مبارزه، برای آنچه عادلانه است
مبارزه، برای آنچه عادلانه است

از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال (معادل چهارم آذر) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان برگزیده شده‌است. این روز برای یادآوری عزم همگانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷اکتبر ۱۹۹۹ نامگذاری این روز را به عنوان روزی جهانی تصویب کرد. این روز بهانه ای است جهت کمک رسانی و همدردی با زنانی که تحت خشونت […]

از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال (معادل چهارم آذر) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان برگزیده شده‌است. این روز برای یادآوری عزم همگانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷اکتبر ۱۹۹۹ نامگذاری این روز را به عنوان روزی جهانی تصویب کرد. این روز بهانه ای است جهت کمک رسانی و همدردی با زنانی که تحت خشونت ها و آزار های شدید زندگی کرده و به هر دلیلی نتوانسته اند حق طبیعی خود را بگیرند. این خشونت می تواند خانگی باشد یا از طرف هیات حاکم اعمال شود. در هر صورت سالانه به این مناسبت، موجی از همدردی روانه زنان می شود. حال با اینکه این تاریخ مورد توجه مردم جهارن قرار می گیرد، عده زیادی از مردم تاریخچه و علت نامگذاری این روز را تحت عنوان رفع خشونت علیه زنان، نمی دانند. جالب است بدانید این تاریخ به خاطر قتل وحشیانه سه خواهر میرابال، فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن انتخاب شده‌است.
خواهران میرابال، چهار خواهر اهل جمهوری دومنیکن بودند با نام‌های پاتریا، مینروا، ماریا ترزا و دِده که از مخالفان دیکتاتور معروف تروخیو بودند و در فعالیت‌هاو مبارازت مخفیانه علیه رژیم مشارکت داشتند.
سه خواهر از چهار خواهر (پاتریا، مینروا و ماریا ترزا) در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ به قتل رسیدند. دده تنها خواهر بازمانده در فوریه ۲۰۱۴ به مرگ طبیعی درگذشت.
بلژیکا که به نام دِدِه خوانده میشد، برخلاف سه خواهر دیگر به کالج نرفت. او به عنوان زنی خانه‌دار در ادارهٔ تجارت خانوادگی شامل کشاورزی و گله داری مشارکت می‌کرد.
مینروا تحت تأثیر عمویش به جنبشهای سیاسی بر علیه تروخیو پیوست که از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۸ و از ۱۹۴۲ تا ۱۹۵۲ رئیس‌جمهور رسمی کشور، اما عملاً از ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۱ زمانی که به قتل رسید دیکتاتور و گرداننده اصلی در پشت صحنهٔ سیاسی کشور بود.
خواهران مینروا از او در پیوستن به جنبش تبعیت کردند: در ابتدا ماریا ترزا کسی که پس از زندگی در خانهٔ مینورا از فعالیت‌های او آگاه شد و سپس پاتریا پس از اینکه شاهد کشتار جمعی گروهی از مردم در یک مراسم مذهبی توسط مردان تروخیو بود به آن‌ها ملحق شد.
دِدِه، شاید بیشتر از آن جهت که همسرش خایمتو موافق نبود به آن‌ها نپیوست. مینروا، ماریا ترزا و پاتریا با الهام از کشتاری که پاتریا شاهدش بود، گروهی به نام جنبش چهاردهم ژوئن علیه رژیم تروخیو تشکیل دادند. آنان به پخش اعلامیه درباره کسانی که توسط تروخیو کشته می‌شدند و جمع‌آوری لوازم موردنیاز برای سلاح‌ها و بمب‌هایی بودند اقدام می‌کردند. در داخل گروه سه خواهر خودشان را «لا ماری پوساس « یا پروانه‌ها می‌نامیدند که از نام زیرزمینی مینروا گرفته شده بود.مینروا و ماریا ترزا دستگیر شدند ولی خوشبختانه به خاطر مخالفت‌های بین‌المللی گسترده بر علیه رژیم تروخیو مورد شکنجه قرار نگرفتند. آن دو به همراه همسرانشان و همسر پاتریا در بازداشتگاه ویکتوریا در سانتو دومینگو زندانی شدند.در ۱۹۶۰ سازمان کشورهای آمریکایی فعالیت‌های تروخیو را محکوم کرد و ناظرانی به دومنیکن فرستاد. در این زمان مینروا و ماریا ترزا آزاد شدند ولی همسرانشان در حبس ماندند.در سایت اینترنتی که برای یادمان آن‌ها ساخته شده به نام، پرسش کردن را بیاموز، مؤلف می‌نویسد «مهم نیست تروخیو چند بار آن‌ها را به زندان انداخت، مهم نیست که چقدر از اموال و دارایی‌های آن‌ها توقیف شد، مینروا، پاتریا و ماریا ترزا هرگز تسلیم نشدند و هرگز از مأموریتشان برای برقراری دموکراسی و آزادی‌های مدنی برای مردم این جزیره
چشم پوشی نکردند.»
در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ پاتریا، مینروا و ماریا ترسا و رانندهٔ آن‌ها رافینو دلا کروز، به ملاقات همسران زندانی ماریا ترزا و مینورا رفته بودند. آنان در راه بازگشت به خانه توسط مأمورین تروخیو متوقف شدند. مأمورین آن‌ها را از هم جدا کرده، با باتوم مورد ضرب و شتم قرار داده و خفه کردند. سپس بدن های بی جان آن‌ها جمع‌آوری و در ماشین جیپ گذاشته و از جاده‌ای کوهستانی به پایین رها کردند، با این هدف که مرگ آن‌ها یک تصادف به نظر برسد.
بعد از ترورِ تروخیو در ۱۹۶۱ ژنرال «پاپو رومن» تصدیق کرد که از کشته شدن آنان توسط ویکتور آلیسینیو پینیا ریورا، مرد دست راستی تروخیو به همراه سیریاکو دلا روسا، رومان امیلیو روخاس هٔ آلفونسو کروس والریا و ایملیو استرادا مالتا اعضا پلیس مخفی تروخیو اطلاع داشته‌است.
درخصوص اینکه تروخیو مستقیماً دستور قتل آنان را صادر کرده بود یا پلیس مخفی راساً اقدام کرده، کوالیر نوشته «ما می‌دانیم که دستوراتی از این نوع نمی‌توانست از جایی پایین‌تر از رده حاکمیت صادر شده باشد. بدون دستور مستقیم خود تروخیو یا حداقل با موافقت ضمنی اون چنین اقدامی امکانپذیر نبود.”
همچنین یکی از عاملان ترور سیریاکو دلاروسا گفت: من سعی کردم از این فاجعه جلوگیری کنم اما نمی‌توانستم، چرا که در این صورت تروخیو همهٔ ما را می‌کشت.