روزگار غریب کاسپین
روزگار غریب کاسپین

مائده مطهری زاده در شمال ایران دریاچه زیبایی قرار دارد که روزگاری نه چندان دور به لحاظ شکوه و صلابت طعنه به دریاهای خروشان دنیا می‌زد. ماهیان زیادی در دلش زندگی می‌کردند و آسمان بالای سرش آبی آبی بود. اما اکنون دیگر از آنهمه شکوه و صلابت همیشگی‌اش خبری نیست و چنان غریب بر بستر […]

مائده مطهری زاده
در شمال ایران دریاچه زیبایی قرار دارد که روزگاری نه چندان دور به لحاظ شکوه و صلابت طعنه به دریاهای خروشان دنیا می‌زد.
ماهیان زیادی در دلش زندگی می‌کردند و آسمان بالای سرش آبی آبی بود.
اما اکنون دیگر از آنهمه شکوه و صلابت همیشگی‌اش خبری نیست و چنان غریب بر بستر بیماری افتاده است که حتی وابستگان به حیاتش نیز سراغی از او نمی‌گیرند.
نام این دریاچه زیبا مازندران یا (کاسپین) است.
دریای مازندران، اما امروز حالش خوش نیست! به هزار و یک دلیل از آلودگی‌های وسیع زیست محیطی به دلیل فعالیت‌های مخرب نفتی و صنعتی گرفته تا احداث سدهای متعدد بر روی رودخانه‌های تامین‌کننده آب دریاچه و به دنبال آن پسروی آب دریا و از بین رفتن بسیاری از گونه‌های آبزی!
همچنین دسامبر سال ۲۰۲۰ مقاله‌ای چاپ شده است که در آن به بررسی سطح تراز آب و پیش‌بینی این تراز در انتهای قرن بیست و یکم پرداخته شده و البته نکته قابل توجه این بوده که پیش‌بینی شده تا پایان قرن حاضر بین ۸ تا ۱۸ متر سطح تراز آب دریای خزر افت خواهد کرد که این موضوع نگرانی‌هایی را نیز به دنبال خواهد داشت.
این گزارش می‌گوید طی سه دهه گذشته سطح دریای خزر مقداری افت کرده اما تبخیر زیاد آب، یخ نبستن دریای خزر طی زمستان در مناطق شمالی و عدم تعادل در میزان آب‌های ورودی باعث خواهد شد که تا پایان قرن حداقل ۹ متر از سطح آب دریا کاهش یابد و این رقم حتی می‌تواند به ۱۸ متر برسد.
گزارش یاد شده چنین سناریویی را تهدید زیست‌محیطی نامیده و می‌گوید سطح دریای خزر به صورت فزاینده‌ای پایین‌تر می‌آید و شتاب کاهش آب در حال افزایش است، با توجه به اینکه آب‌های بخش روسیه و ترکمنستان خزر کم عمق است، با افت ۹ متری آب حدود ۲۴ درصد از مساحت سطح دریا کوچک خواهد شد و اگر ۱۸ متر آب افت کند، ۳۴ درصد از سطح دریای خزر خشک خواهد شد در حالی که بسیاری از پرندگان و آبزیان دریای خزر در فصول مختلف سال به شمال و جنوب مهاجرت می‌کنند و خشک شدن بخش‌های شمالی که پناهگاه گونه‌های مختلفی مانند فک‌های خزر در فصل گرم تابستان است، می‌تواند زندگی این جانداران را به خطر بیندازد.

ذخایر دریاچه اعم از زنده و غیرزنده رو به نابودی است
روزبه خادملو فعال منابع طبیعی و کارشناس بیولوژی دریایی در این باره به «جمله» می‌گوید: چالش‌های بزرگ، درست بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گریبان این دریاچه بزرگ را گرفت؛ چه آنکه تا قبل از فروپاشی ما با دو نظام سیاسی در حاشیه دریاچه مواجه بودیم (ایران و شوروی) که بعد از استقرار دولت روسیه فدراتیو به دنبال تجزیه اتحادیه جماهیر شوروی و تقسیم آن و تشکیل کشورهای جدید، از دو کشور به پنج کشور حاشیه دریای مازندران تبدیل شد.
خادملو با اشاره به اینکه این ۵ کشور از نظر شاخص‌های توسعه پایدار، از شرایط مناسبی برخوردار نیستند، افزود: بنابراین، طبیعی است که نتوانند به یک تفاهم مطلوبی در خصوص استفاده بهینه از منابع دریاچه با یکدیگر برسند. بر همین اساس نیز طی سه دهه گذشته، ذخایر این دریاچه اعم از زنده و غیرزنده، از لحاظ سلامت، محیط زیست و آلاینده‌ها، به شدت دچار آسیب‌های جدی شده است.
خادملو تاکید کرد: عمیق‌ترین قسمت دریاچه در سواحل ایران واقع شده است که سابقا به طول ۱۰۵۰ متر بوده، منتهی امروز با توجه به دگرگونی‌های بسیار زیادی که رخ داده، به حدود ۹۸۰ تا ۱۰۰۰ متر رسیده است. بر همین اساس چون گردش هیدرولوژی آب در این دریاچه خلاف گردش عقربه‌های ساعت حرکت می‌کند، تمامی آلودگی‌های صنایع مستقر در این دریاچه نیز از ناحیه کشورهای روسیه، جمهوری آذربایجان به سمت سواحل جنوبی این دریاچه یعنی ایران سرازیر می‌‌شود.
خادملو با اشاره به استقرار صنایع بسیار بزرگ نفتی جمهوری آذربایجان در دریاچه مازندران اضافه کرد: این آلودگی‌های عظیم، ناشی از استخراج نفت در جمهوری آذربایجان و همچنین استقرار صنایع سنگین در ساحل روسیه است.

