مائده مطهری زاده
کرونا از زمان همه گیری در جهان، نه فقط سلامت جسم بلکه سلامت روح انسانها در سرتاسر این کره خاکی را نیز به خطر انداخت.
بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان معتقدند الزاماتی نظیر قرنطینه خانگی و اِعمال محدودیتهای اجتماعی (همچون کم شدن یا ممنوع شدن دید و بازدیدهای آشنایان و دوستان و عدم حضور در اجتماعات انسانی، سخت شدن رفت و آمد آزادانه در شهرها و…) برای دور ماندن از آسیب جسمی کرونا، راه را برای آسیبهای روحی و روانی باز کرده است.
شکلگیری احساساتی مانند افسردگی، دلمردگی و دلزدگی از زندگی، پریشانی و اضطراب، ناامیدی، خشم و نفرت در میان افراد، از جمله تجربیات مشترک انسانها در واکنش به دوران انزوای کرونایی بوده است.
در میان همه الزامات کرونایی، خانهمانی (خانهنشینی) که از آن با عنوان قرنطینه خانگی یاد میشود بیش از همه به ارتباطات انسانیِ خانوادگی آسیب زده است؛ کاری که کرونا با روابط زن و شوهر، روابط مادر و پدر با فرزندان و بالعکس در طول دو سال گذشته کرد، از عهده کمتر بحران اقتصادی و اجتماعی نظیر تورم و گرانی برمیآمد!
به راه افتادن موج طلاقها در دوران کرونا یکی از مهمترین و تلخترین بحرانهای اجتماعی ناشی از همهگیری کرونا در ایران است.
زن و شوهرهایی که به دلیل اجبارِ بیرونی یا خودخواسته ساعتهای متمادی را در خانه در کنار یکدیگر سپری کردند و همین امر سبب شده است تا آنها با مشاهده کوچکترین رفتار و گفتار خلاف میل خود از طرف مقابل شدیدترین واکنشها را از خود بروز دهند؛ موضوعی که از آن با عنوان کاهش تابآوری زوجین میتوان یاد کرد.
با افزایش بهانهجوییها، حساسیتها و نکتهسنجیهای بیمورد و مخرب روابط زناشویی، زن و شوهر کم کم به لحاظ عاطفی از یکدیگر فاصله میگیرند، خشم و نفرت آرام آرام جای خود را به بیتفاوتی میدهد و سپس تمایل برای جدایی در آنها شکل میگیرد.
هشدار داده بودیم!
بنابر اعلام سازمان ثبت احوال کشور در سال ۹۹ تعداد ۱۸۳ هزار و ۱۸۲ طلاق طی پارسال در کشور به ثبت رسید، این در حالی است که در سال ۹۸ رقم ۱۷۶ هزار و ۸۱۲ طلاق در کشور به ثبت رسیده بود.
در طول زمان، سازوکارهای زیادی برای کاهش نرخ طلاق در کشور ارائه شده است، آخرین دستورالعمل که توسط قوه قضائیه به کار بسته شد، اعلام عدم جلب بدهکاران مهریه در دوران کرونا بود که تنها دستاورد آن در سال ۹۹ و با شروع کرونا ناتوانی دریافت مهریه توسط زنان بود تا جایی که معیشت آنها را با مشکل مواجه کرد.
این فرایند، ثابت میکند که حتی کاهش نرخ مهریه و تقلیل یافتن میزان حبس مردان بدهکار مهریه، هیچ یک نتوانستند آنچنان که باید و شاید در کاهش نرخ طلاق نقش داشته باشند.
