«جامعه صنعتی و آینده آن» یا «مانیفست یونابامبر»، جزوهای ۳۵ هزار کلمهای از تئودور جان کازینسکی قاتل بمبگذار امریکایی است که در سال ۱۹۹۵ در چند روزنامه امریکا منتشر شد؛ این مقاله در قالب کتابی از سوی انتشارات دهکده هوسم با ترجمه مصطفی آقایی به فارسی ترجمه شده است. به گفته مصطفی آقایی، کازینسکی در […]
«جامعه صنعتی و آینده آن» یا «مانیفست یونابامبر»، جزوهای ۳۵ هزار کلمهای از تئودور جان کازینسکی قاتل بمبگذار امریکایی است که در سال ۱۹۹۵ در چند روزنامه امریکا منتشر شد؛ این مقاله در قالب کتابی از سوی انتشارات دهکده هوسم با ترجمه مصطفی آقایی به فارسی ترجمه شده است.
به گفته مصطفی آقایی، کازینسکی در کتاب «جامعه صنعتی و آینده آن» نشان میدهد که راحتطلبیِ حاصل از پیشرفتِ تکنولوژیهای مدرن فرآیندِ قدرت را برای جمعیتهای بزرگی مختل کرده و بنابراین چپگراییِ مدرن و تاکیدِ سخنورانه بر ارزشهای جهانشمول درواقع دردنمونِ یک بیماری و علامتی است که نشان میدهد مشکلی جدی وجود دارد.
در این کتاب یک نقدِ بسیار ریشهای از زندگیِ مدرن مطرح میشود. معمولا مردم تکنولوژی را به صورت راهحلی خلاقانه برای مسائلی که بشر با آنها دست به گریبان است میفهمند، مثلا درمان بیماریها، تسریع ارتباطات یا تسهیل امورِ روزانه. استدلالِ نویسنده این است که در واقع، این پیشرفت در سطح کلان مسیری را رقم میزند که از اراده انسانهایی که مصرفکننده یا دستاندرکارِ خردهپای تکنولوژی هستند، مستقل است، و سرانجام به فروپاشیِ اکولوژیک و حذفِ کامل فردیت و آزادیِ انسانی منجر میشود.
کازینسکی نشان میدهد سیستمهای بزرگ و پیچیدهای که در اثر پیشرفتهای دو قرن اخیر ایجاد شدند با تمرکزِ هرچه بیشترِ قدرت همراه هستند، و قاطبه مردم از ابعاد یا اهدافِ این قدرتهای متمرکز تصوری ندارند. در واقع بسته به اینکه خواننده دنبال چه نوع از زندگی است، این نقد میتواند در سطوح مختلف راهگشا باشد و بنابراین برای بعضی افراد راه حل محسوب شود. مثلا باعث شود دور شدن از مراکزِ بزرگِ جمعیتی را به عنوان هدف جدی بگیریم، سعی کنیم برای زندگیِ سازگارتر با طبیعت مهارت کسب کنیم، و همچنین نسبت به مسیری که زمانه خودمان با تکنولوژیهای جدیدِ پزشکی و همچنین مواردی مثل چاپِ سهبعدی، سلولهای بنیادین، ادیتِ ژن و هوش مصنوعی طی میکند، بدگمانیِ درست ایجاد کنیم. متاسفانه جامعه ما بهشدت علمزده است و حتی در میان روشنفکرهای چپ و اقشارِ مذهبی ذوقزدگیِ سادهلوحانه در قبالِ تکنولوژی حکمفرماست.
اما برای کلیتِ جامعه مدرن راه حلی وجود ندارد. کازینسکی به دنبالِ درمانِ این جامعه نیست، بلکه میخواهد نشان دهد که فروپاشیِ اکولوژیک و سقوط شکلِ کنونی این تمدن واقعیتی قطعی است. طی سالهای اخیر ابعاد فجایع زیستمحیطی گسترش پیدا کرده و این واقعیت که تمدن مدرن عمر درازی درپیش ندارد تا حدی پذیرفته شده است. اما مشکل این است ک ه با تداومغلبه ذوقزدگی تکنولوژیک بر عموم مردم، مراکزِ قدرتی که افسار تکنولوژیهای جدید را در دست دارند و خود عاملِ نابودی محیط زیست هستند بهراحتی این فروپاشی را طوری هدایت میکنند که منافع و خواستههای خود به بهای زندگی بقیه موجودات زنده تامین شود. چه بسا بحران سلامتی که دو سال است جهان را در بر گرفته برای بشریت پرده آغازین یک نمایش بسیار وحشتناک باشد.
