گروه سیاسی/ در همه نظامهای مردمسالار، طیفها و جبهههای گوناگون سیاسی و فرهنگی تا زمانیکه قانون اساسی کشور را قبول داشته باشند و برخلاف مصالح ملی و منافع عموم حرکت نکنند، در کنشهای سیاسی و رقابت برای کسب کرسیهای قدرت مشارکت میکنند و اتفاقاً این مشارکت در موازنه قدرت و رضایت اقشار […]
گروه سیاسی/
در همه نظامهای مردمسالار، طیفها و جبهههای گوناگون سیاسی و فرهنگی تا زمانیکه قانون اساسی کشور را قبول داشته باشند و برخلاف مصالح ملی و منافع عموم حرکت نکنند، در کنشهای سیاسی و رقابت برای کسب کرسیهای قدرت مشارکت میکنند و اتفاقاً این مشارکت در موازنه قدرت و رضایت اقشار مختلف اجتماعی و در نهایت انسجام اجتماعی اثرگذار است، برعکس نظامهای تمامتخواه یا نظامهای تکحزبی که علاقهای به رقیبتراشی ندارند و از همه امکانات قانونی و فراقانونی استفاده میکنند تا احزاب رقیب و حتی برخی سمنها و تشکلهای غیرسیاسی را نیز از میدان به در و گاه منحل کنند.
در جمهوری اسلامی ایران نیز از دو تا سه دهه پیش که کنشگری سیاسی شدت گرفت، دو جریان مهم با زیرشاخههای متعدد به نام «اصولگرایان» و «اصلاحطلبان» فعال بودند که هرکدام در مقاطعی در یکی از سه قوه اصلی قدرت، حضور داشته و دارند و در مقطعی نیز جریانی موسوم به «اعتدال» به عرصه آمد که هرچند گفتمان مستقلّی نداشت اما تلاش کرد در میدان عمل هم از ظرفیت اصولگرایان بهره ببرد و هم اصلاحطلبان میانهرو را به بازی بگیرد و به این شکل نوعی توازن در عمل سیاسی ایجاد کند که البته به تحلیل بسیاری موفق نبوده است.
امروز اصولگرایان بر مسند قدرت هستند و هم در مجلس شورای اسلامی، هم در دولت و قوه قضاییه دست بالا را دارند و مدعی هستند که با این یکدست کردن قدرت، میتوانند به همه اهدافی که انقلاب اسلامی وعده داده بود برسند و گاه نیز مدعی شدند نیازی به آمریکا، شرکای غربی و حتی معاهده برجام و تصویب «FATF» ندارند، ادعایی که البته سُست است و به نظر میرسد از سر فقدان شناخت کافی از معادلات جهان در هزاره سوم باشد.
حقیقت این است که هر مدیر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و هر فرمانده نظامی که در طول ۴۳ سال گذشته در میدانهای مختلف داخل نظام جمهوری اسلامی پرورش یافت و پخته شد، یک سرمایه ارزشمند برای کشور است و باید طرحی برای استفاده از چنین ظرفیتهایی داشته باشیم، حتی اگر مدیرانی باشند که نگاه و نظری مخالف با جریان سیاسی حاکم داشته باشند که اصولگرایان هستند.
هر فردی که یک سرمایه اجتماعی با خود دارد خواه سیاستمدار باشد، یا اهل فرهنگ و هنر یا اقتصاددان و نظامی، برای ایران عزیز اسلامی یک فرصت است و نباید وی را با تهمت و افترا از میدان به در کرد.
امروز کشور در مشکلات فراوانی فرو رفته است، مشکلاتی که شخص آیت الله رییسی یا دولت سیزدهم کمترین نقش و سهم را در ایجاد آن داشتند اما ناخودآگاه در معرض بیشترین نقد قرار دارند و از دیگر سو توان لازم، عِدّه و عُدّه برای مواجهه با این مشکلات را ندارند و برخی از تحرکات اقتصادی نیز وابسته به حضور مثبت در معادلات جهانی بستگی دارد و در دولتهای پیشین، مردانی کارآزموده و تجربه دیده هستند که میتوانند در این مسیر نقشآفرینی کنند و دولت سیزدهم و اصولگرایان نباید دست ردّ به سینه این افراد بزنند.
اخیراً خبر مربوط به دیدار حسن روحانی رییسجمهور سابق، علیاکبر ناطق نوری رییس مجلس پنجم، سید محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات و سید حسن خمینی که طی هفتههای گذشته صورت گرفته، واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشته است.
یکی از نزدیکان حسن روحانی درباره این دیدار به خبرگزاری فارس گفت: این دیدار برای موضوعی خاص برگزار نشده بلکه یک دید و بازدید معمولی بوده است و افراد سیاسی برابر عادت با هم جمع میشوند و مسائل را تحلیل میکنند. وی در همین خصوص ادامه داد: آقای روحانی بعد از پایان ماموریت خود در دولت دیدارهای زیادی داشته است و بعضی اوقات این دوستانی که شما از آنها نام بردید به دیدار آقای روحانی آمدند و جلسه اخیر هم پاسخ آقای روحانی به دیدار این دوستان بوده است.
محمدجواد امام مدیرعامل بنیاد باران و از چهرههای مورد اعتماد رییس دولت اصلاحات نیز درباره این دیدار گفته است: این دیدارها یک بازدید معمولی است که شاید هرچند وقت یک بار انجام شود. وی گفته این دیدارها مربوط به هفتههای اخیر هم نبوده است؛ دیدار منظمی نیست که بخواهیم بگوییم ادامهدار هست یا نه و حتی این دیدارها تشکیلاتی هم نیست که ادامه دارد باشد.
هرچند که نزدیکان دو رییسجمهور پیشین تاکید دارند که این دیدار یک دیدار عادی بوده است اما یکی از منبع مطلع وابسته به طیف اصلاحطلب به فارس گفت: در این دیدار درباره آرایش سیاسی قدرت در کشور، مذاکره با ۱+۴ و قراردادهای ایران با روسیه و چین بحث و تبادل و نظر صورت گرفته است و براین اساس سید محمد خاتمی در روزهای آینده قصد دارد نامهای سرگشاده در مورد شرایط کشور منتشر کند.
این اتفاق قطعاً به نفع همه مردم و کشور خواهد بود اگر همه روسای جمهور سابق و مدیران ارشد آن اجازه داشته باشند درخصوص مشائل مبتلابه کشور نظر بدهند و در جاهایی که نیاز بود به دولت کمک کنند. براین اساس ما باور داریم مشارکت جریان اصلاحات به رهبری حجت الاسلام سید محمد خاتمی در سایه قانون و مقررات حاکم بر کشور، اتفاق خوبی است و امیدواریم تندروهای جریان اصولگرا در برابر چنین حضوری جبهه نگیرند و تیر تهمت و افترا به سمت رقبای سیاسی خود پرتاب نکنند.