فاصله کوتاه دولتمردی و روزنامه‌نگاری!
فاصله کوتاه دولتمردی و روزنامه‌نگاری!
اخذ مجوز شروع هر کسب و کاری، زمان‌بر است. این را تمام کسانی که خواهان شروع یک فعالیت هستند، به خوبی می‌دانند و اصلا همین مسیر پرفراز و نشیب و زمانبر است که بعضا باعث ممانعت برخی از صاحبان کسب و کار از اخذ مجوز می‌شود.

دریافت مجوز رسانه‌ در انواع مختلف دیداری، شنیداری و مکتوب نیز از این قاعده مستثنی نیست و حتی شاید با توجه به حساسیت‌های این حوزه، نسبت به خیلی از مشاغل دیگر سخت‌تر باشد. همین امر باعث شده که صدور مجوز رسانه برای برخی چهره‌های دولت سیزدهم در چند هفته اخیر، تعجب و انتقاداتی را به دنبال داشته باشد. این رسانه‌ها هفته‌نامه‌ی «حکمران» از «سیدیاسر جبرائیلی»، پایگاه خبری «شهید جمهور» از «محمدمهدی اسماعیلی»، روزنامه‌ی «نوبنیاد» از «محسن منصوری» و روزنامه‌ی «جهان‌آرا» از «علی نادری بلداجی» هستند. جبرائیلی از تدوین‌کنندگان برنامه‌ی اقتصادی دولت سیزدهم، اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سیزدهم، منصوری معاون اجرایی دولت سیزدهم و نادری بلداجی نیز مدیرمسئول خبرگزاری ایرنا در دولت سیزدهم است. به بهانه تعطیلی حکمران قبل از شروع به کار، به روند کار این رسانه‌ها و گمانه‌زنی‌های مختلف پیرامون آن‌ها می‌پردازیم.
همان‌طور که اشاره شد، حکمران تعطیل شد. به گزارش اعتمادآنلاین، جبرائیلی در این خصوص نوشت:«حکمران نیامده تعطیل شد. در این چند روز که پیرامون مجوز حکمران جنجال بپا بود، ما مشغول برآورد هزینه‌های احتمالی بودیم. یک نشریه با تیراژ پائین و بدون اجاره ساختمان و… ماهانه حداقل ۵۰۰ میلیون تومان هزینه دارد که تامین آن برای جریان نوپای منتقد سرمایه‌داری محال است. لذا حکمران نیامده تعطیل شد؛ نه با دستور قضایی، که به دلیل حاکم بودن نظم سرمایه‌داری که در آن فقط جریان الیگارشی و صاحبان سرمایه می‌توانند نشریه خصوصی داشته باشند و صدایشان شنیده شود. نظم سرمایه‌داری یعنی مردم عادی زخم خورده از نئولیبرالیسم، حتی صدای اعتراضشان نباید بلند شود.»
زمانی که مجوز به این راحتی‌ها اخذ می‌شود، مسلم است که صاحب امتیاز تحمل هزینه‌ها و مشکلات مسیر را نخواهد داشت چرا که انتظار دارد همچون مجوز، اعتبار و بودجه نیز در سینی به او تقدیم شود. همگان می‌دانند که امروز رسانه‌ها، با ایدئولوژی‌ها و جهت‌گیری‌های مختلف خود در حال فعالیت هستند و اگرچه به طبع در مسیر برخی از آن‌ها موانع و سنگ‌اندازی نسبت به سایرین بیشتر است، اما با تحمل همین سختی‌ها به کار خود ادامه می‌دهند و طلبکار هم نیستند. مگر اینکه این صحبت‌ها برای بازارگرمی و قرار گرفتن نام حکمران در صدر اخبار مطرح شده باشد که مسئله‌ی دیگریست.
یک نکته مهم در این خصوص حائز اهمیت است و آن هم این است که سیل انتقادات به این رسانه‌ها، به هیچ‌عنوان به دلیل طیف فکری آن‌ها نیست. هرکس به دلیل جهت‌گیری فکری و اعتقادی این رسانه‌ها به آن‌ها نقد وارد کند، هیچ تفاوتی با تفکری که به اصطلاح به آن می‌تازد، ندارد. فضای رسانه‌ای کشور برای یک نفر نیست و همه می‌توانند آزادانه در آن فعالیت کنند. انتقاد به روند سریع اخذ مجوز این رسانه‌هاست و شائبه‌ای که مطرح است؛ شائبه‌ای که براساس آن جامعه می‌خواهد بداند اگر جریان مخالف این رسانه‌ها نیز خواهان دریافت مجوز بود، به این سرعت می‌توانست شروع به کار کند؟ در خصوص تمام این نشریه‌ها نمی‌توان به شکل صددرصد قضاوت کرد که همین امروز درخواست داده‌اند و فردا با آن موافقت شده است اما درباره شهیدجمهور، می‌توان چنین قضاوتی داشت. با توجه به نام پایگاه خبری، اگر همان روز شهادت آیت‌ا… رئیسی، اسماعیلی درخواست مجوز داده باشد، در کمتر از سه ماه روزنامه‌ی خود را تاسیس کرده است. آیا برای همگان این شرایط مهیاست؟ دلیل این تعجیل در روزهای پایانی دولت سیزدهم چه بوده است؟
وقتی کسی وارد فضای رسانه‌ای کشور می‌شود، باید بپذیرد که در ارتباط با جامعه وارد لایه‌های عمیق‌تری شده است. بنابراین عاری از اشکال می‌دانیم اگر اکنون از این صاحبان امتیاز درخواست کنیم اگر انتقادات نارواست، روند دریافت مجوز خود را رسانه‌ای کنند و به اطلاع عموم برسانند تا از شایعات احتمالی بعدی جلوگیری شود. چنانچه این مراحل به اصطلاح قایم شوند، هیچ چاره‌ای جز تحمل هجمه‌ها و در سیبل انتقادات قرار گرفتن وجود نخواهد داشت و این برای یک رسانه‌ی نوپا، اتفاق
خوبی نیست.