ضعف در فرایند بسته‌بندی برای صادرات کاملا مشهود است
ضعف در فرایند بسته‌بندی برای صادرات کاملا مشهود است

  دنیای برخی نخبگان و نوابغ دنیای عجیب و خاصی است. درست مثل زندگینامه پسر جوان ایرانی به نام بنیامین طاهری که لبخند همیشگی و دنیای نبوغش مثال زدنی است. وی از جمله جوانان موفق در عرصه نخبه‌گری است که علاوه بر نبوغ در عرصه هوافضا و استارتاپ، در صنعت طراحی و بسته‌بندی که یکی […]

 

دنیای برخی نخبگان و نوابغ دنیای عجیب و خاصی است. درست مثل زندگینامه پسر جوان ایرانی به نام بنیامین طاهری که لبخند همیشگی و دنیای نبوغش مثال زدنی است. وی از جمله جوانان موفق در عرصه نخبه‌گری است که علاوه بر نبوغ در عرصه هوافضا و استارتاپ، در صنعت طراحی و بسته‌بندی که یکی از معضلات کشور ما در زمینه صادرات است تمرکز و خلاقیت ویژه‌ای از خود به نمایش گذاشته است. گفت و گویی با این جوان موفق ترتیب داده ایم که تقدمی نگاهتان می‌گردد:

به عنوان اولین سوال از خودتان بگوئید. فرزند چندم خانواده هستید؟
بنده بنیامین طاهری، فرزند اول خانواده هستم. از دوران بچگی چون فرزند اول بودم انتظارات خانواده از من زیاد بود. باید یک‌جورایی الگوی دیگر اعضای خانواده هم باشم همین عامل باعث شد تا بیشتر درس بخوانم و در آن زمان بتوانم در دانشگاه خوب رتبه قبولی کسب کنم. اما جالب است بدانید در دوران کودکی دوست داشتم کارآگاهی با اسلحه شوم.(خنده ).

از خانواده‌تان بگویید.
پدرم کارمند بانک و مادرم معلم ریاضی است و برادرم دندانپزشکی می‌خواند و برادر کوچک‌ترم علاقمند به نجوم است. در مجموع خانواده‌ام تا حدودی علمی به حساب می‌آیند. خداروشکر خانواده همیشه از من و تصمیماتم حمایت کرده و کمکم کرده تا در شرایط سخت مقاومت کنم و امیدوار باشم.

چه شد که علاقه مند به مدیریت و کارآفرینی شدید؟
مطالعات و پژوهش‌هایی که در دوران دانشگاه داشتم بیشتر در حوزه طراحی هواپیما و آیرودینامیک بود، این موضوع در دورانی که در صنایع هوایی کار می‌کردم بسیار به کارم آمد. از یک جایی به بعد، اواخر کارشناسی بعد از دوران کارآموزی به مدیریت و کارآفرینی علاقه‌مند شدم و در آن حوزه بیشتر تحقیق کردم و کم کم علاقه‌ام به مهندسی از بین رفت و تصمیم گرفتم که از سرکارم استعفا دهم و حوزه فعالیتم را عوض کنم . در این مسیر بیشتر فرآیند یادگیریم تجربی بود، البته مطالعات غیر آکادمیک زیادی داشتم به طور مثال سر کلاس‌های ام بی ای شریف مستمع آزاد می‌نشستم و سعی می‌کردم همیشه خودم رو به روز نگه دارم.

اکنون چه می‌کنید؟
در حال حاضر در حوزه بسته‌بندی و صادرات مشغول فعالیت و پژوهش هستم، در حوزه خلاقیت و ایده‌پردازی خیلی فعالیت کرده‌ام . البته در خدمت سربازی هم در حوزه استراتژی و راهبرد مشغول فعالیت بودم.

آیا حمایت دولتی شده‌اید؟
به نظر من بودجه‌های تحقیقاتی بیشتر معطوف به پژوهشکده‌ها شده است و اکثرا هم در حوزه مهندسی بوده است البته من این اتفاق را بد نمی‌دانم اما معتقدم بهتر است به حوزه‌های غیر مهندسی در ایران توجه بیشتری بشود. در حوزه کاری خودم که شامل بسته‌بندی و صادرات می‌‌شود حمایت دولتی نشدم . به نظرم می‌شود وام‌های بهتری به کسب و کارهای نوپا اختصاص داد و سخت‌گیری‌ها را در واگذاری و اعطای دادن این وام ها کمتر کرد.

به عنوان یک فعال در این بخش آیا بسته‌بندی در فراینده صادرات به خوبی انجام می‌شود؟
شاید بزرگترین جایی که ضعف در بسته‌بندی خودنمایی می‌کند در فرآیند صادرات باشد. اعتقاد دارم در فرآیند صادرات به بسته‌بندی باید به عنوان مهمترین بخش نگاه شود که متاسفانه در کشور ما اینگونه نیست. خیلی راحت با بسته‌بندی مناسب سود حاصل از فروش می‌تواند پنج تا ده برابر تغییر جهت بدهد البته این مطلب را هم بگویم که این عامل به این بستگی دارد که بسته‌بندی چقدر خلاقانه و متناسب با سلیقه مردم کشور مقصد باشد. به عنوان مثال زعفران بدون بسته‌بندی راهی اسپانیا می‌شود و اسپانیا فقط با بسته‌بندی کردن زعفران ما دارد این محصول را به قیمت هفت برابر می فروشد و بزرگترین صادر کننده زعفران در جهان شده است. خیلی از این مثل‌ها وجود دارد که نشان دهنده این است که با بسته‌بندی مناسب می‌شود ارز آوری به جامعه را  چندین برابر کرد  فقط نیاز است به صورت جدی‌تر به این موضوع توجه شود و به استارتاپ‌ها در این حوزه بها داده شود. ما در شرکت خودمان برای محصولات مختلف اعم از صادراتی و غیر صادراتی، بسته‌بندی طراحی و تولید می‌کنیم