گیتی خزاعی، جامعهشناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه پیشبینی کرده بودیم که کرونا میتواند سبب افزایش طلاق شود، میگوید: مشخص بود که بهخاطر کرونا و همزیستی طولانی در خانهها، چالشهای ارتباطی افزایش پیدا میکند، البته این مشکلات قبلاً هم وجود داشته اما تا قبل از کرونا اگر ۸۰ درصد مردان در خارج از خانه بودند تنها ۲۰ درصد از آنها در کنار خانواده و در خانه حضور داشتند، اما در دوران کرونا بعضاً این ساعات جابهجا شد و سبب ایجاد چالشهای خانوادگی زیادی شد. بحث دیگری که میتوان از جمله دلایل افزایش طلاق در دوران کرونا به آن اشاره کرد، تعطیل بودن دادگاهها یا نیمه تعطیل بودن آنها است، بخشی از پروندههای طلاق به این دلیل معلق مانده بود؛ همچنین به دلیل هراس از ابتلا به کرونا خیلی از افراد برای طلاق مراجعه نمیکردند و در نهایت شاهد تجمیع پروندههای طلاق در سال ۹۹ شدیم. دلیل سوم و شاید هم مهمترین دلیل، وضعیت اقتصادی و مشکلاتی است که در دوران کرونا در حوزه معیشت ایجاد شد و با عامل قبلی یعنی حضور طولانی مدت افراد در کنار یکدیگر، تنش در خانهها هم افزایش پیدا کرده و خانوادهها را با مشکلات جدی مواجه کردند.
به گفته این جامعهشناس، دلایل یاد شده قطعی نیستند و برای دستیابی به نتایج درست باید مطالعات عمیقتری در این حوزه انجام شود؛ به اعتقاد من دادگاههای خانواده و قضات هم باید در این حوزه ورود کرده و با ارائه عمده دلایل طلاق در سال گذشته در ایجاد راهکارهای جدید برای جلوگیری از این معضل یاریرسان باشند.
او در ادامه میافزاید: تجربه افزایش طلاق در دوران کرونا نشان داد که راهکار عدم جلب مردان و بحث مهریه در نهایت با رقم طلاق مرتبط نیستند. در حالت کلی فردی که میخواهد طلاق بگیرد، فارغ از داستان مهریه در نهایت طلاق خواهد گرفت، حتی افرادی که به دنبال مالاندوزی از طریق مهریه هستند، رقم معناداری را دربرنمیگیرند، پس در نهایت باید راهکارهای بهتری برای کاهش نرخ طلاق اندیشیده شود.
تابآوری را نیاموختیم
گرچه اغلب آمارهای رسمی از افزایش متقاضیان طلاق حکایت دارد، اما برخی آمارهای استانی و شهرستانی نیز ناظر بر این امر است که کرونا با افزایش ساعات همزیستی زوجین در کنار یکدیگر، برخی روابط را که پیشتر رو به تخریب و فرسایش رفته بود، اصلاح و زن و شوهرها را به یکدیگر نزدیکتر کرده است.
این نوع نگرش، دقیقا برعکس دیدگاه قالبِ روانشناسان و جامعهشناسان معتقد است بسیاری از زوجهایی که تصمیم به طلاق داشتند، به خاطر شیوع ویروس کرونا و زندگی سختی که بر مردم حاکم شده است، از این تصمیم منصرف شدند و به نظر آن را اولویت نمیدانند.
اما آنچه که مسلم است این نوع نگاه خوشبینانه به موضوع کاهش طلاق زوجین در دوران کرونا (حتی در صورت صحت براساس آمارهای رسمی) نباید به معنای فروکش کردن واقعی آمار طلاق در جامعه و میل به بهبود روابط میان زوجین تلقی شود؛ چرا که در برخی موارد تحمل شرایط نامطلوب زندگی با یک فرد نادرست، به دلیل وجود یک متغیر اجبارکننده خارجی نظیر کرونا، تبعاتی بس خطرناکتر و سهمگینتر از آثار مخرب طلاق بر روی روح و روان فرد باقی میگذارد.
در پایان اینطور به نظر میرسد که کرونا نشان داد حتی بسیاری از زن و شوهرهایی که تا به حال دیگران آنها را همچون کبوتران عاشق، میشناختند اگر شرایط اجتماعی تغییر کند به ویژه در زمان وقوع بحرانها احتمالا دیگر همچون سابق، عاشق یکدیگر نخواهندبود.
تابآوری در شرایط سخت و بحرانها از جمله مهارتهای مهمی است که متاسفانه ما ایرانیها در تمامی ابعاد از آن غفلت کرده و سیلی آن را نیز خوردهایم!
لینک کوتاه : https://jomlehonline.ir/?p=149281