جمله ـ گروه اقتصاد: مهاجرت از وطن، یعنی پشت سرگذاشتن مجموعه ای از خاطرات، تجریبات و دلبستگی ها. کمتر کسی است که حاضر شود بدون دلیل این مثلث نوستالژیک را رها کند و درحالیکه تازه به مرز پختگی رسیده، زندگی را از اول و در جهانی کاملا متفاوت آغاز کند. پس ریشه مهاجرت در کجاست؟ […]
جمله ـ گروه اقتصاد: مهاجرت از وطن، یعنی پشت سرگذاشتن مجموعه ای از خاطرات، تجریبات و دلبستگی ها. کمتر کسی است که حاضر شود بدون دلیل این مثلث نوستالژیک را رها کند و درحالیکه تازه به مرز پختگی رسیده، زندگی را از اول و در جهانی کاملا متفاوت آغاز کند.
پس ریشه مهاجرت در کجاست؟ جنگ، بی ثباتی اقتصادی، عدم شایسته سالاری، حکمرانی نادرست، ابهام نسبت به آینده، فاصله طبقاتی و تصور طلایی از کشور مقصد؛ اصلی ترین دلایل مهاجرت در جهان هستند. این به جز افرادی است که برای تحصیل یا کار، موقتا وطن خود را ترک میکنند اما قصد ماندن در کشور میزبان را ندارند. به جز جنگ، دیگر شاخص های اصلی مهاجرت در میان اکثر مهاجران ایرانی دیده می شود. در میان این شاخص ها بی ثباتی اقتصادی و ناامید به آینده اصلی ترین دلایل هستند. بنابرانی برای کُند کردن روند مهاجرت و تبدیل آن به مهاجرت معکوس، ابتدا باید دلایل را شناخت، سپس آنها را طبقه بندی کرد و نهایتا زمینه را برای رفع این موانع هموار نمود.
متاسفانه این رویکرد نیز در جمهوری اسلامی چندان جدی گرفته نشده و کارگزاران نظام هنوز طرحی کلان برای یک زیست عادلانه و خوش آتیه ندارند. همه چیز در کشور موقتی است. بی ثباتی در حوزه های مختلف اصلی ترین مشکل کارکردی نظام است که اگر نتواند ایران را به جزیره ثبات و آرامش بدل کند، تلاش هایش برای نقش آفرینی موثر و تامین کننده منافع ملی در عرصه منطقه ای و بین المللی به نتیجه دلخواه و مطلوب نخواهد ریسد
آنچنان که گفته شد؛ قدم اول درک درست وضعیت و جمع آوری شاخص هاست. حاکمیت باید بداند میزان مهاجرت و کمیت و دسته بندی آن چگونه است، تا با استناد به این آمارها بتواند راه حل های مناسب را پیاده سازی کند. به گزارش جمله؛ اصلی ترین دسته مهاجران ایرانی در دو دهه گذشته دانشجویان بوده اند. آمارهای رصدخانه ملی مهاجرت نشان می دهد که میزان مهاجرت دانشجویان و نخبگان ایرانی در یک دهه گذشته روندی افزایشی داشته است. جالب است بدانید رتبه دانشجوفرستی ایران که در سال ۲۰۰۰، بیست و شش بود در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ۱۷ رسید. کانادا، آمریکا، آلمان و ترکیه در زمره اصلی ترین مقاصد دانشجویان مهاجر هستند. اما اتفاقی عجیب در چند سال اخیر رُخ داده که در نتیجه آن کارآفرینان و مدیران ارشد، از دانشجویان و نخبگان در میل به مهاجرت پیشی گرفته اند. آخرین بررسیها نیز نشان میدهد که تمایل به مهاجرت در میان گروههای اجتماعی فزاینده و صعودی است. بنابر نتایج پیمایش اخیر رصدخانه ملی مهاجرت، کارآفرینان و مدیران ارشد بیشترین تمایل به مهاجرت را در میان گروههای مختلف اجتماعی دارند. هرچند میل به مهاجرت به معنای اقدام یا حتی تصمیم دراینباره نیست اما میل به مهاجرت در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان و همچنین پزشکان و پرستاران کم نیست و این دو گروه پس از کارآفرینان در رتبه های بعدی ایستادهاند. مشکلی که مهاجرت کارآفرینان و مدیران ارشد برای کشو ایجاد می کند بسیار زیاد است. بیشترین ضربه اقتصادی را به آینده کشور وارد میکند و نیروی انسانی را از ذهن های خلاق و برنامه محور تهی خواهد کرد. یک کارآفرین تنها سرمایه خود را از کشور خارج نمی کند، بلکه همزمان ایده هایش را نیز در چمدان گذاشته و بار هواپیما می کند. مدیران ارشد نیز که سال ها با استفاده از مالیات ایرانیان و تلاش فراوان در کشور موفق شده اند به یاری دانش و تجربه به مدارج بالای مدیریتی برسند نیز تمامی این امکانات را با خود به غرب می برند دودستی تقدیم سیستم مدیریتی آنها می کنند.
بی شک کشوری که مدیر و کارآفرین به اندازه کافی نداشته باشد، نمی تواند نقشی فعال در جهان فناورانه آینده بازی کند. ارتقا سرمایه انسانی و توسعه کسب و کارهای جدید بدون برخورداری از مدیران ارشد و کارآفرینان ممکن نخواهد بود. تمایل خیلی زیاد به مهاجرت در میان کارآفرینان در طراز بالای ۷۰درصد ایستاده است که به معنای قرار گرفتن آنها در رتبه نخست مهاجران در ایران است.
در میان این کارآفرینان سهم اصلی به متخصصان حوزه استارت آپ ها اختصاص دارد که این دقیقا برخلاف سیاستی است که رهبری در قالب شعار سال مبتنی بر دانش بنیان ها طرح کرده اند. درحالی که اکثر کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته مشغول جمع آوری ایده و سرمایه از کشورهای مختلف جهان هستند، ایران در حال صادر کردن آنهاست. بنابراین واضح است که نمی توان برخلاف جهت آب رودخانه شنا کرد و انتظار رسیدن به دریا را داشت.