شهلا منصوریه- دبیر گروه اجتماعی/ خانه جایی است برای داشتن یک چهاردیواری و یک سقف بالای سر با پنجره هایی رو به خیابان. اما با این وجود مفهوم خانه برای افراد مختلف، متفاوت است. با این حال اساسا خانه محل آرامش است و استراحت. اما گاهی زندگی روی دیگرش را به آدم ها نشان […]
شهلا منصوریه-
دبیر گروه اجتماعی/
خانه جایی است برای داشتن یک چهاردیواری و یک سقف بالای سر با پنجره هایی رو به خیابان. اما با این وجود مفهوم خانه برای افراد مختلف، متفاوت است. با این حال اساسا خانه محل آرامش است و استراحت. اما گاهی زندگی روی دیگرش را به آدم ها نشان می دهد و افراد چاره ای جز سازگاری با وضعیت موجود را ندارند. گاهی نمی شود به همراه خانواده در سوز زمستان غذای گرم خورد. کنار هم نشست و پای تلویزیون گپ زد. جایی بیرون از خانه های ما بعضی افراد چنین زندگی ای دارند و خانه ای به نام چهاردیواری مسقف ندارند. سقف خانه آنها، آسمان است و فرش خانه شان کارتنی نم برداشته که سوز سرما را در خود حفظ می کند. همان هایی که روزانه از کنارشان بی تفاوت رد می شویم و نمی دانیم که چگونه روزگار خود را سپری می کنند.
جامعهای که بخشی از آنها را زنانی تشکیل میدهند که به خاطر گرانی، وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی جایی را حتی برای خوابیدن در شب هم ندارند و اگر سرپناهی نداشته باشند، مشخص نیست چه بلایی سرشان بیاید. اشتباه نکنید این آدمها از دسته معتادان و خلافکاران نیستند بلکه بسیاری از آنها، همان افراد معمولیای هستند که هر روز از کنارشان بیتفاوت رد میشویم و نمیدانیم چگونه روزگار میگذرانند. زنانی که روزگاری برای خود زندگیای معمولی مانند همه داشتند و اکنون وضعیتشان به جایی رسیده که مجبورند شب را در جایی سر کنند که شاید هیچوقت فکرش را هم نمیکردند.نزدیک در گرمخانه که میشوم، عقربهها ساعت هشت را نشان میدهند و آرامآرام زنها از راه میرسند. جمع ۷۰، ۸۰ نفرهای که وقتی دقیق نگاه کنی از هر طیف و گروهی با سلیقهها و اخلاقهای مختلف در آن هستند و گویی همه با هم خانوادهای تشکیل داده و به زندگی با هم عادت کردهاند.
در گوشه گوشه پایتخت، آدمهایی با رنگ خاکستری زندگی مدارا می کنند و دنبال لقمه ای نان و سرپناهی محقر به پایان راه خود می اندیشند که ظلمتي بي پايان همراه با يأس و سرخوردگي هاي بزرگ را برايشان به همراه آورده است. افرادی که در بيغوله هاي بي نام و نشان شهر، با زندگی وداع کرده اند.
بيخانمانها در گرمخانههاي شهرداري
به گفته کارشناسان «بيخانمان» كسي است كه خانه و سرپناهي براي آرامش زندگي ندارد، به همین جهت گوشه پس گوشه های شهر را برای زندگی انتخاب می کند. جایی که او را در این شرایط زمستانی کمی گرم نگه دارد تا از سرما جان نسپارد. كارشناسان همچنين در تعاریف دیگری معتقدند، بيكاري و نداشتن پول براي خريد يا اجاره خانه، اعتياد به موادمخدر و در نتيجه از كار افتادن و رانده شدن به حاشيه زندگي اجتماعي، مهاجرت هاي بي رويه روستائيان به شهرها، افزايش بي رويه و كنترل نشده جمعيت، وقوع جنگ و نابودي شمار بسياري از خانه ها و رخدادهاي طبيعي از مهمترين دلايل بي خانماني افراد محسوب مي شود. در این میان، حضور زنان و دختران بی سرپرستی که هرکدام به دلایلی از جمله، اعتیاد، فرار، نزاع، خشونت و حتی برای اشتغال از خانه خود بیرون آمده و روزها آرزوهای خود را در پایتخت می جویند ولی شب ها نگران آسایش و آرامش خودشان هستند بیشتر آزاردهنده است و حضور در گرم خانههایی که به راحتی بتوانند استراحت کنند بدون آنکه سایه شومی بالای سرشان باشد برایشان خوشحال کننده است.
