شکست‌خوردگی در زمین و آسمان
شکست‌خوردگی در زمین و آسمان
معمولا حوادث غیر قابل پیش بینی و در مقیاس گسترده در جهان، تاثیرات به سزایی در اقتصاد و مراودات تجاری بین‌المللی خواهد داشت.

این مهم در خصوص کشور ایران همیشه صدق نمی‌کند چرا که سیاستگذاری‌های ایران معمولا خلاف جریان جهان است و ما با استانداردهای بین‌المللی منطبق نیستیم. تحریم نیز بی تاثیر نیست. اینکه با جهان ارتباط گسترده نداریم باعث می‌شود که همیشه هم تحت تاثیر وقایع جهان نباشیم و مثلا شاهد بوده‌ایم که گاهی بر اثر اتفاقی، بورس در جهان دستخوش تغییرات فاحش می‌شود اما در ایران اینگونه نیست.
حال مشخص است که کشور آمریکا به عنوان یکی از بازوهای اصلی جنایت غزه، حادثه‌ای که چشم جهانیان را به خود خیره کرده است، باید تحت تاثیر قرار بگیرد. کریه شدن وجهه بین‌المللی و بار معنوی این اتفاق به جای خود، اما بی‌شک آسیب‌های اقتصادی این دخالت و نقش‌آفرینی در یکی از بزرگترین جنایت‌های تاریخ بشریت، غیر قابل انکار و در مواردی جبران‌ناپذیر خواهد بود. نمونه این آسیب، در منجلاب و غرقاب گرفتار شدن بوئینگ، یکی از غول‌های هواپیمایی جهان است. علت این گرفتاری و مضحکه شدن را می‌توان حدس زد. بی شک ایالات متحده بیش از هر زمان دیگری در حال تجهیز ناوگان هوایی جنگی خود است و این اتفاق به قدری گسترده است و اصلا گستردگی را می‌طلبد که بخش مسافربری این صنعت در آمریکا، عملا با اشکالات و تداخلاتی مواجه می‌شود که سخت بتوان باور کرد منشا آن، کشور ابر قدرت آمریکاست.
مثلا پس از آنکه پانل ورودی یکی از پروازهای خطوط هوایی آلاسکا چندی پس از برخاستن از فرودگاه پورتلند در ایالت اورگان آمریکا در روز جمعه از جای خود کنده شد و خلبانان پرواز را برای فرود ایمن هواپیما به زحمت زیادی انداخت، نهادهای تنظیم مقررات در ایالات متحده تصمیم گرفتند ۱۷۱ فروند از هواپیمای مدل «مکس ۹» را زمین‌گیر کنند. این اتفاق سهام شرکت سازنده درپوش را به شدت نزول داد.
در موردی دیگر، یک پرواز داخلی شرکت آل نیپون ایرویز ژاپن (ANA) پس از پیدا شدن شکافی در پنجره کابین هواپیمای بوئینگ ۸۰۰-۷۳۷ به هنگام پرواز به فرودگاه مبدا بازگشت. اگرچه این حادثه آسیب جانی نداشت، اما نیازی به توضیح نیست که آبروریزی بزرگی بود.
در خود آمریکا نیز این هواپیماها حادثه آفریدند و این گونه نبود که تنها به نوعی اسقاطی‌ها و نمونه‌های کمتر استاندارد در اختیار دیگر کشورها باشد و شرایط ویرانه‌تر از این حرف‌هاست. مثلا در آمریکا، یک هواپیمای بوئینگ ۷۵۷ به هنگام آماده شدن جهت برخاستن از فرودگاهی در آمریکا، چرخ زیر دماغه خود را از دست داد. به گفته اداره هوانوردی فدرال ایالات متحده، این هواپیمای متعلق به خطوط هوایی دلتا قصد داشت از باند فرودگاه بین‌المللی هارتسفیلد-جکسون آتلانتا بلند شود که ناگهان چرخ جلوی آن از جا درآمد. در موردی دیگر هم مثلا جدا شدن روکش موتور یکی از هواپیماهای بوئینگ ۷۳۷-۸۰۰ شرکت «ساوت‌وست ایرلاینز» ایالات متحده تنها دقایقی پس از برخاستن، منجر به بازگشت اضطراری آن به فرودگاه مبدأ شد و تعداد زیادی موارد از این دست که همه منجر به بحران امروز بوئینگ شدند. همیشه هم اینگونه نبوده که مثلا روکش یا چرخ هواپیما آسیب ببیند و به قول معروف خون از دماغ هیچ یک از مسافران و خدمه نیاید. مثلا یک بار کاهش ارتفاع شدید هواپیمای بوئينگ در آسمان نیوزیلند دست‌کم ۵۰ زخمی برجای گذاشت.
تازه‌ترین و داغ‌ترین نمونه از مصائب این شرکت، اخراج ده درصد کارکنان آن است. به گزارش بازار، مدیرعامل شرکت بوئینگ، در پیامی به کارکنان این شرکت اعلام کرد غول هوافضا مستقر در ایالات‌متحده، قصد دارد حدود ۱۰ درصد نیروی کار خود را کاهش دهد زیرا این شرکت با تأخیر برنامه‌ها و اعتصابات کارگری دست و پنجه نرم می‌کند. اورتبرگ با تاکید بر تأثیر اعتصاب طولانی‌مدت که شامل ۳۳ هزار کارگر ساعتی بود، اظهار کرد کسب و کار ما در موقعیت سختی قرار دارد و مقابله با چالش‌هایی که با آن روبرو هستیم دشوار است. او اشاره کرد این شرکت برای حفظ مزیت رقابتی خود و انجام تعهدات بلندمدت به مشتریان باید تصمیمات سخت بگیرد و تغییرات ساختاری را اعمال کند.
شاید اینطور استنباط کنید که چرا چنین اشکالات فاحشی که چهره یکی از بزرگترین شرکت‌های ناوگان حمل و نقل هوایی در جهان را به این شکل خدشه‌دار می‌کند، باعث نمی‌شود علیه آن افشاگری گسترده اتفاق بیفتد. پاسخ، سرنوشتی است که افشاکنندگان گرفتار آن شده اند. به عنوان مثال، جسد «جان بارنت»، از مدیران داخلی سابق بوئینگ که در مورد استانداردهای کیفی هواپیماهای این شرکت دست به افشاگری زده بود، اسفند سال گذشته در کارولینای جنوبی پیدا شد. وی در حالی در کامیون خود در پارکینگ هتلی در شهر چارلستون یافت شد که تنها چند روز از آغاز اقدام حقوقی وی علیه بوئینگ می‌گذشت. نتیجه آنکه یا بوئینگ با تمرکززدایی از دیگر اولویت‌ها همچون جنگ، به روزهای اوج خود باز می‌گردد یا باید در آینده، منتظر اخبار ورشکستگی آن باشیم.