جمله / گروه اقتصاد: این روزها کاهش سطح دسترسی به اینترنت و فیلترینگ شبکه های اجتماعی اقتصاد کشور را با زیانهای هنگفت و غیر قابل جبرانی مواجه کرده است. همین موضوع صنعت دیجیتال مارکتینگ را خالی از معنا کرده و موجی از بیکاری را در کشور به وجود آورده است. در چند وقت اخیر با […]
جمله / گروه اقتصاد:
این روزها کاهش سطح دسترسی به اینترنت و فیلترینگ شبکه های اجتماعی اقتصاد کشور را با زیانهای هنگفت و غیر قابل جبرانی مواجه کرده است. همین موضوع صنعت دیجیتال مارکتینگ را خالی از معنا کرده و موجی از بیکاری را در کشور به وجود آورده است.
در چند وقت اخیر با توجه به گزارشی که از اتاق بازرگانی ایران منتشر شده از ضرر ۸۰ هزار میلیارد تومانی کسب و کارهای اینترنتی به دلیل قطعی های اینترنت در دو ماه گذشته سخن به میان آورده است. رقمی که با درآمد سرانه حوزه کسب و کارهای دیجیتال در توالی ۵ ساله برابری
می کند.
محدودیتهای اینترنتی در دو ماه اخیر علاوه بر زیان اقتصادی مستقیم، اشتغال بسیاری از افراد را هم تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس اعلام دبیر اتحادیه کسبوکارهای فضای مجازی در حال حاضر معیشت ۱۰ میلیون نفر وابسته به فضای مجازی است. بسیاری از افراد به دلیل نبود شغل و جهت امرار معاش خود به فضای مجازی ـ بخصوص شبکه های اجتماعی و در راس آن اینستاگرام ـ روی آورده بودند. حال با فیلترینگ این شبکه اجتماعی تکلیف امرار معاش میلیونها نفر در این آشفته بازار اوضاع اقتصادی کشور چیست؟
متاسفانه همه اینها در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ با فیلترینگ اینستاگرام، اپلیکیشنها و پلتفرمهای خارجی، نمونه های مشابه داخلی توان جایگزینی آنها
را ندارند.
امروزه خانوادههای بسیاری در قالب مشاغل خانگی، کسبوکار مجازی به راه انداخته و با حداقل سرمایه در فضای مجازی معیشتشان را تامین میکنند یا با کار کردن در بستر این فضا، کمک هزینه تحصیلشان را فراهم میکنند؛ تکلیف این گروهها که بسیاری از آنها زنان سرپرست خانوار هستندیا دانشجویان هستند، چه میشود؟
مسئولان باید به این نکته مهم واقف باشند که اینستاگرام در ایران، تنها یک شبکه اجتماعی جهت به اشتراک گذاشتن فیلم و تصویر نیست بلکه یک بستر کسب و کار و تامین معیشت است.
این روزها بیکار شدن، توقف فعالیت و تعلیق کار وضعیتی است که گریبان افراد فعال در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را گرفته و همه این افراد را به طریقی دچار یاس و نامیدی کرده است. با بسته شدن این فضا و جو اقتصادی حاکم بر جامعه، درآمد بسیاری از افراد به نزدیک صفر میل کرده و این خود می تواند زنگ خطر گسترش فقر و آسیب های اجتماعی ناشی از آن در
جامعه باشد.
باید به این نکته مهم اشاره کرد که کسانی از بستر اینترنت جهانی منع شده اند که به ناچاری و ضرورت دنیای رو به توسعه به آن پناه بردند. بازار تا همین چند ماه اخیر تشنه فعالیت آنها بود و حالا دو ماه بعد از فیلترینگ و قطعی های مداوم اینترنت، افراد فعال در این مشاغل هر لحظه نگران ازدستدادن شغل خود هستند و در حال حاضر نیز اوضاع حاکم بر فضای مجازی کشور باعث شده بسیاری از شرکتها و موسسات بزرگی که عمده درآمد آنها از اینترنت بوده دست به تعدیل
نیرو بزنند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند سوالی که باید از مسئولین و مسببین فیلترینگ در کشور پرسید این است که خانوارهای متضرر که عموماً کمدرآمد و از قشر ضعیف جامعه نیز هستند، چه باید بکنند؟ در چنین چالشهایی فقط کسب و کارهای خرد آسیب میبینند چرا که آنها با حداقل سرمایه اموراتشان را میگذرانند و در حالیکه بسیاری از مسئولین مردم را به استفاده از شبکه های دخلی تشویق میکنند، آیا تضمینی برای ایجاد درآمدزایی مردمی که تنها راه درآمدشان استفاده از شبکهها ی اجتماعی مانند اینستاگرام و … بود، میدهند؟