وصال روحانی / عملکرد و مکانیسم فدراسیون فوتبال در این روزهای سخت بهگونهای است که آدمی احساس میکند اصلاً وجود خارجی ندارد. فیفا از ما خواسته است اساسنامهمان را ترمیم کنیم و در همین ارتباط مجمع عمومی فدراسیون را هم به دوردست پرت کرده است. سرخابیهای تهران به زمین و زمان بدهکارند […]
وصال روحانی /
عملکرد و مکانیسم فدراسیون فوتبال در این روزهای سخت بهگونهای است که آدمی احساس میکند اصلاً وجود خارجی ندارد. فیفا از ما خواسته است اساسنامهمان را ترمیم کنیم و در همین ارتباط مجمع عمومی فدراسیون را هم به دوردست پرت کرده است. سرخابیهای تهران به زمین و زمان بدهکارند و نیاز به مدیریتی از بالا و ارشدترین نهاد فوتبال دارند تا بیش از این خرابی به بار نیاورند، سرمربیان خارجی سابق تیم ملی در حال گروگشی از فوتبال ما هستند و تقریباً ضربه فنیمان کردهاند و فوتبال داخلی و مسابقات آن همانند سیرکی است که حاشیههای آن معمولاً بر متن میچربد و در روزگاری که تحریمهای ظالمانه آمریکا کل ورزش ایران را دچار مشکل لااقل از نظر مناسبات بینالمللی کرده، فدراسیون به جای میداندار شدن در حال عجز و لابه از فیفا است تا از محل مطالبات معوق ماندهاش در این سازمان گوشهای از بدهیهای انبوه خلیل طلبکارانش را بپردازد.
در جهانی نامفهوم
درست در چنین شرایط تلخی و در حالی که وزارت ورزش هم نگران اوضاع فوتبال است، سران فدراسیون در جهانی سیر میکنند که قابل فهم نیست. حیدر بهاروند کلیگویی میکند، کفاشیان همچنان لبخند میزند، سهیل مهدی مشغول توجیه ادامه دادن به مسابقات باشگاهی در شرایط سخت کرونایی است و مهدی نبی معترف است که پیشرفت لازم در مذاکرات با فیفا حاصل نیامده است. شایع است که تاج و ساکت همچنان از بیرون به داخل فدراسیون «خط» میدهند و این در حالی است که فاجعه قرارداد با مارک ویلموتس تبدیل به یک وسیله گروکشی شده تا طرفین دعوای تصاحب فدراسیون جناحی را سرکار بیاورند که دلخواه آنها است.
امیدی نبندید
تاریخ به ما میگوید هرگاه ماجراهایی مثل رسیدگی به قراردادهای ویلموتسی و نظایر آن طولانی شد، امیدی نبندیم و خاطیان را همچنان رها از مجازات تلقی کنیم اما نمیشود نپرسید که ماهها پساز تأکید فیفا بر اصلاح اساسنامه فدراسیون چرا این روند حرکتی لاکپشتی دارد و اگر کرونا یک مشکل جهانی است چرا فقط فعالیتهای تیم ملی ما را بسیار کمتر از سایرین ساخته و ۹ ماه پساز انتصاب اسکوچیچ تنها یک بازی با هدایت او برگزار کردهایم و دیدار دوممان مقابل مالی به بنبستی کشید که دیدیم. باید پرسید چرا مستأجران سالهای طولانی فدراسیون و صریحتر بگوییم گروه تاج و کفاشیان فدراسیون را رها نمیکنند و گروهی تازه و بدون وابستگیهای قدیمی به قدرت نمیرسند. قحطالرجال در فوتبال واقعی است یا ادعایی از جانب مالکان دو دهه اخیر فدراسیون تا تملک خود بر آنجا را تا ابد حفظ کنند. اگر معنای فدراسیون داشتن نهادی است که مدرن و جوان و همهسونگر باشد ما چنین متاعی نداریم و فدراسیونی از این دست نزد ما غایب است.
آیا خسته نشدهاید؟
فدراسیون فوتبال سرشار از چهرههای تکراری و افکار قدیمی است. سال ۲۰۲۰ تا ۷۵ روز دیگر تمام میشود و روسیاهی بر زغال میماند و فیفا یقه ما را رها نخواهد کرد و مشکلات عظیممان به سال ۲۰۲۱ بسط خواهد یافت. آیا از این همه رکود و ایستایی بیثمر و ابهامهای پابرجا خسته نشدهاید؟