با این حال، پشت پرده این پیشرفتها، چالشها و مشکلاتی نهفته است که میتواند آینده این صنعت را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان کسی که سالها در این عرصه فعالیت داشتهام، بر خود واجب میدانم که این مسائل را با صراحت مطرح کنم.
ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که دانش و نوآوری، ستونهای اصلی هر صنعتی هستند. با این حال، در کشور ما، عدم حمایت کافی از این دو عنصر اساسی، به یک مسئله جدی تبدیل شده است. در حالی که جهان به سرعت در حال حرکت به سمت فناوریهای پیشرفتهتر است، ما در ایران هنوز با مشکلات اساسی مواجه هستیم که ناشی از بیتوجهی به دانش و عدم حمایت از کارآفرینان در حوزه ساخت تجهیزات صنعتی است. به عنوان مثال، شرکتهای دولتی و صاحبان صنایع بزرگ در کشور به جای سرمایهگذاری در استارتاپها و شرکتهای کوچک که توانایی تولید تجهیزات پیشرفته را دارند، به واردات تجهیزات خارجی ادامه میدهند. این رویکرد نه تنها موجب از دست رفتن فرصتهای شغلی داخلی میشود، بلکه باعث کاهش نوآوری و پیشرفت در صنعت ماشینسازی ایران نیز خواهد شد.
علاوه بر این، بسته بودن مرزهای کشور و عدم گسترش بازار در کشورهای همسایه، یکی دیگر از چالشهای بزرگ صنعت ماشینسازی است. ایران، با دارا بودن ظرفیتهای بالقوه بالا، میتواند به یکی از قطبهای اصلی تولید و صادرات تجهیزات صنعتی در منطقه تبدیل شود. اما متأسفانه، نبود سیاستهای حمایتی و عدم توجه به فرصتهای صادراتی، این ظرفیتها را به حاشیه رانده است.
در این میان، شرایط سخت کشور برای فعالیت در حوزه صنعت نیز نباید نادیده گرفته شود. افزایش هزینهها، مشکلات ارزی، و تحریمهای بینالمللی، همگی عواملی هستند که فعالیت در این حوزه را به شدت دشوار کردهاند. با این وجود، بسیاری از شرکتها و کارآفرینان، با تکیه بر دانش و تلاش بیوقفه خود، همچنان در این شرایط سخت به فعالیت ادامه میدهند. این شاهکارها، نمونههایی از مقاومت و تلاش برای زنده ماندن در یک صنعت پرچالش است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
برای اینکه صنعت فولاد ایران در پنج سال آینده بتواند به جایگاه شایستهای در رقابت جهانی دست یابد و از تحولات جهانی عقب نماند، نیازمند یک رویکرد مدیریتی عملی و نوآورانه هستیم. ترکیب فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی با فرآیندهای تولید، کلید دگرگونی این صنعت است. در حالی که کشورهای پیشرفته به سرعت در حال سرمایهگذاری در این حوزهها هستند، ایران نیز باید با راهاندازی یک “مرکز نوآوری و فناوری صنعتی” ویژه صنعت فولاد، گامی اساسی در این مسیر بردارد. این مرکز که میتواند با همکاری دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی تأسیس شود، بستری برای تحقیق و توسعه در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و اتوماسیون صنعتی فراهم خواهد کرد. شرکتهای داخلی میتوانند با دریافت مشوقهای مالی و تسهیلات مالیاتی، پروژههای تحقیقاتی خود را در این مرکز اجرا کرده و نتایج آنها را مستقیماً در خطوط تولید پیادهسازی کنند.
این رویکرد نه تنها منجر به افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها خواهد شد، بلکه از فرار مغزها و کارآفرینان جلوگیری کرده و ایران را به قطب نوآوری در صنعت فولاد تبدیل میکند. اگر این راهکار به طور جدی دنبال شود، ایران میتواند به عنوان یکی از بازیگران اصلی در عرصه جهانی صنعت فولاد مطرح شود. در غیر این صورت، عدم حمایت و بیتوجهی به این فرصتها میتواند طی پنج سال آینده ما را از رقابت جهانی به طور کامل خارج کند و به کاهش شدید بهرهوری، افزایش هزینهها و از دست رفتن فرصتهای شغلی منجر شود. این اقدامات میتوانند آیندهای را رقم بزنند که در آن، ایران با بهرهگیری از هوش مصنوعی و فناوریهای پیشرفته، به یکی از پیشروان صنعت فولاد در جهان تبدیل شود.
اما در دل همه این چالشها، نور امیدی روشن میتابد که نه تنها قلب کارآفرینان، بلکه قلب هر ایرانی عاشق این سرزمین را به تپش میاندازد. با وجود تمام موانع و مشکلات، ما به پتانسیلهای عظیمی که در اختیار داریم ایمان داریم. در هر گوشه از این سرزمین، جوانانی باهوش و پرانرژی وجود دارند که با دستانی خالی و قلبی پر از امید، برای ساختن آیندهای بهتر تلاش میکنند. آنان نه به دنبال راههای آسان، بلکه به دنبال مسیرهای دشواری هستند که به شکوفایی دانش و صنعت این کشور میانجامد.