طی سالهای اخیر بارها شاهد بودیم که «رهبر معظم انقلاب» بهعنوان فردی که در جایگاه رهبری نشسته است، راهبردها و استراتژیها را در حوزههای مختلف، تبیین میکردند اما یافتن راههایی برای رسیدن به آن اهداف راهبردی، وظیفه دولت و مجلس است، مجلس با وضع قانون و دولت نیز با اجرای قانون. جای تأسف است که […]
طی سالهای اخیر بارها شاهد بودیم که «رهبر معظم انقلاب» بهعنوان فردی که در جایگاه رهبری نشسته است، راهبردها و استراتژیها را در حوزههای مختلف، تبیین میکردند اما یافتن راههایی برای رسیدن به آن اهداف راهبردی، وظیفه دولت و مجلس است، مجلس با وضع قانون و دولت نیز با اجرای قانون.
جای تأسف است که بگوییم رسیدن به استراتژیها و راهبردها، نیاز به راهکار و تکنیکهای اجرایی دارد و با تکرار آن راهبردها توسط رییسجمهوری یا فلان وزیر، نمیتوان به آن راهبردها رسید.
یکی از نگرشهای خطا در مسیر اجرا، همواره این بود که متوجه این نکته نبود که ریلگزاری برای رسیدن به اهداف راهبردی و استراتژیها، وظیفه قوه مجریه است و با تعامل با نمایندگان مجلس، میتواند این موضوع را محقق کند.
این آسیب البته محدود و منحصر به دولت سیزدهم و دوازدهم نبوده و سابقه طولانیتری دارد به عنوان نمونه، هم حسن روحانی و هم محمود احمدینژاد روسای جمهوری سابق و اسبق، بارها بر راهبردهایی تأکید کرده بودند و با مکانیسمِ «باید بشود» تلاش داشتند خود را فعال و پرکار و مشرف و مسلّط به این امور نشان دهند در حالیکه وظیفه دولت، اجرا است و نه طرح شعارهای کلی و شاید به همین دلیل در یکی از جلسات رسمی اعضای هیأت دولت با حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، در پاسخ به «حسن روحانی» شفاف گفتند: «مخاطب این باید بشودها، خود آقای روحانی و دولت ایشان است،
نه کس دیگر.»
روز گذشته، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و علمی، به تبیین نگاه مترقی و عادلانه اسلام به «زن» در عرصههای «جنسیتی و انسانی – حقوقی و تکالیف – مسئولیت پذیری فردی و خانوادگی- و نقش و تکالیف اجتماعی» پرداختند و ازجمله در فرازی از سخنان خود گفتند: این موضوع بهکارگیری زنان فرزانهی ما، زنان کارآمد ما، زنان مجرب ما، زنان دانشمند و عاقل و فهمیدهی ما در ردههای گوناگون تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور، این مطلب مهمی است. البته ذهن بنده مشغول است به این قضیه. باید یک راهی برایش پیدا کنیم. باید یک مسیری انشاءالله پیدا کنیم ببینیم چه کار
میشود کرد.
این که زنان فرهیخته نیز باید در سطوح عالیه دولت حضور داشته باشند، راهبردی است که رهبری بر آن تأکید دارند اما دولت سیزدهم که خود را دولتی انقلابی و در خط رهبری میداند تا امروز بجز «سرکار خانم انسیه خزعلی» معاون رییسجمهوری در امور زنان و خانواده، کسی را به دولت خود راه نداد و حتی در روزهایی که کابینه را نهایی کرده بود، برخی به طعنه میگفتند خوب بود سید ابراهیم رییسی، یک مرد را بهعنوان مشاور امور زنان و خانواده انتخاب میکرد تا جامعه زنان هیچ بدهکاری به ایشان و دولتشان نداشته باشند. این طعنه به این دلیل به دولت سیزدهم گفته میشد که در همان جبهه انقلاب، پر بود
از زنان فرهیخته.
این اتفاق، زمانی در قامت یک فاجعه خود را به افکار عمومی نشان میدهد که به تعبیر رهبری طیف گستردهای از زنان، در حوزههای مختلف توان بالای علمی و مدیریتی خود را به اثبات رساندند و فرهیخته هستند. افزون بر آن، نسبت جمعیت زنان به مردان در کشور چیزی حدود ۴۹ درصد به ۵۱ درصد است و کاملاً خودمحورانه و خودخواهانه است که از چنین سرمایهای برای ردههای گوناگون بهدرستی استفاده نشود.
دولتمردان سیزدهم تا امروز هر توجیهی و کوتاهی که آوردند و مرتکب شدند، باید به فراموشی بسپارند و از امروز این راهبرد رهبری را نصبالعین خود قرار دهند و تلاش محسوس کنند تا از این ظرفیت، به درستی بهره ببرند.
تکرار میکنیم راهبردهای رهبری باید «فرمولیزه» و به مسیر اجر هدایت شود و در جامعه، جامه عمل بپوشد و در این مسیر نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز نباید سهم خود را نادیده بگیرند و لازم است تلاش کنند تا با وضع قانون و ترسیمِ مسیر، دست دولت را
بازتر کنند.
اضافه بر دولتمردان سیزدهم، نمایندگان مجلس و مدیران ارشد قوه مقننه و همچنین دستگاه قضایی نیز باید نسبت به راهبرد رهبری واکنش نشان دهند و تلاش کنند از ظرفیت زنان فرهیخته، بیش از گذشته بهره گرفته شود.
رواج تحصیلات دانشگاهی برای زنان پس از انقلاب، رشدی عظیم داشته و جامعه امروز از این نظر با دهههای پیش از انقلاب تفاوتهای بنیادین دارد و با قاعده عقل و خِرَد نیز سازگار نیست که توقع داشته باشیم این حجم از زنان دارای تحصیلات عالیه و مدارج تخصصی، به امور خُرد یا خانهداری مشغول باشند و نتیجه و ثمره تخصص خود را به سطح
جامعه نرسانند.
نکتهای که رهبر معظم انقلاب گفتند و تأکید بر اینکه مدتی است ذهن ایشان درگیر این موضوع است که چگونه میتوان از این ظرفیت در کرسیهای تصمیمگیری و تصمیمسازی بیشتر بهره برد، فصلالخطاب برای همه مدیران ارشد نظام است و توقع داریم در مدت زمان کوتاهی این مسیر تسهیل و اجرایی شود و شاهد حضور پررنگتر زنان فرهیخته در کرسیهای مورد نظر رهبر معظم
انقلاب باشیم.