عاقبت یک‌دست‌شدن
عاقبت یک‌دست‌شدن
روز گذشته و در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین «غلامعلی حدادعادل» رییس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی گفت: این یک وظیفه شرعی است که کاری کنیم بین نیروهای متدین و انقلابی اختلاف نباشد.

گروه سیاسی جمله؛ اصولگرایان که در سال ۱۳۸۴ و پس از انتخاباتی که یک طرف آن «مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی» بود و طرف دیگر آن «محمود احمدی‌نژاد»، موفق شدند جریان اصلی قدرت را در کشور به‌نفع خود یک‌دست کنند، نتیجه خوبی از آن نگرفتند و همین «جبهه پایداری» که درمقابل «جبهه متحد اصولگرایی» و «ائتلاف بزرگ اصولگرایان»، در قالب رقیب اصلی در انتخابات ۱۱ اسفند درآمد، نتیجه و حاصل همان یک‌دست شدن است.
روز گذشته و در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین «غلامعلی حدادعادل» رییس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی گفت: این یک وظیفه شرعی است که کاری کنیم بین نیروهای متدین و انقلابی اختلاف نباشد.
حدادعادل در ابتدای سخنان خود به تحلیلی از اتفاقات سال ۱۴۰۱ پرداخت و با انتقاد از احزاب و تشکل‌هایی که عکس‌العمل درخور و شایسته نداشتند، به ویژگی‌های یک تشکیلات سازمان‌یافته اشاره کرد و گفت: تشکل‌های سیاسی ما پیر شده‌اند و نتوانسته‌ایم جوان‌گرایی کنیم؛ با وجود این‌که منطق انقلاب روشن است و با این منطق می‌توان جوانان را جذب کرد، اما زیرساخت‌های صحیح را ایجاد نکرده‌ایم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در تحلیل فضای سیاسی کشور و موضوع روابط خارجی افزود: آمریکایی‌ها هیچ‌گاه کاری در جهت تقویت جمهوری اسلامی ایران نخواهند کرد. حتی اگر وعده‌ای بدهند، هیچ‌گاه کاری که به نفع جمهوری اسلامی ایران باشد و در جهت تقویت آن باشد انجام نخواهند داد.
حدادعادل اظهار داشت: غرب می‌داند که بنیه اقتصادی برای جمهوری اسلامی یعنی موفق شدن نظام و رضایت مردم، و غرب این را به‌هیچ‌وجه برنمی‌تابد.
وی افزود: غرب به‌شدت از ظهور اسلام به‌عنوان یک قدرت سیاسی نگران است و با تمام قوا می‌خواهد اجازه ندهد که انقلاب اسلامی، این نمونه حاکمیت اسلام موفق شود. فشارهایی که از روز اول انقلاب به ملت ما آوردند بهای ایستادگی ما در برابر زورگویی‌های غرب و آمریکا است.
حدادعادل در ادامه سخنان خود سؤال‌هایی را مطرح کرد و اظهار داشت که پاسخ به این سوالات می‌تواند تحلیل جامعی از انتخابات ۱۴۰۲ به ما بدهد و استراتژی انتخاباتی نیروهای انقلاب را مشخص کند. تأثیر اغتشاشات سال گذشته بر انتخابات امسال، مشارکت احزاب اصولگرا و اصلاح‌طلب در انتخابات، رقابت درون گروهی جریان نیروهای انقلاب و آثار ارائه فهرست‌های مختلف انتخاباتی، مشارکت کل جامعه در انتخابات و … از جمله گزاره‌هایی بود که وی در سؤالات خود مطرح کرد.
رییس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در بخش پایانی سخنان خود اظهار داشت که ما در انتخابات اسفندماه هم به‌دنبال افزایش مشارکت و هم به‌دنبال تشکیل مجلس انقلابی و کارآمد هستیم.وی تصریح کرد: تلاش می‌کنیم نیروهای مؤمن و متعهد و متخصص و عاقل و خردمند را به مجلس بفرستیم.
