افزایش اشتغال زنان به معنای افزایش تعداد نیروی کار فعال و در نتیجه، افزایش تولید و رشد اقتصادی است. از طرفی، اشتغال زنان باعث افزایش درآمد خانوادهها و بهبود شرایط زندگی کودکان و اعضای خانواده میشود.
زنان و چالشهای فراوان در بازار کار
به گزارش جمله افزون بر آن، اشتغال زنان میتواند به عنوان عاملی برای تقویت عدالت جنسیتی در جامعه عمل کند. حضور زنان در عرصههای مختلف کاری، علاوه بر تغییر نگاه جامعه به نقش زن، باعث میشود زنان از لحاظ اقتصادی مستقلتر شوند و توانمندیهای خود را بیش از پیش به نمایش بگذارند.
دادههای موجود از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۳ نشان میدهد که نرخ بیکاری زنان در ایران در بازهای بین ۱۳.۷ تا ۲۱.۹ درصد در نوسان بوده است. بالاترین نرخ بیکاری زنان در تابستان ۱۳۹۵ با ۲۱.۹ درصد ثبت شده است، در حالی که پایینترین نرخ در بهار ۱۳۹۹ با ۱۳.۷ درصد مشاهده میشود. این نوسانات نشاندهنده تأثیر عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی بر وضعیت اشتغال زنان است. از سوی دیگر، نرخ مشارکت زنان در این بازه زمانی بین ۱۰.۳ تا ۱۸.۳ درصد متغیر بوده است. بالاترین نرخ مشارکت در بهار ۱۳۹۷ با ۱۸.۳ درصد و پایینترین نرخ در زمستان ۱۳۹۲ با ۱۰.۳ درصد ثبت شده است.
بر پايه تحلیل اکوایران نکته قابل توجه این است که در برخی سالها، کاهش نرخ بیکاری با کاهش نرخ مشارکت همراه بوده است. برای مثال، در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰، نرخ بیکاری زنان کاهش یافت، اما نرخ مشارکت نیز کاهش پیدا کرد. این موضوع میتواند نشاندهنده این باشد که برخی از زنان از جستجوی کار منصرف شدهاند و دیگر خود را جزو جمعیت فعال به حساب نمیآورند. این پدیده میتواند ناشی از ناامیدی از یافتن شغل، افزایش مسئولیتهای خانوادگی، یا حتی تغییرات فرهنگی باشد.
کاهش مشارکت اقتصادی زنان
همچنین، دادهها نشان میدهد که نسبت اشتغال زنان (درصد زنان شاغل از کل جمعیت زنان در سن کار) در بازهای بین ۱۰.۹ تا ۱۴.۸ درصد در نوسان بوده است. این نسبت در سالهای اخیر روندی نسبتاً ثابت داشته است. آخرین آمار موجود مربوط به پاییز ۱۴۰۳ نشان میدهد که نرخ بیکاری زنان به ۱۴.۵ درصد رسیده است، که نسبت به تابستان همان سال (۱۴.۶ درصد) کاهش جزئی داشته است. با این حال، نرخ مشارکت زنان در پاییز ۱۴۰۳ به ۱۳.۷ درصد کاهش یافته است، که نشاندهنده این است که تعداد کمتری از زنان در سن کار، یا شاغل هستند یا به دنبال کار میگردند. این کاهش نرخ مشارکت میتواند حاکی از ناامیدی برخی زنان از یافتن شغل یا ترجیح آنها برای خارجشدن از بازار کار باشد.
دادهها حاکی از آن است که بهبود ظاهری در نرخ بیکاری لزوماً به معنای ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر برای زنان نیست، بلکه ممکن است بخشی از این بهبود ناشی از کاهش تعداد زنان جویای کار باشد. این موضوع نشاندهنده آن است که بازار کار ایران هنوز نتوانسته است به طور کامل زمینههای لازم برای مشارکت گستردهتر زنان را فراهم کند. در نتیجه، کاهش نرخ بیکاری زنان باید با احتیاط تفسیر شود، چرا که ممکن است بخشی از آن بازتابدهنده خروج زنان از جمعیت فعال باشد، نه ایجاد شغلهای جدید. البته، این تحلیل همچنان یکی از برداشتهای پیشرو است و ممکن است دسترسی به اطلاعات بیشتر نتایج دیگری به دست دهد.
