به عبارت دیگر، از میان زنان ۱۵ ساله و بیشتر تنها ۱۵ درصد تمایل به اشتغال داشتهاند. همچنین، از میان این زنان مشتاق به کار، ۱۴.۳ درصد بیکار بودهاند.
زن از زمان های قدیم تا به امروز غیر از خانه داری، در امور مختلف کشاورزی، گله داری، صنایع دستی و حتی امور نظامی دوش به دوش مردان مشغول فعالیت بوده است. ولی در دوره هایی که خانواده یک واحد اقتصادی نیز به حساب می آمده است، فعالیتهای تولیدی زن که در خانه و یا نزدیکی آن انجام می گرفته است، جزء امور خانگی محسوب می شده و زن درازای آن کارمزدی دریافت نمی کرده است. با وقوع انقلاب صنعتی در اروپای غربی و تبدیل کارگاه های خانگی به کارخانه ها، و تبدیل نیروی انسان به نیروی ماشین، تحولات اساسی در شکل و مفهوم کار به وجود آمد و فعالیت اقتصادی زن در مقابل دریافت مزد از خانه به کارخانه کشیده شد. از آن زمان به بعد زنان با تحصیل علم در سطوح بالاتر، علاوه بر فعالیت های تولیدی، در سایر زمینه ها و در پست های گوناگون مشغول به کار شدند. در اکثر کشورهای صنعتی که تساوی زن و مرد از نظر حقوق اجتماعی علاوه بر اینکه شکل مدون و قانونی به خود گرفته، مورد توافق اکثریت نیز هست، حدود نیمی از نیروی کار را زنان تشکیل می دهند. لذا در این کشورها این سؤال که «آیا زن می تواند در خارج از خانه کار کند؟» کمتر مطرح است و دولت های مربوط هم با ایجاد تسهیلات لازم سعی در کمک به زنان – به خصوص مادران – شاغل دارند. در نتیجه امور مربوط به خانه مانع اساسی برای شاغل شدن آنان نیست. اما در کشورهای در حال توسعه که زنان به نسبت نیروی ناچیزی از کار را تشکیل می دهند، پدیده کار زن در خارج از خانه به عنوان یک مسئله اجتماعی هم در سطح خانواده ها و هم در سطح کشور به صورت نسبتاً حادی مطرح است. با توجه به این که نیمی از کل جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند و دو سوم ساعات کار انجام شده توسط زنان صورت می پذیرد، تنها یک دهم درآمد جهان و فقط یک صدم مالکیت اموال و داراییهای جهان به زنان اختصاص یافته است. بنابراین وجود نابرابری برای زنان در تمامی جوامع کم و بیش وجود دارد که در برخی از سازمان های جهانی در چند سال اخیر به این مسئله بیشتر توجه شده و در برنامه ریزی های خرد وکلان اقتصادی و اجتماعی سازمان های مختلف جهانی قرار گرفته است
مرکز آمار وضعیت اشتغال افراد ۱۵ ساله و بیشتر را بر اساس سن دستهبندی میکند. از میان زنان، گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ ساله بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی را با ۲۶.۴ درصد دارند. به عبارت دیگر، تقریبا از هر ۴ زن ۲۵ تا ۲۹ ساله فقط یک نفر تمایل به کار کردن دارد.
بر پايه تحلیل اکوایران نرخ مشارکت اقتصادی با افزایش سن سیری کاهشی دارد. کمترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان متعلق به گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر با ۱.۷ درصد است که با توجه به خروج نیروی کار از بازار به دلیل کهولت سن قابل توجیه است.بیشترین نرخ بیکاری برای زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله با ۳۴.۹ درصد ثبت شده است. به عبارت دیگر، تقریبا از هر سه زن در این گروه سنی که تمایل به کار کردن دارند، یک نفر بیکار است. با بالا رفتن سن، زنان از جمعیت فعال خارج میشوند و به طبع آن نرخ بیکاری و مشارکت اقتصادی کاهش پیدا میکند. به طوریکه، کمترین نرخ بیکاری زنان ۶۰ ساله و بیشتر صفر درصد بوده است. نرخ مشارکت و بیکاری این گروه سنی نشان میدهد افراد کمی در این محدوده سنی تمایل به کار کردن دارند و همگی شاغل هستند. با وجود آنکه نرخ بیکاری زنان کشور ۱۵ درصد اعلام شده و بیش از دو برابر نرخ بیکاری مردان است، همچنان نرخ بیکاری زنان جوان بسیار بیشتر از میانگین نرخ بیکاری زنان کل کشور بوده است.
با توجه به دادهها، نرخ بیکاری زنان ۱۵ تا ۲۹ ساله بیشتر از نرخ مشارکت اقتصادی آنهاست که نشان از وضعیت نامناسب بازار کار زنان در این گروه سنی میدهد. به طوریکه، نرخ بیکاری زنان ۱۵ تا ۱۹ ساله تقریبا هفت برابر نرخ مشارکت اقتصادی آنهاست. با بیشتر شدن سن زنان این نسبت کاهش مییابد. همچنین، نرخ مشارکت اقتصادی زنان ۳۰ تا ۴۴ ساله تقریبا در سطوح یکسانی قرار دارند، ولی با بالا رفتن سن نرخ بیکاری آنها کاهش مییابد. به طوریکه، نرخ بیکاری زنان ۳۰ تا ۳۴ ساله ۱۹.۳ درصد و نرخ بیکاری زنان ۴۰ تا ۴۴ ساله ۷.۷ درصد بوده است.
شاخص توسعه انسانی برای زنان در کشورهای توسعه یافته ۸۰ درصد، در کشورهای توسعه نیافته ۶۰ درصد مردان و در ایران شاخص، ۶۱ درصد مردان می باشد. بررسی علل این تفاوت در کشورهای توسعه نیافته نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته بیشتر این تفاوت ناشی از میزان اشتغال و سطح دستمزدهاست در حالی که در کشورهای توسعه نیافته علاوه بر تفاوت های مربوط به بازار کار، تفاوت در تعلیم و تربیت، بهداشت و تغذیه نیز به چشم می خورد.
طبق آخرین گزارش سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۲۳، نرخ مشارکت نیروی کار زنان در جهان به ۴۷٫۲درصد رسیده است که در مقایسه با ۷۲٫۳درصد برای مردان، همچنان فاصله قابلتوجهی را نشان میدهد (نرخ مشارکت نیروی کار بهصورت جداگانه برای هر جنسیت محاسبه میشود. یعنی از کل زنان در سن کار، ۴۷٫۴درصد در نیروی کار فعال هستند و از کل مردان در سن کار، ۷۲٫۳درصد در نیروی کار مشارکت دارند). در بخش صنعت، سهم زنان به ۲۸٫۹درصد رسیده است که نسبت به یکدهه قبل، افزایش ۱٫۲درصدی را نشان میدهد. در صنایع سنگین، این رقم به ۱۸٫۷درصد رسیده است که افزایش ۰٫۸درصدی نسبت به سال ۲۰۱۳ دارد.
- نویسنده : ملیحه منوری ـ سردبیر