آنانکه معنای زندگی در مثنوی نگاهشان، همیشه از نوای نی لبریز است، آنانکه غافل نبودهاند ز نام تو هیچگاه، یا بردهاند نام تو را یا نشنیدهاند، آنانکه که دلشان آرامتر از ساحل دریاست و نگاهشان بدرقه موج خروشان زمان است و….. این متن زیبا در مقدمه کتاب» خلوت خیال” دکتر محسن عربی […]
آنانکه معنای زندگی در مثنوی نگاهشان، همیشه از نوای نی لبریز است، آنانکه غافل نبودهاند ز نام تو هیچگاه، یا بردهاند نام تو را یا نشنیدهاند، آنانکه که دلشان آرامتر از ساحل دریاست و نگاهشان بدرقه موج خروشان زمان است و…..
این متن زیبا در مقدمه کتاب» خلوت خیال” دکتر محسن عربی از نویسندگان پیشکسوت کشورمان آورده شده است. دکتر محسن عربی مدرس و عضو هیات علمی دانشگاه، فردی که سالیان سال درعرصههای مختلف این مرزوبوم خدمترسانی کرده است و کتابهای زیادی از ایشان به رشته تحریر درآمده از جمله کتاب شعر» خلوت خیال” که دل نوشتههای وی بود با این مقدمه زیبا وآغاز گفت وگویی اختصاصی با این نویسنده خوش ذوق که از نگاهتان میگذرد.
آقای دکتر بیشتر خودتان را برای خوانندگان ما معرفی بفرمایید؟
ای که همه بودونبودم – قافیه و شعرو سرودم تویی
تار مرا تا به زمین دوختند- با که بگویم همه پودم تویی
محسن عربی، دوران کارشناسی را با دانشگاه علامه طباطبایی شروع کردم و کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم تحقیقات در رشته مدیریت دولتی و دوره دکتری را در دانشگاه ایالتی کرالای هندوستان تحت عنوان مطالعات مدیریتی با گرایش ارتباط صنعت و دانشگاه به پایان رساندم. به مدت سه سال سردبیرفصلنامه اندیشههای راهبردی دفترمطالعات و تحقیقات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودم؛ مدرس دانشگاه هوایی شهید ستاری و عضو هیات علمی دانشگاه افسری امام علی(ع) درسال ۱۳۸۶بازنشسته شدم و در حال حاضر هم به صورت پاره وقت در دانشگاه کار قزوین ودیگر دانشگاههای کشور به فعالیت وامرتدریس مشغول هستم. اعتقاد راسخ دارم که بازنشستگی پایان زندگی نیست به همین دلیل عمده فعالیتهای من بعد ازبازنشستگی شروع شد.وتمامی کتابها و مقالات در این دوران نوشته شده است.
حدود پانزده جلد کتاب تا کنون نوشتهام اعم از، خلوت خیال ( شعر)، سازمان و مدیریت( نظریهها، مفاهیم و کاربرد)، روانشناسی سازمانی(کاربردی)، اقتصاد برای مدیران اجرایی، زبان تخصصی ( انگلیسی)، کارآفرینی و کسب و کار، کلیات و اصول علم اقتصاد، گزارش نویسی و مدیریت اسناد، مبانی سازمان و مدیریت، توسعه کارآفرینی و کسب و کار، روش تحقیق (انگلیسی)، مدیریت کارآفرینی، چابکی مدیریت و زنجیره تامین با رویکردی نو به بهداشت و درمان، روش تحقیق با رویکرد کسب و کار، روش تحقیق ( انگلیسی-فارسی) درحال چاپ از کتابهای من هستند. البته نا گفته نماند که برخی از این کتابها را به صورت فردی و برخی از آنها را با همفکری وهمیاری دوست خوبم آقای دکترسید فرامرز قرآنی به رشته تحریر درآوردیم.
