عدم بهرهگیری از تخصص و ارجحیت تعهد، ایدئولوژی و وفاداری بر تخصص یکی از بزرگترین چالشهای ۴ دهه اخیر مدیریت در ایران است. به این چالش باید سنتی بودن مدیریت ایران را هم اضافه کرد، زیرا به دلیل تحریمهای گسترده و انزوای کشور و همچنین اصرار بر عقل داخلی در برابر خرد جمعی هر روز شاهد عقب ماندگی های بیشتری هستیم و کار به جایی رسیده که وقتی کسی درخواست استفاده از تجربه مدیران بینالمللی و ورود آنها به سازمان مدیریتی کشور را میکند خائن و وطن فروش نام میگیرد، این درحالی است که بیش از ۲۳ درصد مدیران ارشد صنعتی و اقتصادی در ایالات متحده بعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، خارجی هستند.از سوی دیگر عدم به روزرسانی دانش مدیریت به خصوص در بخش تولید و صنعت ایران را به یکی از عقب افتاده ترین ممالک جهان در حوزه تولیدات صنعتی و کیفیت کار تولیدی بدل کرده است. زیرا تفکر مدیران ایرانی عموما بسیار قدیمی و به قول رئیس هیئت مدیره انجمن مشاوران مدیریت ایرانیان، مربوط به دوران انقلاب صنعتی است.فعالیت های علمی در حوزه مدیریت در ایران به سالهای ۱۳۳۳ باز می گردد که طی قراردادی که میان دانشگاه تهران ودانشگاه کالیفرنیای جنوبی منعقد شد، اولین دانشکده علوم اداری و بازرگانی برای تربیت مدیران سازمانهای دولتی و خصوصی تاسیس گردید.
همچنین اولین دانشکده مهندسی صنایع ایران در سال ۱۳۴۷ در دانشگاه صنعتی شریف آغاز بکار کرد و پس از آن در سال ۱۳۵۲ دانشکده صنایع دانشگاه علم و صنعت و ۱۳۵۵ دانشکده صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر به این عرصه وارد شدند. بعبارت دیگر عمر مفید علم روز سازمان و مدیریت در ایران نزدیک به ۵۰ سال است ولی همین علم در جهان عمری بیش از ۳۰۰ سال دارد. با این حال نتایج حاصل از بررسیها نشان میدهد که تا چه اندازه از علم اجرایی روز در جهان عقب هستیم چون برخلاف دوران پهلوی دوم هیچ سهمی در مدیریت جهانی در حوزه اقتصاد یا صنعت نداریم و اساسا چنین نقشی را خطرناک میبینیم.
باید توجه داشت که نقدینگی تنها علت رکود واحدهای صنعتی نیست، بلکه علل متعددی وجود دارد که مهمترین آن مدیریت بنگاهها است. از سوی دیگر مکانیزمهای انتخابات سراسری در حوزههای مختلف صنعت بسیار ضعیف است چرا که بهرغم حضور نخبگان دانشگاهی در بخش صنعت و معدن شاهد افراد منفعل در تشکلهای بخش خصوصی هستیم.
متخصصان مدیریت صنعتی معتقدند اصلاح و تغییر نگرش در این حوزه میتوانیم شرایط اقتصادی کشور را بهبود بخشیم و تفکر اقتصادی میتواند بخش تولید را از شرایط کنونی نجات دهد .مدیران هزاره سوم نیاز به بهبود روزافزون رویکرد استراتژیک و برنامه ریزی قابلیت های گوناگون در منابع انسانی دارند. آنان نیاز دارند تا به نحو مؤثری، مسایل فشارزا و استراتژیک را شناسایی کنند و برای مقابله با دشواری ها، برنامه های مناسبی طراحی و تدوین کنند. افزون بر این، مدیران نیازمند هماهنگی اثرگذار برنامه ریزی و اجرای طرح های اصلاحی برای بقای سازمان و حفظ بهره وری هستند. برای عملیاتی شدن پارادایم نوین مدیریت، نیاز است شاخص های ذیل، در عمل نمود یابند:
بینش مشترک: مدیریت استراتژیک بیش از هر چیز، در وهله نخست بر اهداف غایی ای تأکید می ورزد که بیشترین حمایت را جلب می کند. اقدام هماهنگ و پیگیری رویه ای معین همراه با امکان نشان دادن نوآوری، زمینه را برای عملیات اثرگذار آماده می سازد.
عمل دموکراتیک: مدیریت استراتژیک، دموکراتیک است. اگرچه در چنین وضعیتی از توان فنی بالایی بهره گیری می شود، در عین حال مدیریت استراتژیک مبتنی بر یک دیدگاه کل نگرانه برای هدایت سازمان است. چنین مشخصه ای را مدیریت استراتژیک از رویکرد مشارکتی که به فعالیت همه اعضای سازمان می انجامد، وام می گیرد.
جامعیت: پارادایم نوین مدیریت، به جای توجه و اقدام به رویکرد جزء نگرانه، یک روش جامع اختیار می کند. گرچه این امر تاحدودی چالش انگیز می نمایاند، ولی همه مسایل به صورت خود انگیخته رفع می شود و آثار دوسویه آنها همانند راه حل هایی که طراحی می شوند، قابل ارزشیابی اند.
درهم تنیدگی: مدیران همگی هم قدم با اعضای ارشد سازمان به صورت مشترک به عمل مدیریت استراتژیک اقدام می کنند. چنین ویژگی ای فرصتی برای ارزشیابی راهبردهای اختیاری در درون یک چارچوب مشترک ایجاد کرده و بیشترین حمایت را برای مدیران و اعضای سازمان جلب می کند.
عمل مشارکتی: شاید حیاتی ترین جنبه مدیریت استراتژیک، تعهد به فرایند عمل مشارکتی است. توجه به مشارکت، سبب وفاق همه جانبه برای اصلاح، جایگزین و حذف برخی برنامه ها می شود.
ظهور و بروز شاخص های مدیریت نوین، آنگاه عملی می گردد که مدیران، نگرش مثبتی به تغییر و نوآوری و تدوین راه حل های بلندمدت برای رویارویی با مسایل داشته باشند.ادامه روند فعلی نتیجهای جز تداوم ناکامی ندارد. گره زدن آینده مدیریت صنعتی و تولیدی ایران به بینشهای سنتی وضعیت ایران را بدتر و بدتر خواهد کرد و نهایتاً کار را به جایی خواهد رساند که از دست هیچکسی کاری ساخته نباشد.
- نویسنده : ملیحه منوری-سردبیر