریخ سههزار ساله مکتوب ایران و میگفت من میراث و تجربیات پیشینیان را در خود دارم و بههمین دلیل به اندازه همه آنان عمر دارم.
امروز شماره دوهزارم روزنامه «جمله» برابر دیدگان مهربان و صبور شما قرار گرفت و من حس میکنم رنجِ دوهزار سال زندگی را بر شانههای خود حس میکنم و هر کسی که در رسانههای مکتوب کار میکند و با بازار وحشتناک این حوزه آشنا باشد از گرانی روزانه کاغذ و فیلم و زینک و کاهش روزافزون حمایت دستگاههای دولتی و رکود حاکم بر اقتصاد که موجب شد بسیاری از شرکتها و فعالان بخش خصوصی، تبلیغات را از سبد هزینههای خود حذف کنند و موارد بیشتری که هر کسی که در این جامعه زندگی کند، از آن آگاهی دارد، متوجه میشود من چه میگویم.
در برخی فرازهای انتشار این دو هزار شماره، گاهی اوقات فشار آنقدر زیاد شد که خواستم کار را رها کنم و مانند برخی روزنامهها که خداحافظی کردند، میدان را خالی کنم اما تنها چیزی که مانع شد ماندن در کنار مردم بود و اینکه در شمارههای نخست جمله که هشت سال قبل منتشر شد به مخاطبان قول دادم که ایثارگرانه و متعهدانه در کنار مردم بمانم و با خنده آنان شاد و با اندوه آنان غمگین شوم.
امروز و در میانه مشکلات مختلف کار در رسانه مکتوب، آنچه که به ما در تیم کاری روزنامه «جمله» که یک تیم حرفهای است، روحیه میدهد استقبال و همراهی مردم است که توجه خود را به اشکال مختلف به ما اعلان میکنند و همین محبت مردم موجب میشود خستگی ما بدل به شادابی شود.
در این هشت سال با غم مردم گریستیم و در خنده مردم شادی کردیم و در اوج مشکلات مالی، پیچیدگیهای کار در دوسال پندمی کرونا و همچنین در میانه اندوه مردم غزه و فلسطین در یکسال اخیر تلاش کردیم خط ما از خط مردم جدا نشود و به مردم و به حقیقت متعهد بمانیم.
جنگ هشت ساله تحمیلی توسط رژیم بعث عراق دقیقاً دو هزار روز طول کشید و ما هم احساس میکنیم در همه این دو هزار شماره، در جنگ و نبردی با انواع مشکلات بودیم و تا امروز احساس سربلندی داریم و به لطف و همراهی مردم، در آینده نیز همین مسیر را ادامه خواهیم داد.
نکته مهم بعدی ما خطاب به مدیران فرهنگی است که هر روز از جنگ شناختی دشمن سخن میگویند و صراحتاً میگویند «رسانهها» در خط اول جنگ شناختی و ادارکی دشمن قرار دارند و نباید اجازه دهند دشمن با امپراتوری رسانهای خود، نبض افکار عمومی جامعه را در اختیار بگیرد.
آیا توقع حمایت رسانهها از شما در این جنگ بزرگ فرهنگی، توقعی نابهجا است یا کوتاهی شما عملی نابخشودنی ؟
رسانهها با مشکلات بسیار و حمایت ناچیز شما هنوز میدان را ترک نکردند و تلاش کردند مرجعیت رسانهای برای افکار عمومی در داخل کشور باشد نه رسانههای فارسیزبان خارجنشین اما لازم است شما هم در سطح دولت و هم در خانه ملت و هم در حوزه قضایی، پشتیبان و حامی فعالان رسانهای باشید، بهویژه اینکه روزنامهای چون «جمله» نه یک روزنامه سیاسی و حزبی است که از سوی برخی جریانات سیاسی حمایت شود و نه وابسته به ارگانی خاص یا نهادی دولتی است که از بودجه عمومی ارتزاق کند.
- نویسنده : مهدی روحی _ مدیر مسئول