قاتلان سریالی تاریخ ایران
قاتلان سریالی تاریخ ایران
تخریب بناهای تاریخی توسط شهرداری‌های خودکامه و توجه نکردن به دستورات و مصوبات وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، معضلی است که آسیب‌های ناشی از آن، اینگونه نیست که با برکنار کردن فرد خاطی و تغییر مدیریت، قابل اصلاح باشد.

میراث فرهنگی، اصالت خود را از قدمت دارد و بنایی که نابود شد، دیگر شد و با هیچ جریمه‌ای نمی‌توان تاریخ کشور را بازگرداند. بازسازی این میراث نیز، یک هنر و تخصص ظریف و کارشناسانه است که به طور منطقی و معقول، انتظار می‌رود چنین متخصصانی در پیکره وزارت میراث فرهنگی یافت شوند نه شهرداری‌ها. حال گویی شهرداری‌ها، قلدرمآبانه در برابر دستورات میراث فرهنگی می‌ایستند و تبدیل به قاتلین سریالی بناهای تاریخی شده‌اند. در اصفهان که یکی از غنی‌ترین شهرهای تاریخی ایران است، تخریب بناها در اوج خود قرار دارد. تخریب سقاخانه «ساغرچی‌ها» در محله منبر گلی، تخریب سنگ‌آب چشم‌نواز و با قدمت بیش از ۱۰۰ سال و تخریب سقاخانه ۳۲۰ ساله، نمونه‌هایی از اقدامات مخرب شهرداری اصفهان در بازه زمانی تنها حدود دو سال است. در شهرهای تاریخی و دارای بناهای ارزشمند دیگر کشور نیز به کرات شاهد تخریب تاریخ هستیم. سال ۹۳، نزدیک به ۴۰ بنای تاریخی کرمان توسط شهرداری این شهر تخریب شد. خانه‌های تاریخی واقع در محدوده گلبازان، حوالی میدان تاریخی ارگ (توحید) و خیابان زریسف که در بافت قدیم کرمان قرار داشتند، نمونه‌های این بناهای تخریبی بودند. در مشهد نیز بیش از نیمی از بافت تاریخی ٣۶٠هکتاری پیرامون حرم امام‌رضا(ع) به بهانه توسعه نابود شد.
پس از مشهد نوبت به شیراز رسید. همانطور که شهرداری مشهد فضای تاریخی اطراف حرم مطهر امام رضا (ع) را نابود کرد، بافت اطراف حرم حضرت شاهچراغ (ع) نیز دستخوش تخریب گسترده شد. این ماجرا به‌قدری ادامه پیدا کرد و بازتاب رسانه‌ای بدی داشت که سرانجام نیروهای امنیتی و اطلاعاتی پس از جلسات مشترک با سازمان میراث‌فرهنگی ناچار به مداخله شدند تا از تخریب بیشتر تاریخ شیراز جلوگیری کنند. این الگو که مشخص نیست به کدام منطق بافت تاریخی این شهرهای با تمدن غنی را مانع توسعه‌گری می‌دانست، به قم هم رسید و اطراف بقاع متبرکه این شهر نیز تخریب شد.
بناهای تاریخی شهرهای اهواز، دزفول، شوشتر و شوش در استان خوزستان نیز بارها توسط شهرداری این شهر دستخوش تخریب شدند و گزارش‌های محلی و رسانه‌ها می‌گویند هنوز هم این تخریب‌ها ادامه دارند. همدان نیز از آسیب در امان نماند و دی ماه سال ۹۶ شهرداری این شهر آخرین مرکز محله موجود در همدان را تخریب کرد.
طرح توسعه صحن و حیات امامزاده‌ واقع در بافت تاریخی یزد نیز از همین سوء اقدامات است. این تخریب با هدف ایجاد پارکینگ و افزایش تعداد قبور انجام شد و باعث تخریب خانه‌های تاریخی شهر یزد شد.
نمی‌توان لیستی از شهرداری‌های تخریب‌کننده آثار تاریخی کشور تهیه کرد و از شهرداری تهران نام نبرد. شهرداری تهران نیز نه تنها اعتقادی به حفظ حرمت بناهای ارزشمند پایتخت ندارد، بلکه بارها آن‌ها را نابود کرده است. خانه آیت‌اله طالقانی، یکی از متاخرترین این تخریب‌هاست. این خانه مربوط به تاریخ معاصر ایران است و وقتی میراث شخصیت‌هایی که فرزندان و نوادگان آن‌ها امروز در قید حیات هستند و می‌توانند ادعا داشته باشند، اینگونه در معرض نابودی و تخریب است، انتظار رسیدگی به آثار مربوط به تمدن دوهزارساله ایران شبیه شوخی است. سال ۱۴۰۰، «مهدی طالقانی»، فرزند آیت‌اله طالقانی در گفت و گو با ایسنا درباره منزل ایشان در تهران گفت: «ظاهرا قرار بر این بوده که بودجه‌ای برای ترمیم منزل آیت‌اله طالقانی اختصاص داده شود و به طور کلی فقط خانه موزه باشد و برای کتابخانه آن خانه کناری گرفته شود؛ ولی نه تنها بودجه مقرر شده را برای ترمیم خانه به کار نبردند بلکه متاسفانه به طور کلی این قضیه پس از روی کار آمدن آقای زاکانی کنسل شد.»
وی افزود: «ما هیچ کار خاصی برای ترمیم منزل نمی‌توانیم انجام دهیم، زیرا کاملا در اختیار شهرداری است؛ هرچند هنگام انعقاد قرارداد با شهرداری قید شده بود که نظارت بر چگونگی عملکرد بر منزل مرحوم طالقانی با خانواده ایشان باشد. مدتی است که شاهد خراب شدن و ترک برداشتن دیوارهای خانه هستیم و همچنین لوله‌کشی آن نیاز به تعمیرات دارد.»
این مشکلات اکنون سه سال است که ادامه دارد و «سیدرضا صالحی امیری»، وزیر میراث فرهنگی در حاشیه اهدای ۱۰ هزار سکه تاریخی به موزه آذربایجان در جمع خبرنگاران در این خصوص گفت: «از نزدیک مشکلات را بررسی کردیم و مدیرکل ما در تهران برای هماهنگی با شهرداری ‌برای مرمت آن قدم‌هایی برداشت.

خود من با آقای زاکانی، شهردار تهران صحبت کردم و مرمت خانه در تهران آغاز شده است، بعد از آن خانه را تبدیل به موزه می‌کنیم و ثبت ملی آن حداکثر تا آبان ماه انجام می‌شود.»
آنچه مرور کردیم نشان می‌دهد که خانه آیت‌اله طالقانی تنها مشتی نمونه خروار این اقدامات مخرب در کل کشور است. دخالت نکردن شهرداری‌ها در امور مربوط به بازسازی بناهای تاریخی، باید یک قانون محکم باشد چرا که این معضل با مراقبت از یک بنا و حتی یک شهر، حل نمی‌شود و ریشه‌ای است.