روزگار دوزخی ولادیمیر
روزگار دوزخی ولادیمیر

    هر روز که از اشغال اوکراین توسط ارتش روسیه می‌گذرد، اخبار و اطلاعات دقیق‌تری از دامنه این تجاوزگری در قرن بیست و یکم به بیرون می‌آید و فیلم‌های بیشتری به همراه اعتراضات جهانی و اقدامات سیاسی علیه این اقدام ولادیمیر پوتین به گوش افکار عمومی می‌نشیند و بهتر می‌توان زوایای مخفی این اقدام […]

 

 

هر روز که از اشغال اوکراین توسط ارتش روسیه می‌گذرد، اخبار و اطلاعات دقیق‌تری از دامنه این تجاوزگری در قرن بیست و یکم به بیرون می‌آید و فیلم‌های بیشتری به همراه اعتراضات جهانی و اقدامات سیاسی علیه این اقدام ولادیمیر پوتین به گوش افکار عمومی می‌نشیند و بهتر می‌توان زوایای مخفی این اقدام متهورانه را بررسی کرد.
امروز و در پنجمین روز وقوع این حمله می‌توانیم با اطمینان بنویسیم که ولادیمیر پوتین نه از سر قدرت و با دست بالا که از سر ضعف دست به این اقدام زد و به همین دلیل بود که از هفته‌ها قبل، در حالی‌که وانمود می‌کرد برای انجام یک مانور نظامی به سمت مرزهای اوکراین رفت و چندین بار در پاسخ به هشدارهای رهبران سیاسی غرب، مدعی شد آنان دروغ می‌گویند و وی قصدی برای حمله به اوکراین ندارد، ناگاه در شامگاه پنجشنبه گذشته نیروهای خود را وادار کرد اقدام به تجاوز به خاک اوکراین کنند و فیلم‌هایی از سربازان و نیروهای ارتش روسیه در فیلم‌هایی مدعی می‌شوند که ابداً در جریان این حمله نبودند.

در یکی از فیلم‌ها نیز تانک روسی را مشاهده می‌کنیم که گازوئیل تمام کرده و از حرکت باز مانده و راننده یک خودروی اوکراینی به طعنه به نظامیانی که کنار تانک سردرگم هستند می‌گوید حاضر است آنان را تا مسکو بُکسل کند تا هم مشکل آنان حل شود و هم شر متجاوزان از سر اوکراین کم گردد.
نکته بعدی که طی این چند روز برای افکار عمومی روشن شد این است ‌که این یک تهاجم کور و بدون هدف است گویا که ولادیمیر پوتین به ارتش خود دستور داد با یک لجستیک قوی وارد این کشور بزرگ شوند بدون اینکه اهداف مشخصی برای آنان در نظر گرفته شود.
نکته بعدی این‌که برخی اخبار دقیق از آشفتگی در سطوح فرماندهان ارشد نظامی روسیه حکایت دارد و برخی فرماندهان در مسکو با این اقدام ولادیمیر پوتین موافق نبودند و با تَشَر رئیس جمهور روسیه ناچار به سکوت شدند و برخی امرای میدان نیز از برنامه این حمله خبری ندارند و گیج شدند و همه این اخبار و تحلیل‌ها حکایت از روزگار دوزخی ولادیمیر پوتین دارد و  این‌که در چنین شرایطی تصمیم به حمله به اوکراین را گرفت تا به تصور خود دشمنان و رقبای غربی خود را بترساند تا هم از پاسخ مثبت به کشورهای بلوک شرق سابق که متقاضی عضویت در ناتو هستند، پرهیز نمایند و هم قدرت خود را به جهان نشان دهد.
اشغال اوکراین توسط روسیه و اقدام ولادیمیر پوتین در تعیین هشدار هسته‌ای و همچنین تلاش برای ایجاد خوف برای برخی دیگر از کشورهای کوچک اروپایی ازجمله سوئد و فنلاند همه نشان از عجز ولادیمیر پوتین دارد و تصور می‌کنم شهروندان و سیاسیون اوکراین بهتر از هد کسی متوجه این حقیقت شدند و در نهایت شجاعت جلوی متجاوزان ایستادند.
البته جنگ و نبرد نتایج ناخواسته خود را هم دارد و هر روز که از حضور نامشروع ارتش روس در خاک اوکراین می‌گذرد و هر میزان که هسته‌های مقاومت ملی در اوکراین شکل می‌گیرد احتمال تشدید تنش و برخورد مرگبار با ارتش روس و وقوع تلفات غیرنظامی بیشتر می‌شود.
ولادیمیر پوتین باید بداند حمله به اوکراین آخرین سمفونی وی در سیاست بود و افکار عمومی جهان، تاریخ و همه دائره المعارف های آینده از وی با این اقدام جنایتکارانه یاد خواهند کرد ضمن این‌که اعمال تحریم‌های سخت و جدید علیه فعالیت‌های اقتصادی روسیه نیز موج نارضایتی فعالان بخش خصوصی را بلند خواهد کرد و با توجه به این‌که این افراد، هم حامیان بزرگ دولت کرملین هستند و هم با جهان آزاد مبادلات تجاری  دارند، به شدت از این تحریم‌ها آسیب می‌بینند و قطعاً علیه پوتین اقدام خواهند کرد.
نکته آخر این‌که ولادیمیر پوتین پنج روز پس از اشغال، عصبانی‌تر و دوزخی تر از همیشه است به دو دلیل، اول این‌که موجی از مقاومت مردمی در میان مردم اوکراین شکل گرفت، رئیس‌جمهور این کشور نیز به رفقای غربی خود مبنی بر خروج از کشور پاسخ منفی داد و در کنار مردمش ماند و در سطح جهانی هم جز بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه یا لوکاشنکو رئیس‌جمهوری روسیه سفید، هیچ کشوری با وی همراهی نکرد و تقریباً همه سازمان‌های بین‌المللی نیز علیه این کشور موضع گرفتند و سازمان ملل، سازمان‌های ورزشی، اتحادیه اروپا و بسیاری از رجال تاثیرگذار جهان در مقابل روسیه قرار گرفتند، با اوکراین اظهار همبستگی کردند و همین موضوع کار پوتین را در اجرای برنامه‌های خود و رسیدن به اهدافی که تعیین کرد به چالش می‌کشاند.