گروه سیاسی این روزها مردم افغانستان تصور میکنند در میانه یک کابوس خوفناک شبانه هستند چون باورشان نمیشود «چهساده چه بهسادگی» دستاوردهای یک نظام بیست ساله با یک قانون اساسی و ساختارهای دموکراتیک، لحظهبهلحظه زیر پای «طالب» میافتند و درهم میشکند اما کسی انگار صدای این خردشدنها را نمیشنود، طالبی که با پرچم سفید منقّش […]
گروه سیاسی
این روزها مردم افغانستان تصور میکنند در میانه یک کابوس خوفناک شبانه هستند چون باورشان نمیشود «چهساده چه بهسادگی» دستاوردهای یک نظام بیست ساله با یک قانون اساسی و ساختارهای دموکراتیک، لحظهبهلحظه زیر پای «طالب» میافتند و درهم میشکند اما کسی انگار صدای این خردشدنها را نمیشنود، طالبی که با پرچم سفید منقّش به «لااله الاالله محمد رسول الله» آمد اما هر لحظه و هر روز که میگذرد، بیشتر سیاهی و تباهی را میبینیم که از این سفیدی به بیرون میپاشد و روز کشور را به شامی تار تبدیل کرد و هیچ نسبتی با آن شعار توحیدی ندارد و ملت افغان، دوست دارند یکی آنان را از این کابوس بیدار کند.
در روزهاییکه طالبان یکی پس از دیگری ولسوالیها-شهرستانها- و ولایتها-استانها- را فتح میکردند، کسی از دلیل سرعت این فتوحات و انگیزه صفر نیروهای اردوی ملی-ارتش ملی- سوالی نپرسید و از احتمال معامله پنهان با طالبان چیزی نگفت تا اینکه طالبان وارد کابل شدند و «اشرف غنی» نیز کشور را ترک کرد.
طالبان در روزهای نخست وعده عفو عمومی دادند و سخنگوی طالبان در دو نشست خبری خود سخن از تغییر طالبان و رأفت عمومی و آزادی رسانهها گفت و حتی در برخی ولایات رهبران محلی طالب به مراسم عزاداری ماه محرم رفتند و به شیعیان افغانستان که بسیار محبّ اهل بیت-علیهم السلام- و بسیار در باورهای مذهبی خود استوارند، رفتند و به آنان خداقوت گفتند و مدعی شدند کسی متعرض آنان نخواهد شد.
امروز که یک هفته از تسخیر کابل گذشت اخباری بسیار نگرانکننده درخصوص منع تردد زنان، تعقیب فعالان رسانه و حتی قتل برخی افراد خانواده آنان و اعدام صحرایی برخی نیروهای نظامی و قتل عام شیعیان هزاره در شبکههای خبری، منتشر شد، اخباری که همراه با فیلم و کاملاً مستند است و به نظر میرسد طالبان، حتی چند روز نیز نتوانستند بر سر قول و تعهد خود بمانند.
حقیقت تلخی است ازینکه بنویسیم درخصوص افغانستان، معاملهای پنهان صورت گرفت، معاملهای که کسی از آن آگاهی ندارد اما آدرس دقیق آن به متن توافقنامهای برمیگردد که در دوحه بین ایالات متحده و رهبران طالب صورت گرفت و از همان زمان، شبهنظامیان طالب به هیچ سرباز آمریکایی یا غربی و مواضع آنان حمله نکردند اما تا توانستند غیرنظامیان افغان و شهروندان بیدفاع و فعالان مدنی را هدف گرفتند و امروز هم اخباری از دستیابی آنان به اسناد امنیت ملی در رسانههای مجازی انتشار یافت و از عزم آنان برای یافتن و ترور یا اعدام افرادی از کارکنان این بخش حکایت کرد.
آیا جامعه جهانی هنوز هم بر این باور است که طالب دیروز با طالب امروز متفاوت است و به چهره آرایششده طالبان، اعتماد دارد؟ آیا هنوز هم آمریکا و انگلیس منتظرند تا چهرهای متفاوت از طالبان ببینند؟
آنچه که در اطراف فرودگاه کابل میگذرد بهخوبی حکایت از این دارد که افکار عمومی داخل افغانستان چه آیندهای را برای خود در سایه طالبان میبیند و میخواهد به هر طریق ممکن از کشور برود اما جامعه جهانی هنوز نفهمید؟
همه ناظران بیطرف هشدار دادند طالبان در اندیشه تحکیم موقعیت خود و استقرار نظامی شریعتمحور و سافی براساس نظر شورای علما و شورای کویته است نه قانون اساسی و انتخابات و این معنایی جز «هرج و مرج سیاسی و منطقهای» ندارد ضمن اینکه هسته رهبری طالبان نیز مانند سال ۱۹۹۶ یکدست نیست و در داخل هسته اصلی قدرت که متشکل از سران نرمخو و معتدل طالب است، هستههای تند و افراطی و داعشمسلک حضور دارند که در جای مناسب، به فتوای خود عمل میکنند، سر میبرند و تیرباران میکنند و ابایی از کسی ندارند.
یکی از مشکلات جدی طالبان ۲۰۲۱ همین است که پرچم سیاه دولت اسلامی عراق و شام در دل پرچم سفید طالبان، پنهان شده و این دیو سیاه که بشر هنوز جنایاتش را در عراق و سوریه از خاطر نبرد، مانند غول چراغ جادو بیرون میزند و آن روز حتی طالبان میانهرو نیز نمیتوانند با آن مقابله کنند.
این روزها طالبان همه رهبران سیاسی و صاحبنفوذ کابل را خلع سلاح کرد و توان آنان را برای هر نوع واکنش سریع گرفت و مردمی که این حقایق را نظاره میکنند نمیتوانند حُسننیتی که رهبران این گروه شبهنظامی در گفتار دارد را باور کنند و برای همین است که به فرودگاه کابل هجوم آوردند تا اطفال و نوباوگان خود را به سربازان آمریکایی تحویل دهند تا آنان مانند پدران خود روزگاری تیره و تار نداشته باشند.
در چنین شرایطی جای تأمل بسیار است که غرب اروپایی و آمریکایی همچنان با خونسردی به این وضعیت نظاره میکنند و هشدار میدهند که افغانستان پایگاه تروریسم بینالملل نشود.
چیزی شبیه یک لطیفه است که کشوری چون افغانستان را از دولت قانونی بگیریم و آن را در فرایندی کاملاً غیرقانونی و ناپذیرفتنی تحویل یک گروه تورویستی بدهیم و تنها هشدار دهیم که مبادا این کشور پناهگاه تروریسم بینالملل شود.
همه دولتهاییکه در برابر این شرایط سکوت کردند یا به آن رضا دادند در برابر آنچه که در ماههای آینده بر این کشور و مردم آن خواهد آمد سهیماند و در پیشگاه افکار عمومی و دادگاههای آینده پاسخگو باشند.