گروه سیاسی برابر آخرین خبر، حمایت از نامزدی «عبدالناصر همتی» در آخرین نشست جبهه اصلاحات ایران رای لازم را کسب نکرد به این صورت که از ۴۶عضو مجمع عمومی جبهه اصلاحات، ۲۳عضو به حمایت از همتی رای دادند؛ اما حدنصاب دوسوم آرا که ۳۱رای بود، به دست نیامد این درحالی است که بخش قابلتوجهی […]
عبدالناصر همتی از نامزدهای تکنوکرات و از افراد نزدیک به جناح اصلاحطلب بود که در جریان مناظره، به همه نشان داد میتواند نظر اتاق فکر اصلاحطلبان را به خود جلب کند و از نخستین جلسه مناظرههای انتخاباتی، هم «مهرعلیزاده» و هم «همتی» نشان دادند این توان را دارند که نامزد نهایی جبهه اصلاحات باشند و همین موجب شد امیدها در برخی لایههای اجتماعی مبنی بر اینکه احتمال ورود فعالانه احزاب اصلاحطلب بتواند طرح برخی گرایشهای اصولگرایی را که به دنبال محدود کردن مشارکت بودند تا برنده انتخابات باشند را بر هم بزند، افزایش یابد.
متأسفانه تا این لحظه جبهه اصلاحات که به دلیل رد صلاحیت نامزدهای اصلی خود بهشدت گلایهمند است نتوانست خلاقیت ذاتی خود در تصمیمگیری در شرایط دشوار را یک بار دیگر به نمایش بگذارد و به نظر میآید بازی را واگذار کرده است و این مسیر با بیانیه «مجمع روحانیون مبارز» به دبیرکلی سید محمد خاتمی کلید خورد. این مجمع که به عنوان نیای جریان اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود، توسط رقیب بازی خورد و تسلیم شرایط شد و پس از آن نیز دیگر احزاب اصلاحطلب در لاک سکوت خزیدند.
مقایسه شرایط انتخابات ۹۲ با انتخابات ۱۴۰۰ میتواند بهتر این حقیقت را نشان دهد که تا چه اندازه واکنش جبهه اصلاحات در انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری ناشی از احساسات کف خیابان و نه بررسیهای منطقی اوضاع احتمالی آینده و انتخاب راهی هوشمندانه برای گذار از آن اوضاع بود.
در سال ۹۲ مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نامزد اصلی جریان تحولخواه و اصلاحطلب بود که با تشخیص مصلحت حیدر مصلحی و شرکاء، رد صلاحیت و از دور رقابت کنار گذاشته شد اما جبهه اصلاحات در یک اقدام هماهنگ که موجب حیرت رقیب شد، حسن روحانی را که در حقیقت سابقه اصلاحطلبی نداشت و عضو جامعه روحانیت مبارز بود، عَلَم کرد و ظرف کمتر از یک هفته، وی را به صدر جدول آورد و موفق شد برنده میدان انتخابات شود.
برای انتخابات ۱۴۰۰ نیز ما از جبهه اصلاحات توقع داشتیم –و هنوز هم داریم- که اینگونه رفتار کند و به نظر همتی امروز برای اجماع، بسیار مناسبتر از حسن روحانی سال ۹۲ است اما گویا برخی رجال از کنشگری سیاسی خسته و از تغییر فضا مأیوس شدند و دوست ندارند تلاش کنند در حالیکه پیروزی و موفقیت همواره در پشت دیوار مبارزه و تلاش قرار دارد و باید از این دیوار گذشت تا شاهد مراد را در آغوش کشید.
اگر ترکیب وضع موجود نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری حفظ شود و از همتی و مهرعلیزاده حمایتی صورت نگیرد، چه نامزدهای اصولگرای دیگر به نفع آیت الله رییسی کنار بروند و چه نروند، رییس قوه قضاییه، برنده انتخابات روز ۲۸ خرداد خواهد بود و از هماکنون باید این پیروزی را به وی تبریک گفت اما میزان مشارکت همچنان در پایینترین سطح میماند.
اگر جبهه اصلاحات و رجال نامدار این طیف، در این شرایط سترگ، اقدامی نکنند و همچنان در لاک بیعملی بمانند، باید کنشگری سیاسی را ترک کنند چون فردا و در شرایط مشابه که از طرفداران خود بخواهند در صحنه حاضر شوند، طرفداران پاسخی به آنان نخواهند داد ضمن اینکه باید بخاطر کوتاهی خود در قبال تبعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ یکدست کردن قدرت توسط جبهه مقابل به مردم و آیندگان توضیح دهند و نمیتوانند شانه از بار مسئولیت خالی کنند.
پیشنهاد ما این است که در دو روز مانده به انتخابات سرنوشتساز روز جمعه، جریان اصلاحات از عبدالناصر همتی حمایت کند و انتخاب نهایی را به اکثریت مردم واگذار کند و در نهایت هر که را اکثریت انتخاب کرد، رییسجمهور قانونی و مورد احترام همه جناحها خواهد بود.