تاريخچه اشتغال زنان به ما چه میگوید
به گزارش جمله زن از زمان های قدیم تا به امروز غیر از خانه داری، در امور مختلف کشاورزی، گله داری، صنایع دستی و حتی امور نظامی دوش به دوش مردان مشغول فعالیت بوده است. ولی در دوره هایی که خانواده یک واحد اقتصادی نیز به حساب می آمده است، فعالیتهای تولیدی زن که در خانه و یا نزدیکی آن انجام می گرفته است، جزء امور خانگی محسوب می شده و زن درازای آن کارمزدی دریافت نمی کرده است. با وقوع انقلاب صنعتی در اروپای غربی و تبدیل کارگاه های خانگی به کارخانه ها، و تبدیل نیروی انسان به نیروی ماشین، تحولات اساسی در شکل و مفهوم کار به وجود آمد و فعالیت اقتصادی زن در مقابل دریافت مزد از خانه به کارخانه کشیده شد. از آن زمان به بعد زنان با تحصیل علم در سطوح بالاتر، علاوه بر فعالیت های تولیدی، در سایر زمینه ها و در پست های گوناگون مشغول به کار شدند. در اکثر کشورهای صنعتی که تساوی زن و مرد از نظر حقوق اجتماعی علاوه بر اینکه شکل مدون و قانونی به خود گرفته، مورد توافق اکثریت نیز هست، حدود نیمی از نیروی کار را زنان تشکیل می دهند. لذا در این کشورها این سؤال که «آیا زن می تواند در خارج از خانه کار کند؟» کمتر مطرح است و دولت های مربوط هم با ایجاد تسهیلات لازم سعی در کمک به زنان – به خصوص مادران – شاغل دارند. در نتیجه امور مربوط به خانه مانع اساسی برای شاغل شدن آنان نیست. اما در کشورهای در حال توسعه که زنان به نسبت نیروی ناچیزی از کار را تشکیل می دهند، پدیده کار زن در خارج از خانه به عنوان یک مسئله اجتماعی هم در سطح خانواده ها و هم در سطح کشور به صورت نسبتاً حادی مطرح است.
اشتغال خانگی زنان
از سوی دیگر بهتازگی مرکز آمار ایران، نتایج مربوط به فعالیتهای صنعتی در محل سکونت خانوارها در سال ۱۴۰۱ را منتشر کرده است. بررسی اطلاعات این گزارش نشان میدهد بزرگترین سهم ارزش افزوده در فعالیتهای صنعتی در محل سکونت خانوار یا مشاغل خانگی، مربوط به تولید پوشاک (۳۸.۱درصد) بوده است که شامل تولید پوشاک از پوست خزدار نمیشود.
پس از این بخش، تولید قالی، گلیم، زیلو و جاجیم با سهم ۳۵٫۵ درصد در رتبه دوم قرار دارد؛ ضمن اینکه فرآوری و نگهداری میوهها و سبزیها سهمی معادل ۳ درصد داشته و سایر فعالیتها نیز ۲۲٫۱ درصد از کل ارزش افزوده را تشکیل میدهند.
این آمار نشان میدهد که صنایع دستی و خانگی همچنان نقش مهمی در مشاغل خانگی دارند. همچنین تقریباً ۹۰ درصد از شاغلان در این حوزه، زنان و تنها ۱۰ درصد مردان هستند. این موضوع بیانگر حضور پررنگ زنان در فعالیتهای صنعتی خانگی و نقش آنان در اقتصاد خانواده است.