امروزه کتابها در فضای اینترنتی بسیارغیر قابل تصوردر حال بارگذاری هستند. به عنوان یک نویسنده نظرتان در مورد این مقوله چیست و چه راهکاری را برای بالا بردن سرانه مطالعه پیشنهاد می نمایید؟
ببینید زمانی که کتابی را در دست داریم وبه آن نگاه میاندازیم، چشم انداز خاص و زیبایی در صفحات کتاب وجود دارد که ما را ناخواسته تشویق به این کار میکند تا صفحات دیگر کتاب را ورق زده و مطالعه کنیم اما مانیتور و به طور کل فضای مجازی چنین تصویروتصوری را برای شما به وجود نمیآورد. البته از طرفی زمانی این صحبت بنده مصداق پیدا میکند که تمام جوانب چاپ در زیبایی ومحتوای مطالب یک کتاب به نحو درست و اصولی جمع بندی شده باشد وگرنه داریم کتابهایی به چاپ رسیده است که نه تنها زیبایی چشم نوازی ندارند بلکه از محتوای خوبی هم برخوردار نیستند، بنابراین اگر میخواهیم تیراژ کتاب و سرانه مطالعه کتاب بالا برود باید نویسندگان خوش ذوق وسلیقه هم داشته باشیم تا مردم به سمت کتاب و کتاب خوانی سوق پیدا کنند. به طور کلی که ما هیچ مشکلی با فضای مجازی نداریم اما به عنوان نویسندگان کتابهای کاغذی بر این اصل معتقدیم که کتاب علاوه بر منبع و سندیت میتواند قدرت یادگیری و تمرکز را برای خوانندگان به خصوص قشر دانشجویان بالا ببرد این را اشاره کردم چون بیشتر مخاطبین من درکتابهایم دانشجو هستند و خوب میدانیم که این وضعیت دیگر به آن صورت در فضای مجازی قابل مشاهده نیست.
بعضیها به خاطر قیمت بالای کتاب اقدام به خرید کتاب نمیکنند. در این رابطه چه صحبتی دارید؟
من خودم به شخصه با انتشارات مورد قراردادم سعی کردهام که ارسال کتابهایم به محل درخواست افراد را رایگان انجام شود تا دیگر افراد مشکلی دراین مورد نداشته باشند. سوال ودغدغه من این است که چرا کتاب که کلی آموزندگی برای افراد و خانوادهایشان دارد را خریداری نمیکنند اما خرید بستههای اینترنتی با حجم زیاد و یا یکسری لوازمی که صرفا تفریح زودگذر است را با جان و دل خریداری و تهیه میکنند. خرید کتاب باید توسط مراجع ذی صلاح به خصوص رسانهها فرهنگ سازی شود. اگر چه فکر میکنم بخشی از این معضل به قدرت خرید و وضعیت اقتصادی مردم جامعه بر میگردد مهمترین معضل ما، معضل فرهنگ سازی برای بالا بردن سرانه مطالعه از طریق کتاب در جامعه است که در این رابطه دولتمردان نقش بسزایی دارند..
شما به همراه دکتر سید فرامرز قرآنی کتابی تحت عنوان چابکی مدیریت زنجیره تامین با نگرشی نو به بهداشت و درمان تالیف کردهاید اما سوال اینجا طرح میشود که با توجه به سیکل معیوب در حوزه سلامت چگونه این کتاب میتواند راهگشا باشد؟
البته بیشتر زحمتهای این کتاب با استاد قرآنی بود. ما وقتی نگاهمان به سیستم سلامت نگاه ارایه بهتر خدمات است پس تمام هدفمان هم باید این باشد که هزینههای اتلاف وقت، هزینههای مادی حوزه سلامت کاهش پیدا کنند این زمانی میسر خواهد شد که این مهم بر مبنای سیستم آموزشی درستی باشد که علاوه بر کاهش هزینهها، سیستمی درست و پویا و دارای چابکی مدیریت همراه با دانش و علم باشد که ما این موارد را در کتاب آوردهایم. تخصص ما مدیریت است اگر نسخهای مدیریتی با هدف کمک به حوزه سلامت هم نگاشتهایم خواستهایم که این سیکل هر چه سریعتر و بهترعرضه بشود تا شاهد حوزه سلامت پویا و سیستماتیک در جامعه باشیم هر چند تلاش تمامی کادر درمان مراکزبهداشت ازخاطرمان نه زدوده میشود و نه رخت برمیبندد. در این کتاب چابکی همراه با انعطاف پذیری در بطن کتاب آورده شده است که حوزه سلامت به شدت نیازمند این سیستم است. جا دارد از انتشارات آفتاب گیتی و شخص آقای اسدزاده مدیریت محترم انتشارات، تشکرداشته باشم که چابکی و سرعت عمل این انتشارات هم در این مقطع بحرانی بسیار جای تحسین داشت.
