هومن حکیمی – نویسنده و روزنامهنگار «برخی معتقدند که فوتبال موضوع مرگ و زندگیست. برای این نوع نگرش متاسفم. مطمئن باشید که فوتبال بسیار بسیار مهمتر از این چیزهاست»… اگر یک نفر باشد که به این حرف «بیل شنکلی» اعتقاد عمیقی داشته باشد، همین دکتر «حمیدرضا صدر» دوستداشتنی خودمان است. سرطان که آقای […]
هومن حکیمی – نویسنده و روزنامهنگار
«برخی معتقدند که فوتبال موضوع مرگ و زندگیست. برای این نوع نگرش متاسفم. مطمئن باشید که فوتبال بسیار بسیار مهمتر از این چیزهاست»…
اگر یک نفر باشد که به این حرف «بیل شنکلی» اعتقاد عمیقی داشته باشد، همین دکتر «حمیدرضا صدر» دوستداشتنی خودمان است.
سرطان که آقای صدر عزیز را از ما گرفت، نشان داد که در دوران یکهتازی کرونا، هنوز کلاسیکها، ارج و قرب خودشان را دارند و حمیدرضا صدر که عاشق نوستالژی بود، برای رفتن، از راه سرطان عبور کرد…
استودیوی شماره ۱۳ صداوسیما (امیدوارم شمارهاش را اشتباه ننوشته باشم)، حالا بدون دکتر صدر و بدون عادل فردوسیپور، خاصیت چندانی ندارد. آنجا سالها شاهد بود که ترکیب عشق دو نفر به فوتبال و گسترده وسیع اطلاعات و ترکیب سینما و فوتبال و زندگی، چه عاشقانههای نابی را برای ما عشقفوتبالیها فراهم میکرد.
ترکیب کسی که در دهه ۶۰، «پله» را «ادسون آرانتس دوناسیمنتو» خواند و باعث شد کسی مثل مرحوم «منوچهر نوذری» برای لحظهای آچمز شود، با مردی با موهای لخت و رها با ریشهای نرم که وقتی از جامجهانی مثلا ۱۹۶۶ یا یورو ۱۹۹۲ میگفت، شور و عشق و حرارت اول از حرکت دستهایش ساطع میشد، جادوی فوتبال را برای ما، جادوییتر میکرد…
آقای «سِتقهوهای» با صدایی متین و آرام -که موسیقی هم داشت حرف زدن عادیاش- زندگی ما را به فوتبال، پیوند محکمتری زد. با او دیگر همه چیز فقط در یک ۹۰ دقیقه داخل مستطیل سبز خلاصه نمیشد. میشد با فینال ۱۹۸۲ اسپانیا، آدم به یاد مادربزرگ از دسترفتهاش هم بیفتد. با دکتر صدر، آن ضربه عجیب و استثنایی «فنباستن» در فینال یورو ۱۹۸۸ که «داسایف» افسانهای را روی خط دروازه میخکوب کرد، فقط یک ضربه فوتبالی نبود بلکه سکانسی ماندگار از یک شاهکار رئال بود…
چند روز پیش یکی از دوستانم که دستی در عالم فوتبال و رسانه هم دارد به من گفت که نوشتههایم او را به یاد حمیدرضا صدر میاندازد. با اینکه مطمئنم قیاس من با ایشان خیلی معالفارق است اما با شنیدنش حس غرورآمیزی پیدا کردم. حالا ۳ روز از آن تعریف دوستم میگذرد و آقای صدر را از دست دادهایم…
حمیدرضا صدر آدمی متفاوت، اندیشمندی بدون ادا و اطوار و بسیار هم مرگاندیش بود. او در گفتوگویی با «پژمان راهبر» به مسآله مرگ به طور جالبی اشاره میکند و میگوید که از خدا خواسته وقتی یک تورنمنتی مثل جامجهانی یا جام ملتها شروع میشود، نمیرد و تا فینال زنده بماند، و این حجم از عشق به فوتبال با همه ریز و درشتهایش خیلی منحصربه فرد است. او در همان گفتوگو با «پژمان راهبر» به صراحت میگوید که باید به نوجوانها بگوییم که زندگی، سرشار از تلخی و جداییست اما باید زندگی و تلاش کرد تا لحظههای شیرین و به یاد ماندنی هم خلق بشود…
