ساده‌انگاری اقتصاد و مدیریت
ساده‌انگاری اقتصاد و مدیریت
مدتی است که در رسانه‌ها مطرح می‌شود که برخی اقلام دارویی، نایاب و برخی کمیاب است و همچنین خانوارهایی که نوزاد دارند از کمبود شیرخشک گلایه دارند و برخی که دارو را پیدا می‌کنند از قیمت آن شکایت دارند چون خارج از توان آنان است.

گروه سیاسی جمله – مدتی است که در رسانه‌ها مطرح می‌شود که برخی اقلام دارویی، نایاب و برخی کمیاب است و همچنین خانوارهایی که نوزاد دارند از کمبود شیرخشک گلایه دارند و برخی که دارو را پیدا می‌کنند از قیمت آن شکایت دارند چون خارج از توان آنان است و با توجه به این‌که هم بیماران و هم نوزادان، درشمار گروه‌های آسیب‌پذیر هستند ضرورت دارد دولت، مکانیزم یا سازوکاری طراحی و اجرا کند که این اقلام با قیمتی منطقی، به دست افرادی که به آن نیاز دارند، برسد.
دولت سیزدهم اما هنوز نتوانسته است چنین راهکاری را تعیین و اجرا کند و مشکلات همچنان ادامه دارد و در چنین شرایطی، سیاست‌گذاران باید در اتاق خود بنشینند و سازوکار موردنظر را برای اصلاح دائمی طراحی کنند.
روز گذشته فیلمی از «محمد مخبر» معاون اول دولت رییسی در شبکه‌های رسمی ازجمله صفحه شخصی خود ایشان منتشر شده است که وارد داروخانه‌ای می‌شود و از همین مسائل، پرس و جو می‌کند.
در این فیلم که با عنوان «بازدید سرزده معاون اول رییس‌جمهوری از چند داروخانه» رسانه‌ای شد، معاون اول رییسی از متصدی داروخانه می‌پرسد وضع داروها چطور است و آن فرد هم توضیح می‌دهد که یک سری داروها کم است ازجمله داروی «وارفارین» اصلاً نیست و باتوجه به این‌که این دارو برای بیمارانی که جراحی قلب کردند، لازم است، کمبود آن برای مردم مشکل ایجاد می‌کند.
«محمد مخبر» از اوضاع شیرخشک و داروهای بیماران خاص می‌پرسد و متصدی داروخانه پاسخ می‌دهد شیرخشک الان توزیع می‌شود و با توجه به اینکه سهمیه‌ای شد و کد ملی نوزاد را ثبت می‌کنیم اوضاع کمی بهتر شده است اما داروهای خاص وضعیت خوبی ندارد و در نهایت نیز معاون اول رییس‌جمهوری از بدهی سازمان تأمین اجتماعی می‌پرسد و انگار که خود شرایط را می‌داند، قبل از پاسخ متصدی داروخانه می‌گوید اوضاع خوب نیست نه ؟ و متصدی هم جواب می‌دهد نه هر شش تا هفت ماه پرداخت می‌شود.
احتمالاً اصولگرایان و طرفدران دولت با یک نگاه سطحی، این اقدام را کاری میدانی و جهادی نام‌گذاری کنند و به «محمد مخبر» اعتبار و امتیاز می‌دهند اما به باور ما این روش‌های مدیریتی نه تنها کارگشا نیستند که اساساً روش‌هایی منسوخ هستند.
در روزگاران گذشته و در تاریخ کهن، شاهان، وزرا و امیران این‌گونه به‌طور مستقیم و بعضاً ناشناس در میان مردم حضور می‌یافتند تا هم از شرایط کشور آگاهی نسبی به دست آورند و هم جایی که لازم دانستند، گامی بردارند و مانعی را از سر راه فردی یا اهالی منطقه‌ای حذف کنند و خدمتی برسانند.
در آن دوران، سازمان‌ها و نهادهای مختلف و پیچیده با وظایف و تکالیف نظارتی ایجاد نشده بودند و اخبار نیز در کوتاه زمان به امیران و وزیران نمی‌رسید و انجام چنین مأموریت‌هایی، فوریت داشت نظیر آنچه که در سلوک مدیریتی مولا امیرالمومنین(ع) گفته شد.
امروز اساساً نیازی به دست زدن به چنان برنامه‌هایی نیست، فی‌المثل اگر امام زمان (عج) ظهور کنند، هرگز مانند امام علی (ع)، شام و نان گرسنگان را در کیسه نمی‌کنند که شبانه به نیازمندان برسانند چون سازمان‌هایی چون کمیته امداد و نهادهای خیریه ایجاد شدند و واریز رقم ماهانه و کمک‌های ویژه به‌ حساب بانکی نیازمندان، ممکن است و در چنین شرایطی، مدیران ارشد کشور هم باید در اتاق‌های تصمیم‌سازی بنشینند و موانع ساختاری را از میان بردارند و سازوکارهای توزیع اقلام دارویی و همه کالاها و خدمات موردنیاز را ترسیم کنند.
این سازوکارها، دقیقاً مانند مسیرهای آبی است که یک کشاورز از منبع تأمین آب تا مزرعه خود تعبیه می‌کند و احتمالاً هر هفته یک‌بار نیاز دارد از این مسیرها، سرکشی کند تا موانع احتمالی را از میان بردارد.
یکی از نقدهایی که به دولت سیزدهم وارد است همین است که در همه کارها، می‌خواهد مستقیم مداخله کند و نام آن را نیز مدیریت جهادی و مدیریت انقلابی گذاشت در حالی‌که تجربه همین دوسال و چندماه نشان داد که موفق نبوده است درحالی‌که چنین کاری را چند بازرس و چند کارمند عادی نهاد ریاست‌جمهوری نیز می‌توانستند انجام دهند و نیازی به این نیست که معاون اول رییس‌جمهوری در کوچه و خیابان راه بیفتد و اگر می‌بینیم در هیچ کدام از کشورهای توسعه‌یافته، چنین نمی‌کنند، دلیل آن
همین است.
به سفرهای استانی دولت نیز چنین نقدی وارد است و درحالی‌که همه وزیران، در استان و شهرستان‌ها ادارات و نیروهای زیرمجموعه دارند، رییس‌جمهوری و وزرا با صرف هزینه‌هایی که نه در دولت احمدی‌نژاد و نه در دولت رییسی هرگز اعلام نشده است، به مناطقی از کشور می‌روند و چند طرح و پروژه را اجرا می‌کنند که اگر وزارت‌خانه مربوط با اداره‌کل استانی خود هماهنگی لازم را انجام می‌داد نیز می‌توانست افتتاح کنند یا کلنگ بزنند.
نکته نهایی این‌که چنین سبک مدیریتی اگر خوش‌بین باشیم ناشی از ساده‌انگاری اقتصاد و ناآگاهی از علم مدیریت است و اگر بدبین باشیم باید بگوییم عمدتاً با هدف نمایش و حتی عوام‌فریبی صورت می‌گیرد که در هر دو صورت حاصل و عایدی برای مردم و همچنین حرکت کشور بر ریل توسعه ندارد.

  • نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی