غصه به‌دوش‌ها
غصه به‌دوش‌ها

کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمت مسکن، وام‌های ودیعه مسکن از عوامل تاثیرگذار در ایجاد مشکلات و دردسر مستاجران بوده است.از سوی دیگر متاسفانه رهاشدگی بی‌منطق و عجیب و غریب در قیمت مسکن باعث شده است که اجاره‌نشینی یک انتخاب نباشد، بلکه یک اجبار باشد. آنچه در سطور قبلی آمد نظر اکثریت کارشناسان حوزه مسکن […]

کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمت مسکن، وام‌های ودیعه مسکن از عوامل تاثیرگذار در ایجاد مشکلات و دردسر مستاجران بوده است.از سوی دیگر متاسفانه رهاشدگی بی‌منطق و عجیب و غریب در قیمت مسکن باعث شده است که اجاره‌نشینی یک انتخاب نباشد، بلکه یک اجبار باشد. آنچه در سطور قبلی آمد نظر اکثریت کارشناسان حوزه مسکن است که معتقدند دولت هرگز موفق به کنترل این بازار نخواهد شد، زیرا سالهاست که مسکن در ایران بدل به بازاری مافیایی شده است.
مالیات بر خانه های خالی، خواهش و التماس و توصیه به صاحبخانه، وعده ساخت یک میلیون مسکن، تلاش برای واگذاری زمین ملی و تهدید صاحبان ملک به جریمه، هیچ یک موجب نشد که بازار مسکن در دولت جدید هم آرام بگیرد.
متاسفانه در سالی که گذشت علیرغم ایجاد رکود نسبی در نرخ زمین، شاهد افزایش تصاعدی قیمت هرمتر مربع خانه در کشور، به‌خصوص در پایتخت و مراکز استانها بودیم که منجر به افزایش نگران کننده پدیده خانه به دوشی در ایران شده است. مردمی که به علت افزایش زیاد پیش پرداخت یا اجاره نمی‌توانند در جایی که هستند بمانند و از سوی دیگر اگر این مکان را ترک کنند، ممکن نیست بتوانند اثاثیه را دوباره زیر سقفی جدید زمین بگذارند. به این وضعیت نگران کننده خانه به دوشی می‌گویند.
به این خانه به دوشی غصه به دوشی هم اضافه شده، زیرا امیدی به بهبود وضعیت نیست.
میزان حقوق و دستمزد، حقوق‌بگیران و حتی مشاغل آزاد نسبت به هزینه‌ها افزایشی ناچیز داشته است به نحوی که امروز تقریبا همه اقشار جامعه در مصائب معیشتی گیر افتاده‌اند با این حال موجران گویی درعالمی دیگر سیر می‌کنند. تمام اعضای یک خانواده باید کار کنند تا توقعات غیرمنطقی موجر برای دریافت اجاره‌های چند ده میلیون تومانی و ودیعه‌های چند صد میلیون تومانی و حتی میلیاردی برآورده شود تا جایی که برای خانواده مستاجر نه دخلی می‌ماند و نه خرجی. مهم نیست که شرایط مسکن چگونه باشد، بزرگ و کوچک، فرسوده و نوساز، کثیف و تمیز همگی چند برابر آنچه می‌ارزند اجاره داده می‌شوند.
این انتظارات تورمی است که به چنین حالتی در جامعه می‌انجامد. یعنی موجران خون آشام نیستند و قصد آزار ندارند، بلکه با افزایش غیر منطقی می‌خواهند رشد غیرمنطقی دیگر نیازهای خود را تامین کنند.
این چرخه باطل و زجرآور آنقدر ادامه پیدا خواهد کرد که در چشم برهم زدنی شاهد رشد مهاجرت صغیر، کارتن خوابی، حاشیه نشینی و بدمنزلی در تهران خواهیم بود.
همانگونه که مصوبه پر سروصدای دولت در سال گذشته مبنی بر سقف ۲۵ درصدی مجاز برای افزایش اجاره بها توسط صاحب خانه‌ها به هیچ گرفته شد، امسال نیز هرگونه مصوبه دستوری بی نتیجه خواهد ماند تا شاید دولت بالاخره بفهمد با دستور و شعار هیچ آبی از آب تکان نخواهد خورد و جهان اقتصاد بر پایه ریاضیات کار می‌کند نه الاهیات.
کمتر از یکماه دیگر خرداد از راه خواهد رسید و خانه به دوشان زانوی غم بغل می‌گیرند و در مقابل مسئولان هن چهره غمگین به خود گرفته و با اشاره به احادیث مبنی بر ضرورت همیاری و همدلی سعی می‌کنند امسال را هم بدون کمترین مشکلی پشت سر بگذارند تا نوبت بعدی سرباز کردن معضلات.
بررسی فایل های اجاره درنخستین ماه بهار نوید سال خوشی به را به مستاجران نمی دهد . فایل هایی که سال گذشته در لیست قرمز (قیمت گذاری بالاتر از میانگین منطقه ) به فایل های سیاه (فایل های منطبق برمیانگین منطقه ) تبدیل شده اند.پیش ازاین در برخی از محلات شرقی یا جنوب غربی تهران امکان یافتن فایل مناسب اجاره وجود داشت اما پیدا کردن فایل های سبز( قیمت گذاری زیر نرخ میانگین منطقه ) سخت تر شده است .
روندپرشتاب افزایش نرخ اجاره بها از سال ۱۴۰۰ آغاز شد و آمارهای منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران نشان می دهد که تورم فصلی اجاره در زمستان ۱۴۰۰ به بالاترین سطح خود در میان فصل های سرد ۵ سال اخیر رسیده است. این تورم در قاب های نقطه ای و سالانه نیز در سال ۱۴۰۰ رکوردهای قابل ملاحظه ای را ثبت کرده است.رکوردی که در سال ١۴٠١ دوباره شکسته شد و حالا برای سومین بار درحال رکوردشکنی است.
در همین رابطه فردین یزدانی- مدیر بازنگری طرح جامع مسکن در گفتگو با اکوایران می‌گوید: « به گمان من بخش مسکن دچار یک انسداد است، به این معنا که راه حل مساله مسکن در درون بخش مسکن نیست، تا چرخ اقتصاد راه نیفتد چرخ بخش مسکن نیز راه نمی‌افتد؛ ما با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که بخش زیادی از خانوار حتی در تامین خوراک روزمره هم مساله دارند چه برسد به تامین سرپناه.»
او می‌گوید:« راه‌حل‌های مالیاتی در شرایطی جواب می‌دهد که مساله مربوط به یک بخش باشد نه اینکه در کلیه‌ی بخش‌های اقتصادی دچار مشکل باشید؛ در دهه ۸۰، ما رشد اقتصادی ۷ تا ۸ درصدی داشتیم و تورم در حال کنترل شدن بود؛ بنابراین اگر هجومی به قصد سوداگری به سمت بازارارهای دارایی می‌آمد، مانند تقاضای دارایی، شاید ابزارهای مالیاتی آن زمان می‌توانستند بازار را تصحیح کنند و به سمت عملکرد بهینه بکشانند. تجربه نشان می‌دهد که این طرح در کشورهایی که اجرا شده، صرف نظر از اینکه بگویم در آنجا موفق بوده یا نه، شرایط مارا نداشته است.»
به گفته وی، بحث مالیات در شرایطی جواب می‌دهد که اقتصاد در یک آرامش نسبی به سر ببرد و یک جزیره‌ای به اسم بازارهای دارایی دچار تلاطم باشد؛ بنابراین سیاست‌گذار با بسته مالیاتی سعی می‌کند آن تلاطم را از بین ببرد. شما در اقتصادی حرف می‌زنید که کل آن دچار تلاطم و زلزله است؛ و هر روز در یک زمینه‌ای شاهد شوک هستیم، پس بسته مالیاتی کاری نمی‌تواند
انجام دهد.
یزدانی همچنین گفت: «فرض را بر این بگذاریم اثر گذار است، خانه‌های خالی کجا قرار دارند؟ بنا به آمار خانه‌های خالی که موجود است به تفکیک مناطق شهر تهران، اگر در سال ۱۳۸۴، طرح تفسیری و جامع شهر تهران تهیه و برداشت میدانی کنید، خانه‌های خالی عمدتا در مناطق مرفه‌نشین شهر قرار دارند؛ یعنی آپارتمان۲های بسیار لاکچری با انگیزه‌های مختلف وجود دارد و بخشی از آن در مناطق آزادی همچون جزیره‌ی کیش قرار دارد که اینها واحدهایی نیستند که گروه‌های متوسط و کم درآمد بتوانند آن را اجاره کنند»
بنابراین همه سیگنالها و نقل قولها مبنی بر این است که منتظر ارزانی اجاره‌ها نباشید.