تندروی همواره مذموم است. هم در روایت دینی و هم در عرف جامعه ایرانی راه خیر، راه میانه است و ایرانیان نیز از دیرباز شهره به ملتی فهمیم و میانه رو بودهاند. اگرچه برخی تلاش میکنند فعل و انفعالات اخیر سیاسی و اجتماعی کشور را نشانهی تندروی و عبور از خطوط قرمز بدانند اما اکثر […]
تندروی همواره مذموم است. هم در روایت دینی و هم در عرف جامعه ایرانی راه خیر، راه میانه است و ایرانیان نیز از دیرباز شهره به ملتی فهمیم و میانه رو بودهاند. اگرچه برخی تلاش میکنند فعل و انفعالات اخیر سیاسی و اجتماعی کشور را نشانهی تندروی و عبور از خطوط قرمز بدانند اما اکثر فعالان این عرصه بر خشونت پرهیزی تاکید دارند و معتقدند تغییرات باید بدون خشونت و بر اساس اصول انسانی و عرفی باشد.
فرقی نمیکند که شما در چپ گرایی رادیکال باشید یا در راستگرایی، نتیجه همواره یک چیز خواهد بود؛ هرج و مرج و بی قانونی! در میان دولتمردان جدید و همچنین نمایندگان مجلس انقلابی کم نیستند کسانی که شعار را بر شعور و رادیکالیسم را بر میانه روی ترجیح میدهند، اما خوشبختانه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از آن دسته نیست. اسماعیلی چه در نخستین روزهای آغازبه کار و چه در روزهای پرالتهاب نیمه دوم سال ۱۴۰۱ همواره سعی کرده است با اخلاق و حدالامکان در چهارچوب قانون عمل کند و مانع برخی تندروی های آزاردهنده شود، زیرا وی به خوبی میداند عرصه فرهنگ و هنر برای تغییرات مفید نیازمند گذر زمان است و هرگونه تعجیل و تندروی در این عرصه اثر معکوس خواهد داشت.
در آخرین نمونه اسماعیلی در گفتوگو با ایلنا بر اهمیت قانون گرایی و پرهیز از رادیکالیسم تاکید کرده است. درباره ادعای مطرح شده در خصوص نامه محرنامهای پیرامون تشکیل کمیته چهرهها که امضای آن را به وی منتسب میکنند، گفت: گاهی اوقات مسائلی بیان میشود اما «اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء»؛ این مسئله کار متداولی است. ما در وزارت فرهنگ متولی این حوزهها هستیم و طبیعی است موارد نقض قانون را پیگیری میکنیم و این هم در راستای وظایفمان بوده است و چیز جدیدی هم نیست و بسیاری از اوقات در همین موضوعات از ما سوال میشود.
درواقع واکنش اسماعیلی به اخباری است که ادعا دارد کمیتهای برای کنترل هنرمندان معترض ایجاد شده تا آنها را محدود کند. اسماعیلی اگرچه اصل تشکیل این کمیته را انکار نکرده، اما بر ضرورت قاتونگرایی در این حوزه تاکید کرده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: ما وظیفهمان است که رسیدگی کنیم و با دستگاههای مختلف در ارتباط هستیم و حداکثر تلاش ما این است که حوزه فرهنگ مقید به قانون باشد و اگر هم اتفاقاتی میافتد و خطاهایی رخ میدهد بتوانیم با گفتوگو آنها حل کنیم، زیرا اهالی فرهنگ و هنر یک مقدار با ذوق و عاطفه هستند و حداکثر تلاش ما این بود که با گفتوگو و نشست مسائلمان را حل کنیم، الحمدالله هم تا حالا هم نتیجه داده و نیازی به برخورد نبوده است.
وی در این اظهارات به صورت ضمنی تایید میکند که گروه هایی ذی نفوذ وجود دارند که خواستار برخوردهای چکشی با هنرمندان معترض هستند، اما او در وزارتخانه تلاش میکند تا ترمز این تندروی را بکشد و اصل را بر قانونگرایی و تساهل سازنده بگذارد.
وی بر مخالفت جدی خود با دوقطبیسازی در جامعه تاکید میکند و به درستی میگوید که دشمن دوست دارد بین گروههای مردم اختلاف ایجاد کند، دوست دارد افراد با عناوین مختلف، طرفدار و مخالف یک کار باهم
درگیر شوند.
وزیر ارشاد راه حل مقابله با این ترفند دشمن را ارجاع به نصیحت رهبری مبنی بر جلوگیری از دو قطبی سازی میداند. وی بازگشت به قانون را راه حل نهایی دانسته و تصریح میکند؛ من هم ممکن است یک قانونی را در حوزه کاریام نپسندم، ممکن است به عنوان یک معلم دانشگاه فلان موضوع را در مورد ارتقاء و ترفیع نپسندم، نپسندیدن به معنای عمل نکردن نیست تا وقتی چیزی قانون است به آن التزام داریم و ما با این ادبیات با اهالی فرهنگ و هنر گفتوگو میکنیم بدون اینکه از روشهایی استفاده کنیم که در جامعه ایجاد بدبینی میکند.
اما نکته مهم اظهارات اخیر اسماعیلی آنجاست که از وجود گروههای فشار پرده برمیدارد و میگوید: البته طیفی از دوستان در بخشهای مختلف شاید منتقد این رفتار باشند و از وزارت فرهنگ و ارشاد توقع دارند که بسیار چکشی با این موضوعات برخورد کند، خیر
اینگونه نیست.
جنس کار و مخاطبهای ما مخاطبهای فرهنگی و هنری هستند. در این افراد عواطف و ذوق هنری بر سایر مسائل غلبه دارد و ما هم در وزارت فرهنگ و ارشاد وظیفه داریم با گفتوگو این مشکلات را به حداقل کاهش دهیم.
اینکه با تحمیل هزینههای فراوان به جامعه، هنوز هم هستند کسانی که بر طبل برخورد قهری میکوبند جای
تعجب دارد.
درحالیکه ایرانیان از جهات مختلف تحت شدیدترین فشارها هستند، برخوردهای خشن در حوزه فرهنگ نه تنها راهگشا نخواهد بود، بلکه موجب افزایش تنش ها خواهد شد.
امیدواری این است که هنوز چهرههایی نظیر اسماعیلی دردولت حضور دارند که کلید حل مشکلات را در گفتگو میدانند و با برخوردهای خشن و قهری
همراه نیستند.
از این جهت باید اسماعیلی را گرامی داشت و کمک کرد که نظراتی از این دست در حوزه فرهنگ و هنر دست بالا را در دولت داشته باشند.
درواقع اسماعیلی میخواهد بجای چکش از جعبه ابزار فرهنگ چسب را بردارد و به جای سرکوب کردن، راه های اتصال را امتحان نماید. این رویکرد باید مورد استقبال قرار گیرد و راه را برای گسترش این ایده هموار کرد.