دراصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد . بر اساس این قانون و انتظاراتی که برای خانواده محصلان ایجاد کرده […]
دراصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد .
بر اساس این قانون و انتظاراتی که برای خانواده محصلان ایجاد کرده است مقابل یکی از مدارس ابتدایی جنوبی ترین نقطه تهران حاضر می شوم، به پایان زنگ آخر چیزی نمانده است .تعدادی از والدین دانش آموزان به دنبال فرزندانشان آمده اند، عده ای به دنبال پارک مناسب برای وسیله نقلیه خود می گردند و عده ای پیاده جلوی مدرسه به انتظار ایستاده اند. با تعدادی از آنها هم صحبت می شوم . از یکی از مادرانی که پیاده به دنبال دو دخترش آمده در مورد هزینه لباس فرم می پرسم و او می گوید که دو دخترم در مقطع ابتدایی تحصیل می کنند، هر سال با تغییر در رنگ و مدل توسط مسئولین مدرسه با اجبار باید بابت لباس فرم هزینه کنیم . هر لباس فرم ۱۲۰۰۰۰هزار تومان برایم هزینه داشته است. در این وضعیت اقتصادی برای من که دو فرزند دارم بسیار دشوار است چرا که تنها لباس فرم مدرسه نیست و هزینه لوازم التحریر و کتاب، هزینه کیف و کفش و … نیز در کنار این ها جای خود را دارند.
از پدر یکی از دانش آموزان که لباس نظامی به تن دارد و دنبال دخترش آمده در مورد ثبت نام فرزندش می پرسم: با گالیه می گوید ، باوجود اینکه مسئولان وزارت آموزش و پرورش بارها اعلام کرده اند دریافت هر گونه وجه هنگام ثبت نام دانش آموزان در مدارس غیر قانونی است اما دریافت پول های خارج از قانون از جمله ۴۰۰۰۰ هزار تومان بابت ثبت نام در این مدرسه، از مشکلاتی است که ما خانواده ها با آن مواجه ایم .
هزینه هشت قطعه عکس ۳٫۴ پشت نویسی شده ، سه برگ فتوکپی از تمام صفحات شناسنامه، عکس اسکن شده بر روی سی دی ، یک برگ کپی کارت ملی دانش آموز ، یک برگ فتوکپی شناسنامه و کارت ملی پدر و مادر دانش آموز شاید زیاد به چشم نیاید، اما اصل فیش واریزی ثبت نام مدرسه ،هزینه لباس و لوازم التحریر، کتاب و…. حتما خیلی از پدر و مادرها را در این وضعیت اقتصادی دچار مشکل می کند، این صحبت پدر کارگری است که از محل کارش اخراج شده و به گفته خودش نمی خواسته دخترش را ثبت نام کند و فقط بخاطر گریه های دخترش رفتن به مدرسه را پذیرفته است.
متاسفانه با توجه به شرایط اقتصادی موجود پرداخت این هزینه ها برای خانواده ها به یک معضل تبدیل شده و به گفته آنها در صورت عدم پرداخت هزینه های ثبت نام ، مسئولان از پذیرش فرزندانشان امتناع کرده و زمانی که پرسیده شده دریافت این پول بابت چیست ، با ترش رویی مواجه و گاهی دلایلی مانند اینکه مدرسه خرج دارد وهزینه قبض آب و برق و گاز را باید پرداخت کنیم را برایشان آورده اند. چه کسی باید هزینه مدارس را تامین کند؟
در اینجا اصل قانون ارجح تر است یا تگنای کمبود بودجه که مدیران مدارس را مجبور به دریافت وجه از اولیای دانش آموزان می کند؟
بنیانگذار رمان نوین
۲۹ سپتامبر ۱۵۴۷: ۴۷۲ سال پیش در چنین روزی میگل سروانتس در آلکالا در ۳۰ کیلومتری شرق مادرید زاده شد. آگاهی اندکی که درباره زندگی خصوصی میگل دِـسروانتس در دست است تنها از پنج نامهای است که از او باقی مانده و برداشتهایی که از کتاب دون کیشوت او میتوان کرد.
۵۸ ساله بود که نخستین بخش ماندگارترین اثرش دون کیشوت را به پایان رساند که در زندان شهر سِویل آغاز کرده بود. قهرمان اصلی داستان آرمانگرای خیالبافی است که به همراه خدمتکار واقعگرایش سانچو پانچا به جنگ با بیدادگریها میرود.
از آنجا که در این داستان برای نخستین بار در ادبیات غرب به «بخشهای فرارمانی» برمیخوریم که «کتابی درباره این کتاب» هستند، میتوانیم افزون بر آگاهی از زمان و زمانه نویسنده به گوشههایی از زندگی خصوصی خود او نیز دست یابیم. شاید بتوان دون کیشوت را نمونه غربی جوحی، بحلول و ملا نصر الدین شرق دانست: «مردم میگویند او دیوانه است. اما آیا دیوانگان و قدیسان همانند نیستند؟”.