«سلاخی «هامون» در لامینور
«سلاخی «هامون» در لامینور
قتل با هر انگیزه‌ای که باشد و به هر شیوه‌ای بر سر هر کسی که انجام پذیرد، عملی غیرانسانی، پلید و تأثرانگیز است.

سرویس سیاسی جمله – قتل با هر انگیزه‌ای که باشد و به هر شیوه‌ای بر سر هر کسی که انجام پذیرد، عملی غیرانسانی، پلید و تأثرانگیز است اما قتل فردی چون «داریوش مهرجویی» فردی که بیش از ۵۰ سال سابقه سینمایی داشت و در کارنامه خود از فیلم‌های استعاره‌ای چون «گاو» تا کمدی چون «اجاره‌نشین‌ها» و فلسفی چون «هامون» و عرفانی چون «پری» و اجتماعی چون «سنتوری» داشت آن هم به‌اتفاق همسرش که بانویی فیلمنامه‌نویس بود، بیش از همه دردناک است، جامعه را نگران می‌کند و تا مدت‌ها در حافظه جمعی مردم می‌ماند.
شاید درک این حقیقت کمی دشوار باشد اما تأکید داریم داریوش مهرجویی، هم در سال‌های زندگی خود بناهایی را ساخت و تاریخ را در چند حوزه، چندین دهه به پیش راند و کارنامه‌ای بسیار سنگین از خود برجای گذاشت که می‌توان دهه‌ها درباره آن سخن گفت و نظر خوانندگان از نسل‌های مختلف را جلب کرد و جای تأسف است که بگوییم امروز مرگ وی نیز به‌گونه‌ای رقم خورد که نسلی را مبهوت کرد و باز درخصوص نحوه مرگ و تلخی غم فقدان وی نیز کتاب‌هایی نوشته می‌شود و توجه نسل‌های مختلف را به خود جلب می‌کند.
جامعه ما که عادت دارد هر روز با خبری تلخ، خود را شروع کند یا با رویدادی تلخ، شب را به پایان برساند، بامداد دیروز یکشنبه، شوکه شد زمانی که از قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر آگاه شد و هنوز نیز خود را پیدا نکرده است.
به قول «سیمین دانشور» همسر «جلال آل احمد»، اتفاق همیشه در جایی رخ می‌دهد که تصور آن را نداریم و روز گذشته، کارد در تن و بدنی فرو رفت که هیچ کس تصور آن را نداشت هرچند «وحیده محمدی‌فر» چند روز قبل از تهدید خود به قتل توسط فردی که به تشخیص وی مهاجر بود، خبر داد، شرح ماجرا را در شبکه اجتماعی منتشر کرد و یکی از روزنامه‌های کشور هم در این زمینه با وی مصاحبه کرد اما این خبر از طریق مقامات انتظامی جدی گرفته نشد.
پس از این خبر، مانند نمونه‌های مشابه گمانه‌زنی درخصوص عوامل قتل آغاز شد و به‌ویژه برخی با بازنشر فیلم اعتراض تندی که مهرجویی پس از توقیف آخرین کار سینمایی‌اش «لامینور» داشت، تلاش کردند این اتفاق را سیاسی جلوه دهند هرچند هیچ‌کدام از شواهد چنین چیزی را تأیید نمی‌کند.
در این میان برخی شبکه‌های خبری فارسی‌زبان خارج از کشور سنگ تمام گذاشتند که «کار کارِ خودشونه» و بدون اشاره به دلیل مدعای خود، با تیراژ بالا در حال انتشار این گزاره هستند که داریوش مهرجویی و همسرش توسط عوامل حکومت به قتل رسیده‌اند.
«منتظرالمهدی» سخنگوی فراجا اعلام کرد مدارک و شواهد برجای مانده در محل وقوع جرم، در دست بررسی است و قول داد قاتل را پیدا می‌کنند و سایر اطلاعات مربوط به این حادثه تلخ نیز لحظه به لحظه از دستگاه‌های رسمی مانند نیروی انتظامی، دستگاه قضا و پزشکی قانونی به اطلاع افکار عمومی رسید و برای بررسی اطلاعات بیشتر و دقیق‌تر باید ساعاتی یا چند روزی بیشتر منتظر بود.
نکته مهم که در شبکه‌های مجازی گوشی به گوشی می‌رود احتمال دست داشتنِ مهاجران غیرقانونی در این جنایت بود که دراین خصوص هم باید شکیبا بود و زمان داد تا اصل قضیه روشن شود و باید مسیر عبور نفرت‌پراکنی‌های کور را بست.
این اتفاق تلخ را به جامعه هنری و مردم دوستدار این فیلم‌ساز بزرگ تسلیت می‌گوییم و یاد وی را گرامی می‌داریم و از خاطر نمی‌بریم که خدمت بزرگ داریوش مهرجویی و همسرش این بود که توجه بیننده را از سطح به عمق ببرند و از کلیات به جزییات وصل کنند و گاه از متن به فرامتن پیوند بزنند و این ویژگی مهمی است که تقریباً در همه آثار این دو هنرمند دیده می‌شود.
داریوش مهرجویی در یکی از مصاحبه‌های اخیر خود که چندماه قبل انجام شده بود به همین ویژگی آثار خود اشاره کرده بود و گفته بود برخی آثارش وجهی پرافیتیک «prophetic» یا پیشگویانه داشته است و از این بایت به خود افتخار می‌کرد.
ما نیز خرسند هستیم که در کلاس درس داریوش مهرجویی نشستیم و با دیدن تولیدات سینمایی‌اش اجازه دادیم پرده ضخیم برخی سنت‌های پوشالی را از دیدگان ما کنار بزند و افق‌های جدید را برابر دیدگانِ خرد ما باز کند.
تردیدی نداریم که وجه برجسته آثار سینمایی داریوش مهرجویی همین بود چرا که وی دانش‌آموخته فلسفه بود و به سینما صرفاً از جنبه سرگرمی، نظر نداشت و تلاش می‌کرد عقلانیت انتقادی بیننده را به بازی بگیرد و خرد او را قلقلک دهد تا کمی با جزییات بیشتر به جامعه خود نگاه کند.

  • نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی