سرویس سیاسی جمله – تا امروز که ۴۴ سال از عمر انقلاب اسلامی گذشته است، یک زن موفق شد کرسی وزارت را در سیزده دولت گذشته تصاحب کند که با توجه به اینکه جمعیت زنان کشور، در مقایسه با مردان، حدود ۴۹ درصد در برابر حدود ۵۱ درصد است، بسیار ناچیز بوده و گویا که در این بخش، حق بانوان به عمد یا به سهو نادیده گرفته شد.
بهرغم اینکه انقلاب ایران با حمایت همهجانبه زنان به پیروزی رسید و در همه رویدادها از جنگ تحمیلی تا صحنههای فرهنگی زنان حضوری موثر داشته و دارند، نخستین زنی که به وزارت برگزیده شد «مرضیه وحیددستجردی» بود که در سال ۱۳۸۸ و در دومین دولت محموداحمدینژاد وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود اتفاقی که برای بانویی دیگر تکرار نشد.
در مجلس شورای اسلامی نیز وضعیت کمی بهتر بود هرچند در تناسب با جمعیت زنان و تعداد نمایندگان مجلس، ناچیز است. در هریک از اولین، دومین و سومین دوره مجلس شورای اسلامی ۴ زن که همگی از تهران بودند، توانستند بهعنوان منتخبین حوزه انتخابیه خود روانه مجلس شوند. در مجلس چهارم، ۹ زن توانستند به مجلس راه یابند و برای نخستین بار در کشور، زنی از حوزهای به غیر از تهران -تبریز- در این دوره به مجلس راه یافت. مجلس پنجم دارای ۱۴ زن، مجالس ششم و هفتم هر یک ۱۳، هشتم ۸ و نهم نیز ۹ زن بهعنوان نماینده داشت.
در دهمین دوره مجلس با آماری بیسابقه از حضور زنان در تاریخ مجلس شورای اسلامی ایران، نهایتاً در مرحله اول ۱۳ نفر و در مرحله دوم ۴ نفر از نامزدان زن به نمایندگی مجلس دهم رسیدند. ضمن آنکه شورای نگهبان چند هفته پس از انتخابات، «مینو خالقی»، یکی از منتخبین اصلاحطلب زن را رد صلاحیت و آرای او را ابطال کرد و وی به نمایندگی مجلس نرسید. نهایتاً مجلس دهم با ۱۷ نماینده زن که ۱۴ تن از آنها گرایش اصلاحطلبی و اعتدالگرایی داشتند، رکورد حضور زنان در مجلس شورای اسلامی را زد.
مجلس یازدهم نیز دارای ۱۶ نماینده زن است. فاطمه رهبر، منتخب حوزه تهران، از جمله منتخبینی بود که مرگ در اثر بیماری کرونا اجازه ورود به مجلس را به او نداد، با در نظر گرفتن وی، این مجلس نیز میتوانست دارای ۱۷ نماینده زن باشد.
طی روزهای گذشته و پس از دیدار اخیر رهبری که بر آن بر شایستهسالاری تأکید کردند و شفاف گفتند هم برای وزارت و هم برای نمایندگی مجلس، لازم است شایستگی مورد توجه باشد نه مرد یا زن بودن، این موضوع به میان افکار عمومی آمد و در رسانهها مورد بحث قرار گرفت که «رجل سیاسی» نه لزوماً به معنای مرد که به معنای فردِ سیاسی است.
نکته مهمی که در این زمینه لازم است به آن پرداخته شود این است که با وجود اینکه از ادوار اولیه مجلس، زنان بسیاری نامزد انتخابات نمایندگی میشدند و منعی هم برای این کار وجود نداشت، جامعه به آنان رأی نمیداد و هنوز هستند استانهایی که تا امروز حتی یک نماینده زن به مجلس نفرستادند آن هم در شرایطی که بانوان شایسته و تحصیلکرده زیادی دارند.
در بسیاری از حوزههای انتخابیه، زنانی نامزد شدند که اگر جمعیت رأیدهندگان زن، به آنان رأی میدادند باید به آسانی حائز اکثریت میشدند و به مجلس میرفتند اما این اتفاق نیفتاد.
به باور ما «نگاه تاریخی مردسالار» از علل ریشهای این وضعیت است. جامعه ایران نیز مانند بسیاری از جوامع، تاریخی طولانی از مردسالاری را تجربه کرد که طی آن، زنان جزء مایملک و دارایی مردان
محسوب میشدند.
هرچند در بسیاری از کشورهای جهان طی یکصدساله اخیر این تابو شکسته شده است و زنان به همه گونه مناسب سیاسی دست یافتند و خوش درخشیدند اما در برخی کشورها مانند ایران و تعدادی از کشورهای عربی- اسلامی، در به همان پاشنه سابق میچرخد و زنان ندرتاً به کرسی ریاستجمهوری، وزارت و نمایندگی مجلس، انتخاب شدند.
البته هم در ایران و هم در سایر کشورهای مسلمان، شاهد حضور زنان در آموزش، اقتصاد و مدیریتهای میانی در بخشهای اداری هستیم اما کرسیهایی چون ریاستجمهوری، وزارت و نمایندگی مجلس بر روی زنان بسته یا محدود است.
نکته مهم بعدی در ایران این است که گویا بسیاری از زنان، اسیر نگاه مردسالارانه هستند یا به سیاست، از دریچه چشم یک مرد نگاه میکنند و احتمالاً همین نگرش موجب شد بهرغم اعلام حضور زنان در انتخابات مجلس، ترجیح میدهند به مردان رأی دهند.
نکته آخر اینکه شاید بتوان گفت دلیل عدم حضور زنان در وزارت، مردانی بودند که در رأس دولتها در جمهوری اسلامی قرار داشتند اما باور به توان زنان نداشتند یا ملاحظات شرعی را میدیدند هرچند در حوزه نمایندگی باید نگاه مردسالار زنان به سیاست را یکی از دلایل دانست که در بسیاری از حوزههای انتخابیه، نامزد شایسته زن را دیدند اما به مردان رأی دادند و امیدواریم این نگاه، در انتخابات روز جمعه ۱۱ اسفند شکسته شود و شاهد حضورِ دستِ کم، پنجاه نماینده زن در دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی باشیم.
- نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی