گروه سیاسی جمهوری اسلامی ایران در پیچیدهترین شرایط حیات ۴۳ ساله خود قرار دارد، شرایطی که میتوانست آرام و قرینِ ثبات باشد اما نیست و دلیل ریشهای آن به موازات دشمنی بدخواهان، «انباشتِ رسوبات ناشی از سوءمدیریت» است و امروز در حوزههای مختلف از اقتصاد و محیطزیست تا تولید و صنعتِ ما را در خود […]
گروه سیاسی
جمهوری اسلامی ایران در پیچیدهترین شرایط حیات ۴۳ ساله خود قرار دارد، شرایطی که میتوانست آرام و قرینِ ثبات باشد اما نیست و دلیل ریشهای آن به موازات دشمنی بدخواهان، «انباشتِ رسوبات ناشی از سوءمدیریت» است و امروز در حوزههای مختلف از اقتصاد و محیطزیست تا تولید و صنعتِ ما را در خود فروبلعید و زمان برای تدبیر این مشکلات نیز به زیان ماست.
بسیاری از مشکلاتی که حتی در کشورهای توسعهیافته نیز امری بدیهی شناخته میشود و مدیران با کمک کارشناسان به فکر راهحل و تدبیر مشکل میروند، در کشور ما توسط مدیران دولتهایی که در عمل توجهی به شایستهسالاری نداشتند، نادیده فرض گردید و انکار و به حال خود رها شد و در نهایت به مرور زمان رشد کرد، تبدیل به چالش و امروز به ابرچالش تبدیل شد و ایکاش از این ابرچالشها یکی دو سه مورد داشتیم که مدیران فعلی بتوانند با مشارکت گرفتن از مردم، رفتهرفته بر آن فائق بیایند.
دولت سیزدهم با ده ابرچالش مواجه است که برداشتن هرکدام از آنها در شرایط عادی برای یک دولت، چند سال زمان میبرد. امروز «خوزستان» به تنهایی یک ابرچالش است، بیکاری، بحران کمآبی، محیط زیست، حاشیهنشینی، نظام اداری حجیم، مشکلات حوزه کارگری و دلتاپلاس همه ازجمله ابرچالشهایی هستند که دولت رییسی وارث آنها است و نه با انکار کردن و نه با آمار سازی حل نخواهند شد و روز به روز مانند یک تومور سرطانی درحال رشد هستند.
حقیقت این است که پیروزی تیم دموکراسی در مذاکرات دور جدید و بازکردن مسیرهای تجارت، رفع تحریم و آغاز فروش نفت میتوانست دورنمای آینده را اندکی روشن کند و منابع مالی مورد نیاز برای مدیریت این ابرچالشها را تأمین کند اما با تغییر دولت و اتخاذ سیاستهای بسته و انقباضی در حوزه دیپلماسی و روابط بینالملل که از انتخاب مردانی که برای این حوزه درنظر گرفته شدند و همچنین در لحن و بخشهایی از اظهارنظرهای آیتالله سید ابراهیم رییسی در مراسم «تحلیف» قطرهای رونمایی شده و خواهد شد، حکایت از آن دارد که سیاست «زاویه با غرب»، جدی است و غرب نیز اینبار مصمم است که تا به خواستههای خود نرسید، نرمشی در رفع تحریمها نشان ندهد ضمن اینکه علی اکبر ولایتی مشاور رهبر معظم انقلاب نیز در حاشیه همین مراسم به دولت جدید توصیه کرد به شرق -چین و روسیه- نظر کند و وقت خود را صَرفِ غرب نکند و همه این کدها، حکایت از این دارد که جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به توافق با غرب، آغاز مجدد صادرات نفت، آزاد شدن منابع مالی بلوکه شده ایران، پل زدن به سمت آرامش اقتصادی و کاستن از تبی که معیشت مردم را در خود گرفت، از طریق تفاهم با غرب شتاب ندارد. معنای این اتفاق این است که هرچه سریعتر لازم است مسیر جایگزین روشن شود و امور از آن مسیر پیگیری شود در غیراینصورت قطاری که با سرعت و بدون ترمز و فرمان در حال رفتن است هر لحظه از ریل خارج خواهد شد و آن روز «ریزگردهای سیاسی» به آسمان بلند خواهد شد و کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
اولین وظیفه مهم دولت آیت الله رییسی در این روزها دقت در انتخاب مردان کابینه با محوریت «شایستهسالاری» و «تخصصگرایی» است. اگر این اصل در دولت سیزدهم مورد غفلت قرار گیرد تبعات و لطمات جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت و با توجه به حساسیت شرایط، هر گونه سستی و کاهلی خواه عمدی یا سهوی، بروز پدیده «ریزگرد سیاسی» را فراهم میکند.
دومین تکلیف و وظیفه دولت، پرهیز از هیجانات کاذب و راندن سخنانی آرمانی بر زبان است که در عمل چندان فایدهای برای مردم و نظام به دنبال نخواهد داشت اما بهانه به دست دشمنان میدهد و موجب میشود از نظر تبلیغاتی و روانی فضایی بسازند که حتی دولت چین، روسیه و سایر شرقهای مورد نظر دکتر علیاکبر ولایتی نیز از ما فاصله بگیرند.
سومین تکلیف مهم دولت سیزدهم این است که «شفافیت» را در دستور کار قرار دهند و در مورد عمق مشکلات با مردم صادق باشد و از مردم کمک و همراهی بخواهد. زمانیکه مدیران دولتی درخصوص مشکلات روزانه شهروندان، سکوت میکنند، شهروندان عصبی میشوند و زمانیکه این مشکلات انکار شوند، زمینه برای مرگ اعتماد اجتماعی و بزرگ شدن شکاف بین مردم و دولت مهیا شود و در این شرایط این هردو سم است.
نکته آخر اینکه مشکلات متعددی که مانند ده موج نه از پی هم که با هم آمدند و زندگی را بر شهروند ایرانی تنگ کردند، همه از جنس اتفاقات روزانه هستند که درمان خود را داشتند و برای درمان آن نیز باید از ظرفیت نخبگان و کارشناسان بدون توجه به گرایش سیاسی آنان کمک گرفته میشد و اگر امروز به این وضعیت رسیدیم، یکی از مهمترین دلایل آن انکار، پشتهماندازی، داشتن نگاه ایدئولوژیک به امور عرفی، به کارگرفتن مدیرانی ناکارآمد و شانهخالی کردن از مسئولیت بود.
امروز روز ۱۷ مرداد و سالروز شهادت محمود صارمی سرپرست خبرگزاری ایرنا در مزار شریف و روز خبرنگار است. به حرمت این روز و همه شهیدان رسانه اگر روزنامهنگاری، درد و مشکلی را نشان داد وی را به «سیاهنمایی» متهم نکنیم و از متخصصان راهکار بخواهیم. سیاهتر از طرح مشکل و چالش توسط رسانه که وظیفه و تکلیفی جز این ندارد، وضعیتی است که با انکار مشکلات و رشد آن ایجاد خواهد شد.