گروه سیاسی روز قبل عکسی از کابینه احتمالی دولت سیزدهم در یکی از روزنامههای کشور با گرایش چپ میانه و تکنوکرات منتشر شد که هنوز بهطور دقیق نمیدانیم چند درصد براساس اطلاعات موثق بود و چند درصد نیز گمانهزنی یا حتی شیطنت رسانهای اما همانگونه که انتظار میرفت کابینهای اصولگرا است. درخصوص اینکه کابینه […]
گروه سیاسی
روز قبل عکسی از کابینه احتمالی دولت سیزدهم در یکی از روزنامههای کشور با گرایش چپ میانه و تکنوکرات منتشر شد که هنوز بهطور دقیق نمیدانیم چند درصد براساس اطلاعات موثق بود و چند درصد نیز گمانهزنی یا حتی شیطنت رسانهای اما همانگونه که انتظار میرفت کابینهای اصولگرا است.
درخصوص اینکه کابینه یک رییس دولت اصولگرا، قطعاً متشکل از اصولگرایان است ایرادی به آیت الله سید ابراهیم رییسی وارد نیست و تعارفاتی هم که در خصوص «فراجناحی بودن کابینه دولت سیزدهم» طرح شده بود نیز بیشتر برای تبلیغات بود و نه چیز دیگر و این حق نماینده ملت در رأس قوه مجریه است که مردانش را برابر باورهای سیاسی و مذهبی خود انتخاب کند و اگر غیر از این باشد، نظم و هارمونی کابینه که شرط اولای پیشبُرد امور اجرایی است، به هم میریزد. به کار گرفتن وزیر اصلاحطلب یا وزیری که گفتمان دولت مستقر را قبول ندارد، میتواند مقدمه کارشکنی در اجرا باشد.
البته تا جاییکه ما میدانیم رییسجمهور منتخب عضو هیچ حزب اصولگرایی نبوده و نیست اما در جمهوری اسلامی ایران، احزاب سیاسی «بدیلی و آلترناتیوی» دارند به نام گروههای ذینفوذ یا جریانات سیاسی- مذهبی که به آن «طیف یا جبهه» گفته میشود و این بدیل، بیش از احزاب سیاسی قدرت دارد و از ابتدای انقلاب هم در موضوعات مختلف حضور داشته و گاه به جای احزاب و گاه به نام احزاب نقشآفرینی کرده است و وابستگی فکری و آیت الله رییسی به یکی از این دو طیف اصلی واضح است و اساساً مدیریت عالی گرفتن در قوه قضاییه، چنین پیششرط نانوشتهای دارد.
بنابر مطالب گفته شده ما به رییسجمهور منتخب ایرادی نمیگیریم که کابینهای به احاظ درونجریانی «متنوع» معرفی کند به این شکل که تلاش کند از همه جریانهای اصولگرا برای تکمیل دولت خود یارگیری کند تا توان چانهزنی دولت خود را افزایش دهد و همچنین «قشای محافظ دولت» را مستحکم سازد تا هدف حملات منتقدان کمتری باشد اما ذکر دو نکته کلیدی را به رییس دولت سیزدهم ضروری میدانیم:
اول اینکه جریان اصولگرایی که عقبه دولت سیزدهم و شخص رییسجمهور منتخب است در همه چهار دهه گذشته در قدرت حضور داشته است و نمیتواند ادعا کند که تازه امروز به مسئولیت رسید و از پاسخ طفره برود و مشکلات را به گردن دولتهای قبل یا جریان مقابل خود -اصلاحطلبان- بیندازد.
اصولگرایان حتی یکبار نیز در سال ۸۴ هر سه قوه و حمایت کامل رهبر معظم انقلاب را به دست داشتند اما از دل آن «اتحاد و هماهنگی» چیزی جز تفرقه و انشقاق بیرون نیامد و جریان انحرافی و محمود احمدینژاد، مولود همان اتحاد هستند ضمن اینکه در حوزه توسعه نیز بالاترین هنری که داشتند -علیرغم – «هرزدادن منابع» بود و نه چیز دیگر.
جریان اصولگرایی هرگز خود را نقد نکرد و همواره عادت کرد نقصها و ضعفهای خود را در پشت شعارهای بیربط و باربطِ ایدئولوژیکی پنهان کنند و امروز که پشتوانه و عقبه دولت سیزدهم است نیز بیتردید آموزههای سیاسی و مدیریتی خود را به دولت تحمیل خواهد کرد و این مشکل اصلی دولت رییسی در میدان عمل است.
نکته دوم اینکه جریان اصولگرایی در کلیت خود به اختلالی مبتلاست که من نام «سهلاندیشی و سادهسازی در حکمرانی» به آن میدهم. غالب رجال سیاسی این جریان درک درستی از مسائل پیچیده دنیای امروز ندارند و حاضر به تقلید از دیگران یا افزایش دانش خود نیز نیستند و اگر شرایط محیط زیست ما امروز به این وضعیت رسید یکی از نتایج همین رویکرد سادهانگارانه است.
اقتصاد، سیاست خارجی، تغییرات اقلیمی و انواع آسیبهای اجتماعی امروز برای همه کشورها، اموری مهم و البته پیچیده هستند که ساعتها برای شناخت و احاطه و حل مشکلات آن زمان اختصاص میدهند و تنها به نظرات کارشناسی اعتنا میکنند اما اصولگرایان، مشکلات اقلیمی و کمآبی را نتیجه گناه و عصیان شهروندان مینامند و شانه از بار مسئولیت خالی میکنند، به همین سادگی.
بهعنوان یک نمونه واضح و ملموس در حوزه روابط بینالملل نیز از آنچه که اتفاق افتاده و میافتد بیخبرند و حرف از «اف ای تی اف» میزنند و اظهار نظرهای شخصی و غیرکارشناسی میکنند و همان اظهارنظرها مبنای تصمیمات مدیریتی و اجرایی میشود و حاصل و نتیجه آن میشود تحریم بانک و ممنوعیت فروش نفت، افزایش نرخ دلار، افت ارزش ریال، کسر بودجه بیسابقه و مشکلات معیشتی و آنان دولت روحانی را مسئول و مقصر میدانند ، به همین سادگی.
امروز به نظر میرسد عقبه سیاسی دولت سید ابراهیم رییسی همان جریان است و اگر از دولت سیزدهم توقع داشته باشد که بر اساس قرائت ناقص خود در حوزه اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجه و محیط زیست عمل کند، هیچکدام از چالشها مرتفع نمیشود و فشار و آواری که بر معیشت مردم آمده، سنگینتر خواهد شد و دیگر دولت روحانی نیست که آنان تدبیرش را به سُخره بگیرند و خود را کنار بکشند.
روزیکه سید ابراهیم رییسی دولت را در دست گرفت هدف تمام انتقادات است و نباید رشته عقلانیت مدیریتی را از دست خود رها کند و به این گروه از اصولگرایان بسپارد.
البته هدف ما از این نوشتار تطهیر جریان اصلاحات نیست که نقد بر این جریان را در گذشته داشتیم و در آینده نیز به آن میپردازیم اما هدف ما هشداری به دولت سیزدهم است که بهزودی تنها مسئول رسمی همه مشکلات کشور است و لازم است مبنای تصمیماتش نه رویکرد سهل اندیش که کارشناسانه باشد.