كتابِ باز ايران را ورق بزنيم
كتابِ باز ايران را ورق بزنيم
نويسندگان می‌ترسند در شرایط فعلی اقتصادی نق بزنند و بگویند چرا سرانه مطالعه دائم درحال کمتر شدن است و چرا نرخ کتاب آنقدر گران است و چرا نوجوانان به جای کتاب پای کنسول های بازی نشسته‌اند!

نويسندگان می‌ترسند در شرایط فعلی اقتصادی نق بزنند و بگویند چرا سرانه مطالعه دائم درحال کمتر شدن است و چرا نرخ کتاب آنقدر گران است و چرا نوجوانان به جای کتاب پای کنسول های بازی نشسته‌اند! کافی است کمی از این حرفها بزنید تا مردم چپ چپ نگاهتان کنند و بگویند نفست از جای گرم بلند می‌شود!
اما برای رد این ادعا که وقتی وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و خلاصه همه چیز بد است، فرصتی برای کتاب خواندن نیست، کافی است سری به بزرگترین آثار ادبی جهان بزنید تا دریابید بخش بزرگی از آنها در روزگاری نوشته شده‌اند که اوضاع وخیم است. از قضا در چنین شرایطی است که ارزش مطالعه دوچندان
نمی شود، چون بهترین راه برای خروج از بن بست ها آگاهی است. برای درک کم و کیف مطالعه در ایران و جهان و تاثیر آن بر کیفیت زندگی مروری بر آمارهای ارائه شده ضروری است.
چند سال پیش اعلام شد، سرانه مطالعه در ایران، ۲ دقیقه در سال است! همان زمان دبیر کل نهاد کتابخانه‌های عمومی، اعلام کرد که خیر، این‌طور نیست و آمار مطالعه در ایران، ۷۹ دقیقه در روز است!
حقیقت هرچه که باشد، این مسئله که ایران در جمع برترین کشورهای جهان در حوزه مطالعه قرار ندارد، خبر دردناکی است، آنهم درحالی کشورمان صاحب یکی از غنی‌ترین فرهنگها و تمدن های جهان است.
کشورهای فنلاند، نروژ، آلمان و هلند همیشه در جمع برترین‌ها از حیث سرانه مطالعه قرار دارند و همانطور که میدانید این کشورها از لحاظ کیفیت زندگی هم وضعیت بسیار خوبی دارند. بنابراین پیداست که بین کیفیت مطالعه و کیفیت زندگی رابطه‌ای مستقیم برقرار است که متاسفانه این رابطه در ایران کاملا نادیده انگاشته شده است.
نه قیمت کتاب مناسب است و نه پراکنش کتابخانه های عمومی، نه خبری از برنامه‌های جذاب کتاب در رسانه ملی است و نه برنامه‌ای برای تشویق نسل جوان به مطالعه، با این حساب نمی‌توان توقع داشت آینده نویدبخش جامعه‌ای کتابخوان باشد. این حقیقت اگرچه تلخ اما واقعی است و باید برایش فکری کرد.
كتاب و گسترش فرهنگ كتابخوانی همواره و در همه زمان ها نقش شایان توجهی در ارتقای سطح دانش و فرهنگ جامعه داشته است و دارد اما باید به این نكته توجه داشت كه نمی توان تاثیر مطالعه را به سرعت در رفتارهای مردم مشاهده كرد.
به طور كلی رفتارهای فرهنگی و كتابخوانی جزو مجموعه فعالیت های فرایندی محسوب می شوند كه از زمان آغاز مطالعه، ارتباط برقرار كردن و در نهایت تاثیر گذاری آن، مجموعه تغییرهایی زمانبر را سپری می كند.
بنابراین جامعه ای كه با مطالعه فاصله گرفته باشد، نمی تواند با افزایش سرانه مطالعه به ۲ یا سه دقیقه به سرعت به نتیجه مورد نظر و ارتقای سطح دانش جامعه دست یابد و تغییرهای ملموسی را احساس كند. بنابراین برنامه ریزی بلندمدت تنها راه برای آشتی دوباره ملت و کتاب است.

  • نویسنده : ملیحه منوری-سردبیر