تئودور جان کازینسکی (مشهور به یونابامبر) نابغه ریاضی است که در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه هاروارد شد و اکنون به خاطر اتهام به بمبگذاری و قتل در حبس ابد به سر میبرد. بسیاری در توصیف او از واژه اعجوبه استفاده میکنند، اعجوبهای که دوران کودکی پرچالشی را سپری کرد ولی نبوغش در حل مسائل ریاضی باعث شد به سرعت به بهترین دانشگاه آمریکا راه یابد و بتواند در سال ۱۹۶۷و در ۲۵ سالگی با کسب مدرک دکترا به یکی از اساتید همان دانشگاه تبدیل شود.
اما تد و شخصیت پیچیدهاش با ساختار دانشگاه سازگار نبود و از همین رو بود که دو سال بعد از دانشگاه استعفا داد و به کابین کوچکی در دل طبیعت پناه برد. کابین کوچکی که از هرگونه امکانات زندگی مدرن بیبهره بود و حتی برق و آب هم نداشت.
او از ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ درگیر بمبگذاری در سرتاسر آمریکا علیه افراد مرتبط با فناوری مدرن بود، و بمبهای متعددی را جاسازی یا پست کرد که نهایتاً منجر به کشته شدن سه نفر و زخمی شدن ۲۳ نفر دیگر شد. کازینسکی تنها راهی که برای جلب توجه جهان به خود پیدا کرد، بمبگذاری بود. هدفی که تا حدود زیادی موفق به آن شد.
او در آخرین نامه خود قبل از دستگیری، مانیفست ۳۵۰۰۰ واژگانی خود را با عنوان «جامعه صنعتی و آینده آن» برای نیویورکتایمز و واشنگتنپست ارسال کرد و ادعا کرد که اگر آن را منتشر کنند، دست از بمبگذاریهای خود خواهد برداشت. او بر این باور بود که انتشار این مانیفست جرقهی انقلاب بزرگی را رقم خواهد زد. ولی مدت چندانی از انتشار مقاله نگذشته بود که برادرش، محل اختفای او را برملا کرد.
این مقاله با تاکید بر این آغاز میشد که انقلاب صنعتی و شرایطی که پدید آورده است یک فاجعه برای نوع بشر است. او با نگاهی به جنبشهای روانشناسی و جامعهشناسی، انقلاب صنعتی را عامل دزدیده شدن بشر از خود و قطع ارتباطاش با طبیعت میدانست و به شدت معتقد بود که برای حل این مسئله نیازمند یک انقلاب ضد تکنولوژی در جهان هستیم.
مانیفست تد کازینسکی ۲۳۲ بند است و طبق آنچه در این کتاب به زبان فارسی منتشر شده، شامل عناوینی چون «روانشناسی چپگرایی مدرن»، «فرایند قدرت»، «اصلاح جامعه صنعتی تکنولوژیک محال است»، «انقلاب از اصلاحات آسانتر است» و… میشود.
در بخش مقدمه این مقاله چنین آمده است: «انقلاب صنعتی و تبعات آن برای نوع بشر یک فاجعه بوده است. امید به زندگی در کشورهای توسعه یافته زیادتر شده است، اما جامعه بیثبات و زندگی از رضایت تهی شده، حرمت انسانها پایمال شده است و رنجهای روانی و فیزیکی (اغلب در کشورهای جهان سوم) گسترش یافته است و خسارات جبران ناپذیری به منابع طبیعی وارد شده است. ادامه توسعه تکنولوژی وضعیت را وخیمتر خواهد کرد.
سیستم صنعتی – تکنولوژیک هم ممکن است به بقای خود در دراز مدت ادامه دهد و هم ممکن است که فرو ریزد. اگر به بقا ادامه دهد ممکن است در نهایت سطح رنجهای روانی و جسمی کاهش یابد، اما این نتیجه حاصل نخواهد شد مگر آن که انسانها در طی پروسهای دائمی و دردناک، از انسان به موجودی مهندسی شده و چرخ دندهای محض در سیستم اجتماعی تبدیل شده باشند. اگر سیستم فرو نریزد، این پیامدها حتمی و اجتناب ناپذیر خواهند بود. در واقع هیچ راهی برای جلوگیری از تجاوز سیستم به شأن، استقلال و خودمختاری انسانها وجود ندارد.
فروریختن سیستم صرف نظر از زمان آن، پیامدهای دردناکی خواهد داشت. اما هر چه سیستم پیشرفتهتر شود و بیشتر گسترش یابد، پیامدهای سقوط آن شدیدتر خواهند بود، پس اگر قرار بر این است که سیستم سقوط کند، هر چه زودتر این اتفاق به وقوع بپیوندد بهتر است.»