با توجه به تحصیلات حضرتعالی از ارتباط صنعت و دانشگاه بفرمایید؟
مبحث ارتباط صنعت و دانشگاه یک بحث بنیادی است ازآن ابتدا که صنعت به معنای واقعی خود بوده دانشگاه به معنای واقعی خود بوده این دیدگاه تعاملی هم وجود داشته است نکته مهم این است چرا دانشجویی که فارغ التحصیل شده وصرف نظراز وارد شدن به هر نوع صنعتی آن مقدار انتظار و افزایش ارزش افزوده به معنای استاندارد وجود نداشته است. من اعتقاد دارم تشکیل مراکز تحقیقاتی مشترک بین صنعت و دانشگاه یکی از مواردی است که باید به آن توجه شود. یعنی در واقع تعامل یک مرکز مشترک تحقیقاتی بین دانشگاه و صنعت میتواند جواب چرایی سوال ابتدایی بنده را به درستی پاسخ بدهد. اگر قرار باشد دانشگاه کار خودش را انجام دهد و صنعت با روش خودش پیش برود نتیجه آن مثل خیلی از خروجیهای دیگر نه تنها نادرست خواهد بلکه برازنده کشورمان با این همه استعدادهای انسانی و غیرانسانی نخواهد بود. پس بنابراین وقتی یک مرکز مشترک به وجود بیایید دانشجوی ما مبحث کسب و کار و کارآفرینی را به معنای واقعی درک واز نزدیک با آن آشنا میشود. جای تاسف است که بین ۱۷۰ کشور درعرصه سرعت و چگونگی شروع یک کسب و کار کشور ایران با این همه استعدادهای بالقوه طبق گزارش هر ساله بانک جهانی در سال ۲۰۱۷میلادی رتبه ۱۲۰ را داشت که این یک فاجعه در نظام صنعت و کسب و کار است. سوال من این است این رشد قارچ گونه مراکز دانشگاهی چه کمکی به توسعه عرصه صنعت و کسب و کار با در نظر گرفتن نسبت هزینههایی که شده کرده است؟ بنابراین اگر یک ارتباط صحیح، اصولی و مشترک بین دانشگاه و صنعت اتفاق بیفتد ما شاهد جامعهای با کسب و کاری پویا و رو به رشد خواهیم بود. همچنین ارتقای وضع معیشتی اساتید وکارکنان آموزشی یکی دیگر از راهکارهای مهم در این زمینه است بدین منظور که اساتید ما به معنای واقع تامین شوند. با استادی که در دانشگاه ساعتی کمتر از یک دلار برای حق الزحمه تدریس برایش در نظر گرفته میشود دیگر جایی برای اندیشیدن به سمت و سوی توسعه وجود ندارد. قطعاَ این تفاوتهای نا روای شغلی با در آمدهای نامتعارف اجازه نخواهد داد جامعهای پویا را تجربه نماییم ؟
نظر حضرتعالی در رابطه تامین شدن برخی از درآمدهای دانشگاهها توسط صنعت چیست؟
همانطور که در دنیا این اتفاق افتاده است باید در کشورما هم به این سوال اساسی شما پاسخی درست و منطقی داده شود و برخی از تامین درآمدهای دانشگاه به واسطه حوزه صنایع اتفاق بیفتد. به طور مثال اگر قرار باشد در مورد تغییرمواد اولیه کالایی که در صنعت تولید میشود اتفاقی بیفتد ابتدا تعاملاتی با دانشگاه توسط اساتید، دانشجویان و محققین صورت بگیرد و بعد دست به تغییرات بزنیم که بازدهی زیادی هم برای صنعت خواهد داشت و از طرفی هم دانشگاه دارای درآمدی غیر از بودجهاش خواهد شد چون هزینههای تحقیقات از طریق صنعت باید تامین شود. یعنی این روش نه تنها مالیاتی غیرمستقیم برای صنعت ما است و همچنین زمان هم اسراف نمیشود بلکه راهی هم برای درآمدزایی و تولید علم بیشتر در دانشگاهها خواهد بود چون بار انگیزشی دارد. در هرنوع کسب و کاری این تفکر قابل پیاده شدن است . در این باره لازم است به دانشگاه اعتماد کنیم اعتقاد شخصی دارم دانشگاه رکن اساسی توسعه و پیشرفت هر سرزمینی است.