رود ولگا بزرگ‌ترین منبع تامین کننده آب دریای مازندران در معرض خطر نابودی
این فعال منابع طبیعی با اشاره به اینکه بیش از ۸۰ درصد آب ورودی به دریای مازندران از رودخانه ولگا در روسیه تامین می‌شود، گفت: رودخانه عظیم ولگا نیز به طور عمده از یخچال‌های طبیعی سیراب می‌شود که متاسفانه احداث ۱۵ سد بزرگ بر روی این رود و همچنین آلودگی‌‌های شدید ناشی از فعالیت‌های صنعتی و … در پیرامون آن، حیات این رود مهم و حیاتی برای دریای مازندران را به شدت به خطر انداخته است.

همه چیز از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد
وی با اشاره به سال‌های آغازین حضور خود در شیلات ایران که با نخستین روزهای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همزمان شده بود اینطور می‌گوید که: شوروی نظم خاصی را در دریای کاسپین به وجود آورده بود به گونه‌ای که سالیانه چند صد میلیون بچه ماهی خاویاری را تکثیر کرده و در دهانه ولگا رهاسازی می‌‌کرد. ضمن اینکه اگر بدانیم ماهیان خاویاری از جمله فسیل‌های زنده دنیا به شمار می‌روند که متاسفانه امروز نسل این ماهیان در دریای مازندران با تهدید جدی انقراض مواجه شده است؛ حال آنکه اتحاد جماهیر شوروی اساسا اجازه صید در داخل دریا را به هیچ یک از حاشینه‌نشینان دریای مازندران نمی‌داد و تمامی صیدهای حاشیه‌نشینان از جمله ایران توسط همین منابع تکثیرهای مصنوعی ماهیان رودکوچ به ویژه ماهیان خاویاری از سوی اتحاد جماهیر شوروی در دهانه ولگا تامین می‌شد.
این فعال منابع طبیعی در ادامه مساله در معرض انقراض بودن نسل ماهیان خاویاری به این نکته اشاره کرد که: برای نمونه فقط در ایران، در روزگاری نه چندان دور، صید ۳۰۰ تُن ماهی خاویاری نیز به ثبت رسیده است که وقتی با مسوولان شیلات بر سر این صید بی‌رویه مخالفت می‌کردیم، اینگونه توجیه می‌کردند که اگر ما صید نکنیم آنها صید می‌کنند! و به این ترتیب، متاسفانه همان نظم و نسق نسبی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به کلی از بین رفت و مسابقه‌ای بر سر غارت منابع زنده دریای مازندران توسط همه این پنج کشور آغاز شد!
خادملو افزود: بسیاری از رودخانه‌های منتهی به دریای کاسپین از دهه چهل به بعد یک به یک، به دلیل احداث سدهای متعدد و همچنین کشاورزی‌های ناپایدار در حاشیه این رودخانه‌ها خشک و بی‌آب شدند زیرا حقابه این رودها از بالادست یا توسط سدها به دام افتاد و یا با سرازیر شدن به سمت اراضی کشاورزی روانه شد. به طور مثال، دریاچه آرال در قزاقستان با تغییر الگوی کشت در دهه ۱۹۷۰ میلادی، شروع کرد به خشک شدن و به همین واسطه، صید و صیادی و کشاورزی نیز در این منطقه از میان رفت، این در حالی است که دریاچه آرال، رود زاینده‌‌ای بود که به سمت دریای کاسپین سرازیر می‌شد اما در حال حاضر اصلا آرال به معنای واقعی کلمه وجود ندارد!
به گفته روزبه خادملو، ما تنوع زیستی بی‌نظیری را در عرصه دریای مازندران شاهد بودیم از گوش‌ماهی و سیم ماهی گرفته تا کُلمه و سایر ماهیان بومی دریای مازندران که همگی در اثر فعالیت‌های مخرب زیست محیطی و سیاست‌های غلط ۵ کشور حاشیه دریای مازندران، از بین رفت و به این ترتیب، برکت و اقتصاد و معیشت سالم و پایدار نظیر صید و صیادی نیز که روزگاری وابسته به این دریاچه بزرگ بود برای همیشه رخت بربست!

آینده دریای مازندران در هاله‌ای از ابهام
امروز دریای مازندران یا کاسپین، بدترین روزگار خود را از ابتدای حیاتش تاکنون سپری می‌کند، دریاچه باشکوهی که از اقیانوس بزرگ تتیس برای ما به یادگار مانده بود و اکنون نفس‌هایش به شماره افتاده است و چنانچه تغییری در روند سیاست‌های کلی در قبال دریاچه را شاهد نباشیم، عنقریب مانند مادرش تتیس، فقط نامی در تاریخ از او باقی خواهند ماند.