۵۵۰ تخت برای زنان بی سرپناه
در سال های اخیر شاهد روند رو به رشد زنان کارتن خواب بوده ایم و آمارهای تکان دهنده ای در این زمینه منتشر می شود، آمارهایی که حاکی از کاهش سن زنان و دختران کارتن خواب دارد و در پی آن نتایج جبران ناپذیری.
هم اکنون در شهر تهران، ۱۷ گرمخانه در سطح شهر وجود دارد که سه گرمخانه از آن به زنان اختصاص دارد. با این وجود سرپرست سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران با تاکید بر اینکه شهرداری تهران مشکلی در پذیرش افراد بی خانمان و کارتن خواب به ویژه زنان ندارد، گفت: با وجود امکانات گسترده شاهد خالی بودن ٤٠ درصدی ظرفیت هستیم.
به گفته مالک حسینی شهرداری تهران ما تا پاییز امسال دو گرمخانه و یک سامان سرا برای زنان داشتیم که امسال یک گرمخانه در پهنه شرقی ایجاد شد که در حال پذیرش مددجوست و یک گرمخانه نیز در این هفته به بهره برداری خواهد رسید که در مجموع امسال با احتساب سامان سرای لویزان بیش از ۵۵۰ تخت برای زنان بی سرپناه تامین خواهد شد، اما با این وجود شاهد خالی بودن ٤٠ درصدی ظرفیت هستیم.
اما در این میان، استقبال چندانی از گرمخانه ها نمی شود. سرپرست سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران در دلایل تشریح این موضوع می گوید: شهرداری تهران ظرفیت مناسبی برای ساماندهی کارتن خواب ها ایجاد کرده اما برخی از این افراد بنا به دلایلی مایل نیستند به گرمخانه بیایند که از جمله اینکه، بسیاری از این افراد مصرف کننده حرفه ای مواد مخدر هستند و از آنجایی که مصرف مواد در گرمخانه ها ممنوع است تمایلی به مراجعه این مراکز ندارند.
البته ممکن است در طول سال های اخیر برخوردهای نامناسبی نیز در راستای جذب این افراد صورت گرفته باشد و به همین دلیل افراد کارتن خواب مایل به حضور در این مراکز نباشند؛ اما موضوع دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفته اما از اهمیت بالایی برخوردار است، انزواطلبی اینگونه افراد و انتخاب سبک متفاوتی برای زندگی به دور از فضاهای عمومی و اجتماع محور است. ما تجربههای متعددی داشتیم و برخی از این افراد را با کار مددکاری جذب کردهایم اما پس از یک یا دو روز با اعلام اینکه زندگی در پاتوقها را دوست دارند و علاقهای به حضور در جمع ندارند به مسیر قبل برگشتند.
گرمخانه هست، اما…
طبق گزارش های شهرداری تهران در شش ماه اول سال جاری که روزها و شب هایی گرم و ملایم را داشته ایم، ۱۵۳هزار و ۶۸۹ نفر در گرمخانه های پایتخت پذیرش شده اند؛ اما این آمار در این شبهای زمستانی و با شروع بارش های جوی به بالاترین حد میزان خود خواهد رسید. همچنین، بیش از ۲۰ هزار زن کارتن خواب هم در گرمخانه ها پذیرش شده اند که بین ۱۸ تا ۵۰ سال دارند. درباره زنان این شرایط نگران کننده تر هم می شود، چرا که تعداد مراکز کمتری آنها را پذیرش می کنند و در بیرون از گرمخانه ها هم جای امن کمتری برایشان پیدا می شود.
طبق نظر کارشناسان، گرمخانه ها مشکلات اساسی دارند که پس از ۱۸ سال هنوز همان اشکالات اولیه را دارند. تعداد مراجعه کنندگان چند برابر ظرفیت، وجود معتادان یا افراد با بیماری خاص، حمام اجباری بدون مواد شوینده کافی و لازم، لباس های نامناسب و بی کیفیت، غذا بسیار کم و ناچیز، رفتارهای نامحترمانه پرسنل و بیدارباش اول صبح، از دلایل عدم استقبال مراجعه کنندگان است.