فرشاد کاسنژاد / کمک ۲.۷ میلیارد دلاری فیفا به بخشهایی از فوتبال که تحت تأثیر پراکنش ویروس کرونا و تعطیلی مسابقات آسیب اقتصادی دیدهاند، میتواند ماجرای تازهای برای فوتبال ایران باشد. این کمکها به زنده ماندن جریان فوتبال منجر میشود اما فوتبال ایران چگونه میتواند از این پروژه حمایتیفیفا سهم داشته باشد؟ فدراسیون فوتبال […]
فرشاد کاسنژاد /
کمک ۲.۷ میلیارد دلاری فیفا به بخشهایی از فوتبال که تحت تأثیر پراکنش ویروس کرونا و تعطیلی مسابقات آسیب اقتصادی دیدهاند، میتواند ماجرای تازهای برای فوتبال ایران باشد. این کمکها به زنده ماندن جریان فوتبال منجر میشود اما فوتبال ایران چگونه میتواند از این پروژه حمایتیفیفا سهم داشته باشد؟
فدراسیون فوتبال و باشگاههایی که بازیکنانی را در جام جهانی داشتهاند همواره درباره مطالبات خود از فیفا حرف میزنند. فدراسیون فوتبال در دوره ریاست مهدی تاج بارها این مطالبات را با ارقامی بزرگ مطرح میکرد و البته تحریمهای بانکی ایران عاملی بود که پاداشها و کمکهای فیفا برای زیرساختهای فوتبال به دست فدراسیون و باشگاهها نمیرسید. حالا اگر ایران از کمک ۲.۷ میلیارد دلاری فیفا سهمی داشته باشد، بازهم تحریمها میتوانند مانع پرداخت این کمکها از سوی فیفا باشند.
فدراسیون فوتبال با طرح همیشگی تحریمهای بانکی و مسدود بودن دسترسیاش به پاداشهای فیفا با استقراض به تعبیر مهدی تاج روزگار میگذراند و حالا اگر سهمی در این کمکهای ۲.۷ میلیارد دلاری داشته باشیم و فیفا نتواند آن را به حساب فدراسیون یا باشگاهها واریز کند، بهانه تازهای برای انباشته شدن بدهیها و کمک خواستن از نهادهای دولتی پیدا میشود.
نکته مهمتر اما ساز و کار کمکهای فیفا به باشگاههای آسیبدیده است.
در فوتبال ایران باشگاهها حسابهای مالی شفافی ندارند. اساساً درآمد شفافی از مسیر اقتصاد ورزش مثل حق پخش تلویزیونی و … ندارند که با تعطیلی مسابقات دچار آسیبهای تأثیرگذار شده باشد. در فوتبال ایران بازی نکردن سودآور است و بازی کردن جز افزایش زیان باشگاهها حاصل دیگری ندارد. اینکه آسیبهای اقتصادی باشگاههای ایرانی با چه مستنداتی قابل ارزیابی است و میتواند منجر به دریافت سهمی از کمکهای فیفا شود، خود سؤالبرانگیز و پیچیده خواهد بود. باشگاهها خودشان هم نمیدانند چه درصدی از درآمدشان تحت تأثیر کرونا آسیب دیده چون همیشه مشغول تلنبار کردن بدهی بودند و سرانجام در عملیاتی معجزهآسا بودجههایی میرسید و بدهیها نصفه نیمه پرداخت میشد.
تعطیلی فوتبال ایران شاید باعث شود از تلنبار شدن بدهیها کاسته شود، البته اگر در همین تعطیلات، باشگاهها دست از رفتارهای عجیب مالی خود بردارند که بعید است. در فوتبال ایران بسیاری از بازیکنان در موقعیتی هستند که میتوانند قرارداد خود را یکطرفه فسخ کنند اما بازیکنان گرانقیمت میدانند که فسخ یکطرفه به دلیل بیتعهد بودن باشگاه به صلاح آنها نیست و بهتر است ادامه دهند و بخشی از قرارداد گزاف خود را دریافت کنند.
تعطیلی فوتبال هم چیزی را برای آنها تغییر نداده و درآمدهای باشگاهها چندان به بازی کردن و بازی نکردن مربوط نیست که حالا با تعطیلی فوتبال دستمزد بازیکنانی که رقمهای گزاف دریافت میکنند، به خطر
بیفتد.
در چنین آشفتهبازاری که باشگاهها به دست خود ساختهاند، محاسبه سود و زیانشان کار سادهای نیست و ورشکستگی باشگاهها در واقع یک ماجرای پنهان است. باشگاههای ایرانی تازه با بیلان منفی مواجه نشدهاند و ورشکستگی آنها ارتباطی به تعطیلی فوتبال پس از پراکنش ویروس کرونا ندارد، بلکه ورشکستگی یک جریان همیشگی و روزمره و خاطرهانگیز برای این باشگاههاست.