حدادعادل ضمن اظهار امیدواری نسبت به احتمال رفع اختلاف شورای وحدت و شورای ائتلاف، افزود: این یک وظیفه شرعی است که کاری کنیم بین نیروهای متدین و انقلابیاختلاف نباشد.
در پیوند با این سخنان چند نکته را لازم به طرح می‌دانیم: نخست این‌که ما هم مانند رییس اسبق مجلس شورای اسلامی آرزو داریم دو انتخابات روز جمعه ۱۱ اسفند، با استقبال مردم و مشارکت بالا انجام شود و در نتیجه شاهد شکل‌گیری مجلسی کارآمد باشیم نه مجلسی که ادعای انقلابی‌گری داشته باشد اما هیچ طرحی برای اصلاح مشکلاتی که بر سر و صورت مردم شریف کشور آوار می‌شود، نداشته باشد.
نکته دوم این‌که مشارکت، امری فرآیندی است و جریان سیاسی مورد نظر حدادعادل که همه رقبای اصلی خود را از میدان بیرون کرد یا فضا را به شکلی مدیریت کرد که جریان اصلی رقیب، عطای شرکت در انتخابات را به لقای مجریان و ناظران آن ببخشد، نمی‌تواند مشارکت حداکثری را آرزو کند و جریان سیاسی اصولگرا دقیقاً در چنین موقعیتی است.
نکته سوم و مهم این‌که یک‌دست کردن قدرت در یک جناح و گرایش سیاسی، تبعات و آثار ویرانگری با خود به دنبال خواهد داشت. وقتی دو جناح یا دو طیف فکری با دو نگرش سیاسی در قدرت حضور دارند، ضمن کنشگری عادی و گرم کردن فضای رقابتی، بر کار هم نظارت دارند و ناچارند به سمت شفافیت بروند و فعالیت‌های سیاسی خود را بهداشتی کنند اما اگر یکی از این دو طیف از گردونه قدرت حذف شود، حزبی که در میدان باقی ماند، خود را فعال مایشاء می‌بیند و همین نقطه آغاز انحراف است.
نکته بعدی این است که طی دو تا سه سال آخر عمر دولت حسن روحانی، جریان سیاسی اصولگرا اصرار داشت به جامعه این‌گونه القا کند که جریان مقابل سیاسی، مانع رسیدن کشور به آرامش و ثبات اقتصادی است اما امروز که دو سال از حاکمیت یک‌دست اصولگرایان سپری شده است، نه تنها شاهد گشایش اقتصادی نبودیم که وضعیت معیشت مردم، ارزش پول ملی و زلزله‌هایی که در اقتصاد کلان ایجاد شد، بیشتر شد و لازم است اصولگرایان، یک بار به این حقیقت اعتراف کنند که در غیاب رقیب هم نتوانستند کاری از پیش ببرند.
نکته بعدی این‌که اصولگرایان در سال ۸۴ هم میدان را از رقیب اصلی خود خالی کردند و همین جناب «حداد عادل» به مردم وعده ژاپن اسلامی داد اما در عمل به اقتصاد ورشکسته، تحریم گسترده و شکاف شدید سیاسی در جبهه خود رسیدند و در نهایت هم میدان را به حسن روحانی در سال ۹۲ باختند.
لازم است به اصولگرایان یادآور شویم این بار نیز بیرون کردن رقیب نه تنها موجب موفقیت در سپهر سیاسی برای آنان نخواهد شد که شکاف‌های جدیدتر و جدی‌تری برای آنان ایجاد خواهد کرد و شکست‌های سنگین‌تری برای آنان خواهد آورد.
امروز که حداد عادل با اشاره به دوپارگی اصولگرایان خطاب به جبهه پایداری هشدار می‌دهد که به جبهه مقابل خود حمله نکنند و برای استحکام استدلال خود به شرع متوسل می‌شود باید بداند حذف جریانات سیاسی اصلاح‌طلب و معتدل، اتفاقاً فضا را برای اصولگرایان مُضیّق‌تر خواهد کرد و شکاف‌های گسترده‌تری برای آنان به ارمغان خواهد آورد.