به نظر شما چه چیزی باعث فرار مغزها و نارضایتی نخبگان در کشور شده است؟
به نظر من پدیده فرار مغزها و نارضایتی بسیاری از نخبگان به مدیریت و سیستم آموزشی کشور بر می‌گردد. سیستم آموزشی ما نخبگان را به سمت مهندس و دکتر شدن رهنمود می‌سازد و در نهایت بهترین‌ها را تحویل کشورهای اروپایی می‌دهد. این یک واقعیت است و باید این معضل را بپذیریم. وقتی یک نفر تلاش می‌کند انتظار نتایج درخور تلاشش را دارد. حقیقت این است که حقوق مهندسی و کارمندی در ایران بسیار پایین است و فقط کمی بالاتر از حقوق کارگر است و بعضا باهوش‌ترین قشر جامعه جزو طبقه کم درآمد قرار می‌گیرند و این نارضایتی موجب ترک کشور و اعتراض نخبگان می‌شود. تنها دو مسیر برای موفقیت جلوی دانش آموزان قرار دارد مهندسی و دکتر شدن است که خیلی‌ها به این سمت می روند.

گفتید دوست دارید در مورد مبحث اتمسفر استارتاپی صحبت کنید. در این مورد هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو
بله، از ابتدای گفت‌وگو خیلی دوست داشتم در مورد مبحث «اتمسفر استارتاپی»صحبت کنم که متاسفانه هنوز در کشور ما به بلوغ کافی نرسیده است. اتفاقی که می‌‌‌‌افتد این است که برخی از مهندسانی که تازه از دانشگاه فارغ شده‌اند بدون داشتن علم مدیریت و بدون آموزش در حوزه منابع انسانی و کارآفرینی وارد اتمسفر استارتاپی ایران می‌شوند و انتظار موفقیت هم دارند. این معضل نه تنها در استارتاپ‌های نوپا به چشم می‌خورد، بلکه در سطوح کلان مدیریتی نیز یک مهندس به خود اجازه می‌دهد که مدیر یک شرکت باشد بدون توجه به اینکه مدیریت نیز نیازمند تخصص است و همین می‌شود سیستم‌های مدیریتی غلط و ناکارآمدی به وسیله این مهندسان و دکترها که مدیریت نمی‌دانند ساخته می‌شود و همین عامل جلوی پیشرفت کشور را می‌گیرد. ما بدون داشتن تخصص اقدام به کار می‌کنیم و مسئولیت قبول می‌کنیم و متاسفانه این فرهنگ غلط به اتمسفر استارتاپی ما هم نفوذ کرده و عمر بسیاری از جوانان را بیهوده تلف می کند.

آیا خودتان را آدم موفقی می‌بینید؟
حقیقیتش من خودم را آدم موفقی نمی‌بینم و احساس می‌کنم می‌توانستم بهتر عمل کنم . توصیه‌ام این است که برای خودتان وقت بگذارید و مهارت‌هایتان را ارتقا دهید و مطمئن باشید کار کردن برای خود شیرین‌تر و پردرآمدتر از کار کردن برای دیگران است.

آیا شکست خورده‌ای و ناامید شده‌ای؟!
بارها و بارها شده که ناامید شده‌ام و شکست خورد‌ه‌ام البته که این حقیقت زندگی است . من بعد از ناامیدی و شکست این گونه نیستم که خیلی سریع به حالت عادی برگردم و مثلا با تکنیک خاصی ناراحتی‌ام را برطرف کنم . حقیقت این است که اشتباهاتم را می پذیرم، اندوهم را می پذیرم و در همین حین تغییر می‌کنم و این تغییر را در خودم حس می‌کنم و قبولش می‌کنم و به راهم ادامه می‌دهم . اما حقیقت را بگویم که هیچوقت فکر فرار به سرم نزده و همیشه مسئولیت کارهایم را قبول کرده‌ام و البته که بسیار کار سختی است.

حرف پایانی..
در پایان دوست دارم از پدر و مادرم خانوم سونیا عمران‌پور و آقای محمد طاهری تشکر کنم و امیدوارم بتوانم قدر دان زحماتشان باشم. دوست دارم از همکاران فعلی و سابقم از جمله خانوم حکیمه طاهری، آقای امیر شیخ، آقای عابد علیزاده، خانوم مریم ناجی، خانوم ثنا تجویدی، خانوم سعیده طاهری و بقیه دوستان تشکر کنم که به من باور داشته‌اند و در مسیر زندگی کاری من با من هم قدم شدند. امیدوارم بتوانم با تلاش و تحمل بر چالش‌های پیش رو غلبه کنم تا بتوانم قدر دان زحمات شما عزیزان باشم