در جایی فرموده بودید که اگر فرصتهای مطالعاتی در مسیر صنعت داخل کشورقراربگیرد به نظام دانشگاهی و صنایع ما کمک شایانی میکند. توضیح میدهید؟
بله فرصتهای مطالعاتی داخل کشور برای اساتید ودانشجویان میتواند در مسیر صنعت باشد و این باعث میشود تا چالشها تا حدودی برطرف شود و فرد با ذهنیت بهتروحتی امنیت شغلی بهتری در مسیر کسب درآمد و تولید گام بردارد.
اقتصادی که بر پایه دانش باشد چه دستاوردی برای جامعه دارد؟
اقتصاد مبتنی بر دانش رکن توسعه اقتصادی هرکشوری محسوب میشود وچون دانشگاهها تامین کننده نیروی انسانی متخصص هستند اگرمشتری نداشته باشند تحقیقاتشان بایگانی خواهد شد. چون رسالت دانشگاهها انتقال دانش است و اقتصاد هم از این مقوله جدا نیست با تلاش و توکل آرامش و آسایش جامعه را باید دراقتصادی مدرن جستجو نماییم نه اقتصادی سنتی. توسعه پایدار با تولید بر مبنای دانش نوین امکان پذیر است.
از حال و هوای نویسندگی برای ما بگوئید.
گفته می شود در قلمرو اندیشه انسان میتواند مدعی گردد مغز دنیا است اما در محدوده زندگی این دنیا است که مغز انسان را میسازد. هر کسی با یک اتفاقی حال خوشی پیدا میکند و من به شخصه با نوشتن حالم خوب میشود. در این فضای آشفته تصمیم گرفتهام کارهای گذشتهام را تبدیل به کتاب کنم. با دوست خوبم جناب آقای دکتر سید فرامرزقرآنی کتابهای مشترک زیادی را به رشته تحریر درآوردهایم و این نشان از حال و هوای روحی و جسمی من دردوران کرونایی دارد که زحمت چاپ انها را آقای اسدزاده مدیریت محترم انتشارات آفتاب گیتی کشیده است. نوشتن نیازمند حوصله خاصی است که من به شخصه این گزینه را زیاد دوست دارم.
در پایان چه صحبتی دارید؟
یکی ازدغدغههای من و آقای دکترسید فرامرز قرآنی شناسایی و کشف استعدادهای نوجوان و جوان در زمینه نویسندگی است که بخشی از این ایده از طریق مدارس ودبیرستانها درحال پیگیری است. فرقی نمیکند مطالب و موضوعهای این عزیزان در چه حوزهای باشد بلکه هدف این است فرد با دنیای نویسندگی و تولید ایده و فکرآشنایی پیدا کند که البته در این زمینه مدیران انتشارات آفتاب گیتی قول همکاری مساعد رابه ما دادهاند و من معتقدم اگر تعداد نویسندهها زیاد باشد شاهد جامعهای پویا وعلمی وهمچنین ترویج کتابخوانی در جامعه خواهیم بود.