آقای صدر را شاید بشود با «شل سیلور استاین»؛ نویسنده مطرح آمریکایی که به «عمو شلبی» معروف است، مقایسه کرد. هر دو، فلسفیترین و اجتماعیترین مفاهیم را با زبان و ادبیات خاص خودشان در دو حوزه فوتبال و قصه به مخاطب ارائه کردند؛ ساده، طنازانه و البته همراه با جزییاتی دراماتیک و حالا هر دوشان تا ابد در قلبها زنده خواهند ماند…
آقای صدر در تمام زمانی که یورو ۲۰۲۰ برگزار میشد، درگیر شیمی درمانی لعنتی بود. نمیدانم توانست بازیها را تماشا کند (امیدوارم که توانسته باشد) یا نه ولی حدس میزنم علاقهاش به لیگ برتر انگلیس و سابقه تحصیلش در این کشور، او را طرفدار این تیم در فینال کرده باشد و احتمالا اگر مهمان تلویزیون ما بود در آن شب فینال که برای من به شکل رویایی با قهرمانی ایتالیای محبوبم به پایان رسید، با همان متانت همیشگی و با همان حرکتهای شورانگیز دستهایش، اشتباه «ساوتگیت» در انتخاب پنالتیزنهای تیمش را یادآوری میکرد اما طوری که حرمت سرمربی حفظ شود…
دکتر «حمیدرضا صدر» در ۲۵ تیر ۱۴۰۰ از پیش ما رفت. نویسندهها اما واقعا هیچوقت نمیمیرند. مثلا چه کسی میتواند مدعی شود که «کافکا» یا «صادق هدایت» مردهاند، وقتی آثار نابشان مدام در ذهن ما تکرار میشوند؟
دکتر «صدر» شاید زود رفته باشد اما کیفیت این ۶۵ سال زندگیاش و لحظههای نابی که در قاب تصویر و در آثارش (فقط نوشته جذابش درباره آن فینال لعنتی لیگ قهرمانان بین میلان-لیورپول و کامبک رویایی لیورپول را بخوانید تا گوشی دستتان بیاید) به ما هدیه کرد، یعنی چقدر زندگی پرباری داشته و من به احترام این پرباری، سعی میکنم، غصه فراوانم را مخفی کنم… .
با همکاری هلال احمر انجام میشود؛
اعلام یک پویش و کمک به مردم سیستان و بلوچستان
سیستان و بلوچستان در این روزها بیشتر از هر زمانی نیازمند توجه ملی برای عبور از بحران کرونای دلتا با تجهیز مراکز درمانی و ارسال وسایل حفاظتی و بهداشتی برای مردم این خطه شریف از کشور است.
خیریه نیکوکاران شریف در تعامل با بنیاد نیکوکاری فرشتهها و با همکاری جمعیت هلال احمر، به یاری مردم بی دفاع در این خطه رفته و با اعلام یک پویش سراسری، ۳۰ ست کمک تنفسی پرتابل را برای استفاده در مراکز درمانی و همچنین بیمارانی که به علت محدودیت ظرفیت بیمارستانها به ناچار در منزل میبایست برنامه درمانی خود را طی کنند تهیه و توسط جمعیت هلال احمر جهت بهره برداری شهروندان شهرستان ایرانشهر و بمپور به مقصد دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر ارسال کرد. این مجموعه شامل سی کپسول اکسیژن ده لیتری به همراه مانومتر و ماسک تنفسی استاندارد برای استفاده بیماران کرونایی است که در اختیار بیماران نیازمند معرفی شده از سوی دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر قرار خواهد گرفت.
شیوا محمدی نیک مدیرعامل مؤسسه خیریه نیکوکاران شریف گفت: برنامه تجهیز مراکز درمانی، در ادامه پویش سال گذشته برای تجهیز مراکز درمانی و اهدای ۳۰ تخت سه شکن به بیمارستان خاتم الانبیای ایرانشهر و ۱۰ ست کمک تنفسی به مرکز بهداشت سیب و سوران استان سیستان و بلوچستان انجام پذیرفته است.